اصولاً موتورهای جستجو گزینه ای برای ارائه ی به وب سایت ها جهت بازاریابی اینترنتی و تبلیغات به نام “تبلیغات کلیکی” دارند. بسیاری از موتورهای جستجوی بزرگ این نوع خدمات را ارائه می کنند. تبلیغ کنندگان، تبلیغات کوچک خود را در صفحه ی نتایج موتورهای جستجو بر اساس عبارات و کلمات کلیدی خاص قرار می دهند. اگر چه شما بابت قرار گرفتن این تبلیغات هزینه ای پرداخت نمی کنید، اما موتورهای جستجو به عنوان هزینه تبلیغات وب سایت به ازای هر کلیک بر روی تبلیغات شما مبلغ دریافت می نماید. به همین دلیل نام این خدمات”تبلیغات کلیکی” گفته می شود. توجه داشته باشید که این روش با روشهای رایگان دیگر مانند بهینه سازی موتورهای جستجو که برگرفته از دیگر متد های تبلیغات است، متفاوت می باشد.
حال این روش “تبلیغات کلیکی” چگونه عمل می کند؛ آن هنگامی که شخصی در موتور جستجو سوالی می پرسد، مانند ” چگونه…….کار می کند؟” و یا ” چگونه می توانم……. را انجام دهم؟” سپس اگر کلمه مورد نظر در سوالات مطرح شده، مشابه کلمه کلیدی و یا عبارت کلیدی موجود در وب سایت شما بود، تبلیغات شما نمایان خواهد شد. درخواست تبلیغات خود را برای رسیدگی باید عنوان نموده تا اعمال شود و پس از آن هزینه تبلیغات شما به ازای هر کلیک توسط موتورهای جستجو برای شما ارسال خواهد شد.
اگر تبلیغات وب سایت شما توجه افراد را جلب نکرد و هیچ کسی بر روی آن کلیک ننمود، در این صورت هیچ پولی پرداخت نخواهید کرد. به خاطر داشته باشید اگر بر روی آگهی شما کلیک شود، اما مطالب مورد توجه خوانندگان قرار نگیرد، در این صورت نیز باید هزینه های آن را به ازای هر کلیک به موتور جستجو پرداخت نمایید. بنابراین بسیار مهم است که از ارتباط بسیار خاص کلمات کلیدی استفاده شده در این تبلیغات با اهداف مخاطبان خود مطمئن شوید.
در حالی که این متد تبلیغاتی نسبتاً ساده به نظر می رسد، اما در واقع یکی از بزرگترین ترسهای مبتدیان( البته با داشتن دلایل منطقی) در امر تبلیغات می باشد. پس اگر شما دقیقاً نمی دانید که در حال انجام چه کاری هستید، بنابراین به سرعت تمامی بودجه تبلیغاتی خود را از دست خواهید داد. از سوی دیگر اگر از این روش به درستی استفاده شود پاداش آن برای وب سایت شما می تواند بسیار بزرگ باشد. این موضوع بسیار مهم است که تنظیمات وب سایت شما درست بعد از سعی و تلاش شما جهت تبلیغات و حتی قبل از در نظر گرفتن تبلیغات کلیکی چگونه بوده است.
توصیه من به شما این خواهد بود که نباید از طرح های تبلیغاتی تکراری شرکت ها ( مگر با نام تجاری جدید!) استفاده نمایید. زیرا بقیه هم به همین صورت عمل می نمایند! شما در واقع نیاز به تنظیمات و راه اندازی صفحه ای با نام تجاری خود دارید، ابتدا مقالات و دیگر محتویات را ارسال نمایید. اطمینان حاصل فرمایید پایه های امنیتی این صفحات را محکم بنا کرده اید و بعد از آن وارد این بخش شوید.
فرض کنید شما در حال حاضر در موقعیت انجام تبلیغات کلیکی هستید و می خواهید پیش بروید؛ چگونه این کار را انجام می دهید؟ نحوهء پرداخت شما چگونه است؟ پیشنهاد شما چیست! در اصل بیشترین پیشنهاد باعث بالاتر رفتن جایگاه قرار گرفتن تبلیغات در صفحهء موتورهای جستجو می شود. این موضوع بیشتر از یک توضیح ساده است، پس لطفاً در این مورد بیشتر مطالعه نمایید تا کاملاً متوجه چگونگی انتخاب و یا ایجاد یک کمپین مناسب شوید. به طور معمول در این کار قیمت های پیشنهادی به جای دلار، سنت می باشد اما هنوز هم می توانید کارهای گران تبلیغاتی انجام دهید مگر اینکه کنترل درستی در آن مورد داشته باشید. همانند بسیاری از چیزهای دیگر،شما در ابتدای امر باید خودتان آموزش ببینید. احتمالاً تا به حال به این نتیجه رسیده اید که اگر تمایل به انجام تبلیغات موفقیت آمیز دارید، “تبلیغات کلیکی” نیاز به مطالعه و بررسی جدی داشته و همچنین نیاز به صبر و تحمل زیادی دارد. همانطور که هر کار دیگری نیاز به بررسی و آزمایش دارد. بله، تبلیغات کلیکی شاهراه اصلی فروش محصولات و یا خدمات در اینترنت بوده و باید در کمپین تبلیغاتی خود از این روش استفاده نمایید. فقط قبل از شروع از اینکه چه کاری می خواهید انجام دهید مطمئن شوید و بدانید که بازی با چه کسی و چه چیزی را آغاز نموده اید.
مراجعین وب هدفمند هستند و به تبلیغاتی که به هدف آنها مربوط نشود، توجهی نمی کنند. برای موفقیت، آگهی ها باید با اهداف و آنچه در ذهن کاربران است ، هماهنگ باشد . دلایل مختلفی برای عدم موفقیت تبلیغات روی وب وجود دارد . اما این موضوع زمانی قابل توجه است که آگهی به موضوع مورد علاقه کاربر مربتط باشد و باز هم شکست بخورد. چرا این اتفاق می افتد ؟ برای شروع باید علل موفقیت تبلیغات متنی در موتورهای جستجو را بررسی کنیم . هر کاربری به دنبال یک هدف است – ممکن است دنبال اطلاعاتی درباره دوربینهای دیجیتال باشد یا بخواهد کتابی خریداری کند. در هر صورت، توجه کاربر کاملا به مسائلی معطوف است که به نحوی او را به هدف خود می رساند. هنگامی که کاربر عنوانی برای جستجو وارد می کند، موتور جستجو آگهی هایی را که مستقیما مربوط به موضوع جستجو باشد، برمی گرداند. بنابراین کاربران آنها را مشاهده و دنبال می کنند. حتی این گونه آگهی ها موثرتر از نتایج دیگر جستجو هستند زیرا نشان دهنده اعتبار تبلیغ کننده و علاقه او به جذب مشتریان است.
نشانه گرفتن اهداف کاربر : متوجه شدیم که رمز موفقیت تبلیغات مطابق بودن آن با اهداف کاربر است . برای رسیدن به این مقصود ، آگهی های متنی روش موثری است. تبلیغات گرافیکی نگاه بیننده را به خود جذب می کند . اما تبلیغات هدفمند تضمینی برای جلب توجه و ذهن بیننده است . بنابراین باید مسائل جانبی و نمایشی نامربوط را کنار بگذارید و بسیار صریح موضوع فروش خود را به اطلاع بیننده برسانید . البته به همراه یکی لینک به صفحه ای که اطلاعات جزئی درباره محصولات در آن قرار دارد . انتظار انتقال تمام اطلاعات از طریق یک آگهی بسیار غیر منطقی است و کسانی که سعی دارند مطالب زیادی را به زور در یک تبلیغ کوچک بگنجانند، منافع ابرمتنها را از دست می دهند . آگهی هایی که در مواقع مختلف ناگهان ظاهر می شوند یا تبلیغ در سایتهای خبری و دیگر سایتها بسیار وسوسه کننده است اما با این کارها موفق نمی شوید زیرا در راستای هدف بیننده پیش نمی روید. کاربران اکنون می خواهند خبری را مطالعه کنند یا مشغول هر کار دیگری هستند که به خاطر آن به سایت آمده اند و تبلیغات در این زمان حتی اگر کشش زیادی داشته باشند، مورد توجه واقع نمی شوند و هنگامی که کار آنها به اتمام می رسد و آماده دریافت تبلیغات هستند، آن آگهی ها دیگر وجود ندارند.
مزایای ثبات : بسیاری مواقع پیش آمده است که مشغول انجام کاری روی سایت هستیم و متوجه آگهی جالبی می شویم . این اتفاق معمولا در زمانهای مرده ای که منتظر باز شدن صفحه جدیدی هستیم پیش می آید . یک پیغام روانی در ذهن ما ایجاد می شود که برگردیم و آن را ببینیم . اما حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است؟ در برگشت آگهی دیگری در آن محل قرار دارد و این مغایر با یکی از اصول اولیه طراحی مناسب است: ثبات. مکینتاش در سال ۱۹۸۴، به طراحان توصیه کرد که اطلاعات را به طور ناگهانی از کاربران نگیرند. این مسئله مصداقهای متفاوتی دارد، ذهن کاربران در صورت مواجه شدند با ظاهر متفاوت یک صفحه مغشوش خواهد شد. مثلا زمانی که در حال خواندن روزنامه هستید ، صفحه ها را برمی گردانید و داستان را دنبال می کنید و ناگهان چشمتان به آگهی جذابی می افتد به احتمال زیاد به خواندن خبر ادامه می دهید اما پیامی در ذهنتان حک می شود که بعدا برگردید و آنرا ببینید. در برگشت هنوز هم آگهی در محل قبلی وجود دارد. وب سایتها هم باید به همین ترتیب عمل کنند . نباید میان کار مردم مزاحم آنها شد . باید به نحوی به آنها امکان داد تا بعدا به آن مراجعه کنند. حتی اگر از آن صفحه خارج شده باشند . مثلا می توان در محل مخصوص تبلیغات دکمه ای قرار داد که ده آگهی آخر را نمایش دهد. ما پیش گویی می کنیم که با این کار موفقیت آگهی ها افزایش می یابد . این راهکار شبیه روشی است که در صفحات اصلی سایت استفاده می شود و آرشیوی از رویدادهای اخیر سایت در آن تشکیل می شود . متاسفانه اکثر وب سایتهای کنونی راه اشتباهی را برای تبلیغات طی می کنند و هر روز حجم آنها را بیشتر و آزار دهنده تر می کنند . حرکت در خلاف جهت اصلا راه عاقلانه ای نیست . آیا می خواهید آگهی شما مؤثر باشد ؟ در سایتی که خوب طراحی شده آگهی بدهید. از منافع ابرمتنها غافل نشوید . و از همه مهم تر به مسائل روانشناسی بینندگان دقت کنید.
هر چند تبلیغات از طریق بنر تنها راهکار تبلیغ نیست و این روش هم مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارد، ولی تجربه نشان میدهد که استفاده هوشمندانه از بنر به ویژه در معرفی نام تجاری (برند) و پیشبرد فروش بسیار موثراست. بسیاری از آگهی دهندگان به شناخت کاملتری از تبلیغات بنر (Banner Advertising ) نیاز دارند تا بتوانند بهخوبی از آن استفاده کنند.
براساس آمار سازمان بینالمللی تبلیغات (IAB ) ،در سال ۲۰۰۰ میلادی، تبلیغات از طریق بنر ۴۷درصد کل تبلیغات آنلاین را تشکیل داده است. بهویژه اگر توجه کنیم که رقم کل تبلیغات آنلاین در این سال ۲/۸ میلیارد دلار بوده، بیشتر به اهمیت این نوع تبلیغات پی میبریم. بنابراین تبلیغات از طریق بنر میتواند و میباید بخشی از استراتژی تبلیغاتی شما باشد، به شرط آنکه به این موارد توجه کنید: ۱- برای بنرهای خود پیامهای جذاب و کوتاه تهیه کنید. بنرهای تبلیغاتی با بیلبوردهای خیابانی قابل مقایسه اند.این آگهیها باید نظر بیننده را به مدتی کوتاه جذب کنند. بنرخواه در بالای صفحه باشد، یا در وسط و کنارههای آن، باید با چند کلمه یا تصویر مختصر پیام خود را انتقال دهد. این آگهیها بهخصوص در معرفی نام و مارکهای تجاری بسیار موفق عمل میکنند، زیرا نامها یا تصاویر کوتاه بهخوبی در ذهن جای میگیرند. اگرشرکت کوچکی دارید و میخواهید مستقیماً به تبلیغ کالاو خدمات خود بپردازید. (یعنی هدفتان معرفی نام تجاری نیست) باز هم بهتر است همین رویه را در پیش گیرید، یعنی کلام و تصویری را انتخاب کنید که به زیبایی و در کمال اختصار پیام شما را انتقال میدهد. ۲- اطمینان یابید که بنرها مخاطب را به جای درستی هدایت میکنند. اگر از بنر برای معرفی سایت خود استفاده میکنید، قابل قبول است که مخاطبان را به صفحه اصلی ( home page) سایت بفرستید. اما بنرهایی که برای پیشبرد فروش و ارایه پیشنهادات خاص طراحی شدهاند، ممکن است باهدایت مخاطبان به صفحه اصلی سبب سردرگمی ایشان شوند. در این موارد، بهخصوص اگر پیام یا راهنمای تصویری مناسبی برای هدایت این بازدیدکنندگان در صفحه اصلی پیش بینی نکرده باشید، احتمالاً آنها را از دست خواهید داد. کریس ماهر، مدیر شرکت بازاریابی M2k در آستین تکزاس میگوید: ” اگر کاربر را خسته و سردرگم کنیم، بدون آنکه از ما خرید کند، به سایت دیگری خواهد رفت. این یکی از خطاهای مهمی است که آگهی دهندگان مرتکب میشوند.” بنابراین، به جای آنکه مخاطب را به صفحه اصلی سایت بفرستیم، بهتر است او را مستقیماً به صفحهای که برای پیشبرد فروش طراحی شده ـ و بنرها را به آن مرتبط ( لینک ) کردهایم- هدایت کنیم. در این صفحه باید محصول یا پیشنهاد خود را به صورت مشروح معرفی کنیم و از مخاطب بخواهیم که با پر کردن فرم محصول را سفارش دهد یا با ما تماس بگیرد. به این ترتیب اگر مخاطب فرم را هم پر نکند، مطمئن هستیم که پیام ما را دریافت کرده است. ۳- تبلیغات خود را هدفگیری کنید. منظور از تبلیغات هدفگیری شده، پیامرسانی به مخاطبانی است که دارای علائق مشترک شغلی، تخصصی، هنری، ورزشی و امثال آن هستند. در تبلیغات از طریق بنر این گروهها را میتوان با دستهبندی سایتهای نمایشدهنده آگهی از یکدیگر تفکیک کرد، به طوریکه هر آگهی برای گروه خاصی از مخاطبان پخش شود. ناگفته پیداست که به این ترتیب هزینهها کاهش و بازدهی تبلیغات به میزان درخور توجهی افزایش مییابد. ۴- تبلیغات خود را با گروههای کوچک محک بزنید. یک وجه امتیاز یا زیبایی تبلیغات اینترنتی این است که با هزینه ناچیزی میتوانید آگهیهای خود را با گروه کوچکی از مخاطبان بیازمایید. همچنین میتوانید بنرهایی با شکلها، رنگها، متنها و اندازههای مختلف تهیه و اثر بخشی آنها را با هم مقایسه کنید. با کمی دقت و حوصله میتوانید پیشنهادهای فروش را به گونهای تنظیم کنید که با خصوصیات وعلائق گروهی از مخاطبان سازگارتر شده و بیشترین نتیجه را به بار آورد. در ایران متوسط هزینه نمایش ۱۰۰۰ بنر در حدود ۱۲۰۰ تومان است، که رقم بسیار کمی است و امکان هر نوع آزمایشی را فراهم میکند. این آزمایشها اطلاعات فراوانی به آگهیدهنده میدهد که ارزش آن دهها و گاه صدها برابر هزینههای مربوطه است. حتی میتوانید هزینه و اثربخشی تبلیغات بنر را، برای کالا یا خدمات مورد نظر، با سایر انواع تبلیغات سنتی و اینترنتی مقایسه کنید. در این صورت ملاحظه خواهید کرد که تبلیغات بنر در مورد بسیاری از محصولات ارزانتر تمام میشود و نتیجه بهتری دارد. ۵- بخشی از استراتژی کلی تبلیغات خود را به بنر اختصاص دهید. تبلیغات معمولاً وقتی بیشترین نتیجه را به بار میآورد که از رسانهها و روشهای مختلف برای رساندن پیام به مخاطب استفاده کنیم. سازمانها و شرکتهای بزرگ و با سابقه این مطلب را میدانند و میکوشند پیامهای خود را با رسانههای مختلف به مخاطبان برسانند. این شرکتها معمولاً از رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، تبلیغات محیطی(پوستر، بیلبورد، اتوبوس،…) بهخوبی استفاده میکنند و در سالهای اخیر روشهای مختلف تبلیغات آنلاین را هم به این مجموعه افزودهاند. اگر بودجه شما کفاف تبلیغ در رسانههای گرانقیمت را نمیدهد، از سایر انواع تبلیغات آنلاین استفاده کنید. در
ج آگهی در خبرنامههای آنلاین و ارسال ایمیلهای تبلیغاتی از نمونههایی است که در کنار تبلیغات بنر میتواند به شما کمک کند. ۶- در طراحی بنر از گرافیک، انیمیشن و سایر جلوههای بصری بهره بگیرید. ترکیببندی، رنگ، نور، حرکت، حروف و خطوط زیبا اثر محسوسی بر جلب توجه بینندگان و موفقیت بنرهای شما دارد. نثر زیبا و روان ( که پیشتر به آن اشاره شد) نیز در ترکیب با این عوامل اثرگذارتر میشود. این مجموعه ممکن است مدتها در ذهن بیننده بماند و به اهداف آگهی دهنده کمک کند. برای طراحی بنرها از افراد متخصص و با تجربه استفاده کنید. هزینه طراحی بنر رقم درخور توجهی نیست اما اثر مهمی بر تبلیغات شما دارد.
بیائید مزایای آگهی در اینترنت را بشماریم. شاید خودمان هم باورمان بشود! چون خودباوری سنگ اول در راه رسیدن به هدف است. برای لیستکردن مزیتهای “تبلیغات اینترنتی”، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
امکان هدفگیری دقیق مخاطب: آگهیدهنده میتواند مخاطب آگهی خود را با دقت بیشتری انتخاب کند؛ با مدیریت و کنترل مشخصات بازدیدکنندگان یک سایت، براساس اطلاعات بیننده، آگهی متناسب نشان داده شود.
امکاناتی بیشتر در اطلاعرسانی: بر خلاف رسانههای سنتی، با استفاده از عناصر جذاب، جلوههای ویژه صوتی و تصویری و بهرهگیری از خلاقیت هنری، پیامهای موثرتری را میتوان تولید و منتشر نمود.
کیفیت مخاطبین: اینترنت رسانهای جوان است و کاربران آن، اغلب از طبقهِ تحصیلکرده هستند و این کیفیت گروه مخاطبین، ارزش آگهی را بالا میبرد.
انعطاف در انجام پروژههای بزرگ: اصلاح تبلیغات اینترنتی، با تحلیل بازخوردهای آگهی در حین فرآیند تبلیغات و در کوتاهترین زمان، ممکن میباشد.
افزایش هر-روزه نیاز به اینترنت: به دلیل ویژگیهایی که اینترنت دارد، استفاده از بستر اینترنت روز به روز بیشتر شده و مراجعه به آن هر روز افزایش مییابد. شاید فردا برای درج آگهی شما دیر باشد!
هزینهِ مناسب: هزینهِ تبلیغات اینترنتی در مقایسه با رسانههای سنتی ناچیز است.
نظارت دقیق مستمر و بیواسطه: با بهرهگیری از نرمافزارهای کنترل آگهی، در هر لحظه، میزان اعتبار، تعداد نمایش و کلیک بر روی آگهی و اطلاعات آماری دیگر میتواند مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.
امکانات ویژه: ماهیت تعامل چند جانبه در شبکهِ اینترنت، امکان ارتباط متقابل مخاطبان را فراهم آورده است و آگهی دهنده میتواند از نظرات و انتقادات مخاطبان خود باخبر گردد. شما چه امتیازاتی اضافه میکنید؟
در اواخردهه ۹۰ میلادی، درآمد قابل توجهی از طریق تبلیغات بنری نصیب صاحبان وب سایتها میشد. اما این عظمت دیری نپایید. کوزه ی عسل رویاها خیلی زود شکست. هزینه پرداخت شده بابت هر هزارتبلیغ (CPM)، شاخص قیمت تبلیغات بنری به نحو قابل توجهی سقوط کرد. در حالی که برخی از صاحبان وب سایتها سرگرم لذت بردن از درآمد خود بودند (چیزی در حدود CPM/۱۵۰دلار )، این میزان درآمد به یکباره در مدت زمانی کوتاه به کمتر از CPM /۰.۵دلار، رسید و به همین نسبت درآمد سایتهایی با حدود ۵۰۰۰۰۰ تبلیغ در هر ماه به ۷۵۰۰۰ دلار در هر ماه رسید. اینزمان بود که آه از نهاد صاحبین سایتها برآمد.البته رشد تبلیغات بنری همواره کند بوده، اما هیچگاه به اندازه اواخر دهه ۹۰ نبوده است.اکنون سایتها برای کسب مجدد درآمد گذشته خود، به شیوه های نوین تبلیغاتی رو آورده اند، خصوصا صاحبان وب سایتهای کوچک بارضایت از روش های جدید تبلیغاتی استقبال کرده اند. یکی از این روش های جدید تبلیغاتی، “تبلیغات متنی ” نامیده میشود و سایتهای مشهوری مانندGoogle Adsense, Quigo Adsonar, Overture ContentMatch, IndustryBrain از این شیوه تبلیغاتی استفاده میکنند.این نوع تبلیغات بر پایه متن شکل میگیرند و به طور خاص، به موضوعات مطرح شده در یک صفحه وب مربوط میشوند(مثلا مقالهای در مورد راههای مختلف وام گرفتن از بانک، تبلیغات وامهای خصوصی و بانکی و یا نوشتن مقاله ای در مورد نقاط قوت یک محصول یا خدمت). این تبلیغها عموما بر پایه متن و محتوا هستند، اما برخی برنامهها مانند Google Adsense تبلیغات تصویری هم عرضه میکنند.ارائه کنندگان تبلیغات متنی وعده داده اند که از سایر انواع دیگر تبلیغات اینترنتی(به عنوان مثال تبلیغات بنری) پیشی بگیرند وبه این ترتیب مخاطبین بیشتر روی آنها کلیک کنند.(در نتیجه ناشرین درآمد بیشتری کسب میکنند و تبلیغ دهنده گان به هدف خود یعنی جذب بازدید کننده بیشتر می رسند).در نظر داشته باشید که تبلیغات متنی فقط در پیدا کردن و به نمایش گزاردن تعدادی کدو انتظار برای خوانده شدن، خلاصه نمیشود بلکه راههای متعددی برای افزایش درآمد از این طریق وجود دارد،چه از Adsense استفاده میکنید و چه از Adsonar. به یاد داشته باشیم: ۱) در نظر گرفتن تمام موارد درخور سایت قبل از هر چیز باید بدانید، تبلیغات متنی مخاطبان خاص خود را دارند. برخی سایت ها این مطلب را به درستی دریافتهاند،در حالی که بقیه به زحمت چند پنی به دست میآورند. به عنوان مثال کسانی که از Google Adsense استفاده میکنند، در کلوپ UPS عضو شده، از مزایای این عضویت بهره میبرند.( Google Adsense مبالغ سایتهایی با بیش از ۱۰۰۰۰ دلار عایدی را از طریق UPS میفرستد، در حالی که بقیه با روشهای معمولی چکهایشان را دریافت میکنند. از نظر خیلیها درآمد ۱۰۰ دلار در ماه هم دست نیافتنیاست.)نکتهی جالب درمورد تبلیغات متنی، عدم ارتباط این تبلیغات با ترافیک سایت است. مثلا سایتهایی با کمتر از ۵۰۰۰ آگهی تبلیغاتی وجود دارند که درآمدشان از سایتهایی با تیراژ ۵۰۰۰۰ آگهی تبلیغاتی بیشتراست.بنابراین، این مسأله به مراجعین وب سایت مرتبط می باشد. خصوصیت وب سایتهایی که از تبلیغات متنی استفاده میکنند، چگونه است؟ ▪ سایتهایی که مخاطبین آنها اصولا خریدار هستند. ▪ سایتهایی که افراد به دنبال اطلاعات دقیق تری درباره تولیدات خاص هستند.این سایتها تولیدات، خدمات جدید و فرصتهای شغلی را معرفی کرده،به فروش این خدمات و محصولات میپردازند. ▪ سایتهایی که مراجعین آنها معمولا تمایل به خرج کردن پول دارند. ▪ سایتهایی با درصد رو به افزایش مراجعین خاص (مخاطبین معمولی اغلب از خواندن تبلیغات، امتناع میکنند.) ▪ سایتهایی که استفادهکنندگان آنها علاوه بر اینکه مطالب سایت را میخوانند، نسبت به تبلیغات علاقه نشان میدهند. اگر تبلیغات متنی انتظارات شما را برآورده نمیکند، میتوانید از روشهایی مانند برنامههای ضمیمه و تبلیغات بر پایهی CPM استفاده کنید. ۲) تهیهی مضامین نوین برای مخاطبین کلید موفقیت یک تبلیغ متنی در مضمون آن نهفته است. محتوا، مخاطبین را به خواندن مطالب وب سایت ترغیب کرده، همچنین آنها را به تبلیغات علاقهمند میکند. میتوان تبلیغات متنی را تبلیغات هدفدار نامید. با افزایش کیفیت محتوا، درآمد حاصل از این تبلیغ افزایش پیدا میکند.متصدیان امور تبلیغاتی (افرادی که عموما” حقوق ناشرین را میپردازند)، ترجیح میدهند تبلیغاتشان در سایتهایی با مضامین ممتاز نشانداده شود. در حقیقت یکی از دلایل امتناع این افراد از نمایش تبلیغاتشان در سایتها، جلوگیری از حضور تبلیغات در سایتهای بیمفهوم و spamy است. از نظر آنها این سایتها ممکن است تعداد کلیکها را زیاد کنند، اما تأثیری بر رتبه آنها در موتورهای جستجو ندارند.فرد ممکن است روی تبلیغات کلیک کند، نه بهخاطر اینکه جذب خدمات یا تولیدات شده است، بلکه چون میخواهد هرچه زودتر از سایت خارج شود و تبلیغات سادهترین راه برای این کار هستند. این در حالی است که متصدیان امور تبلیغی فقط به کلیک روی تبلیغات احتیاج ندارند: آنها برای بهدست آوردن مخاطبانی علاقهمند به محصولاتشان هزینه میکنند. آنها به مخاطبینی با قابلیت نظردهی نیاز دارند، که این اظهار نظر ممکن است شامل فروش یک محصول یا خدمت، عضو شدن در خبرنامه الکترونیکی وب سایت یا پرکردن پرسشنامه ای در مورد علاقه مندی های بازدید کننده باشد. ۳) مطالعهی
دقیق نکات و قوانین مربوط به ارائه خدمات اگر از برنامه های تبیلغاتی وب سایتهایی مانند Google بهره می برید، حتما” نکات مربوط به ارائه خدمات(حاوی بایدها و نبایدهایی که شما را در رسیدن به مقصود یاری میکند) را به دقت مطالعه کنید. به این ترتیب شما درمییابید که کدهای تبلیغات را در چه محلی بگذارید. از آن مهمتر ، این نکات به شما هشدار میدهند که چگونه از روند تبلیغات کنار گذاشته میشوید، مثلاً با کلیکهای ساختگی یا تبلیغات متناقض. بسیاری از ناشرین زحمت خواندن این نکات را به خود نمیدهند و از این شکایت میکنند که چرا بهخاطر نقض یک مورد کوچک از دور فعالیتهای تبلیغاتی خارج شدهاند.خواندن و درک این نکات اهمیت بسیاری دارد. قطعاً شما نمیخواهید یک منبع درآمد (حدودا” ۵۰۰۰$ در ماه) را فقط بهخاطر ندانستن قوانینی که صرفا” گمان میکردهاید با آنها موافقید، از دست بدهید. بسیاری از برنامههای تبلیغاتی مانند Google Adsense نسبت به رعایت این نکات بسیار سختگیر بوده و برای اصلاح اشتباه شما ایمیلهای هشدار دهنده ای ارسال می کنند. گاه بدون آنکه علتش را بدانید، اخطاری دریافت میکنید مبنی بر اینکه باید ظرف چند ساعت کد تبلیغات را از سایتتان پاک کنید. ۴) استفاده از داده های موجود و تحلیل آنها با شرکت در برنامههای تبلیغات متنی، همواره گزارشهایی دریافت میکنید که حاکی از عملکرد صحیح برنامه در سایت شما هستند. شاخصهای اصلی شامل صفحه، تعداد دفعات انتشار، تعداد کلیکها، میانگین تعداد کلیکها در هر ۱۰۰ تبلیغ منتشر شده (CTR) و کل درآمد حاصل، می باشد. برخی از آنها CPM قابل توجهی ایجاد میکنند. این شاخصها شما را در تحلیل عملکرد وب سایتتان و افزایش درآمد آن بسیار کمک میکنند. بهعنوان مثال، اگر CTR شما فقط ۰.۲% است، درحالیکه رقیب شما ادعا میکند CTR او ۴.۵% است، بدانید که بهبود محتوای تبلیغاتی شما کلید دستیابی به CTR بالا است. بنابراین در این مرحله تمام برنامه های خود را روی بهبود CTR متمرکز کنید.
مراجعین وب هدفمند هستند و به تبلیغاتی که به هدف آنها مربوط نشود، توجهی نمی کنند. برای موفقیت، آگهی ها باید با اهداف و آنچه در ذهن کاربران است، هماهنگ باشد. دلایل مختلفی برای عدم موفقیت تبلیغات روی وب وجود دارد. اما این موضوع زمانی قابل توجه است که آگهی به موضوع مورد علاقه کاربر مرتبط باشد و باز هم شکست بخورد. چرا این اتفاق می افتد؟ برای شروع باید علل موفقیت تبلیغات متنی در موتورهای جستجو را بررسی کنیم.
هر کاربری به دنبال یک هدف است ممکن است دنبال اطلاعاتی درباره دوربین های دیجیتال باشد یا بخواهد کتابی خریداری کند. در هر صورت، توجه کاربر کاملا به مسائلی معطوف است که به نحوی او را به هدف خود می رساند. هنگامی که کاربر عنوانی برای جستجو وارد می کند، موتور جستجو آگهی هایی را که مستقیما مربوط به موضوع جستجو باشد، برمی گرداند. بنابراین کاربران آنها را مشاهده و دنبال می کنند. حتی این گونه آگهی ها موثرتر از نتایج دیگر جستجو هستند زیرا نشان دهنده اعتبار تبلیغ کننده و علاقه او به جذب مشتریان است. ● نشانه گرفتن اهداف کاربر متوجه شدیم که رمز موفقیت تبلیغات مطابق بودن آن با اهداف کاربر است. برای رسیدن به این مقصود، آگهی های متنی روش موثری است. تبلیغات گرافیکی نگاه بیننده را به خود جذب می کند. اما تبلیغات هدفمند تضمینی برای جلب توجه و ذهن بیننده است. بنابراین باید مسائل جانبی و نمایشی نامربوط را کنار بگذارید و بسیار صریح موضوع فروش خود را به اطلاع بیننده برسانید. البته به همراه یکی لینک به صفحه ای که اطلاعات جزئی درباره محصولات در آن قرار دارد. انتظار انتقال تمام اطلاعات از طریق یک آگهی بسیار غیر منطقی است و کسانی که سعی دارند مطالب زیادی را به زور در یک تبلیغ کوچک بگنجانند، منافع ابرمتنها را از دست می دهند. آگهی هایی که در مواقع مختلف ناگهان ظاهر می شوند یا تبلیغ در سایتهای خبری و دیگر سایتها بسیار وسوسه کننده است اما با این کارها موفق نمی شوید زیرا در راستای هدف بیننده پیش نمی روید. کاربران اکنون می خواهند خبری را مطالعه کنند یا مشغول هر کار دیگری هستند که به خاطر آن به سایت آمده اند و تبلیغات در این زمان حتی اگر کشش زیادی داشته باشند، مورد توجه واقع نمی شوند. و هنگامی که کار آنها به اتمام می رسد و آماده دریافت تبلیغات هستند، آن آگهی ها دیگر وجود ندارند. ● مزایای ثبات بسیاری مواقع پیش آمده است که مشغول انجام کاری روی سایت هستیم و متوجه آگهی جالبی می شویم. این اتفاق معمولا در زمانهای مرده ای که منتظر باز شدن صفحه جدیدی هستیم پیش می آید. یک پیغام روانی در ذهن ما ایجاد می شود که برگردیم و آن را ببینیم. اما حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است؟ در برگشت آگهی دیگری در آن محل قرار دارد و این مغایر با یکی از اصول اولیه طراحی مناسب است : ثبات. مکینتاش در سال ۱۹۸۴، به طراحان توصیه کرد که اطلاعات را به طور ناگهانی از کاربران نگیرند. این مسئله مصداقهای متفاوتی دارد، ذهن کاربران در صورت مواجه شدند با ظاهر متفاوت یک صفحه مغشوش خواهد شد. مثلا زمانی که در حال خواندن روزنامه هستید، صفحه ها را برمی گردانید و داستان را دنبال می کنید و ناگهان چشمتان به آگهی جذابی می افتد به احتمال زیاد به خواندن خبر ادامه می دهید اما پیامی در ذهنتان حک می شود که بعدا برگردید و آنرا ببینید. در برگشت هنوز هم آگهی در محل قبلی وجود دارد. وب سایتها هم باید به همین ترتیب عمل کنند. نباید میان کار مردم مزاحم آنها شد. باید به نحوی به آنها امکان داد تا بعدا به آن مراجعه کنند. حتی اگر از آن صفحه خارج شده باشند. مثلا می توان در محل مخصوص تبلیغات دکمه ای قرار داد که ده آگهی آخر را نمایش دهد. ما پیش گویی می کنیم که با این کار موفقیت آگهی ها افزایش می یابد. این راهکار شبیه روشی است که در صفحات اصلی سایت استفاده می شود و آرشیوی از رویدادهای اخیر سایت در آن تشکیل می شود. متاسفانه اکثر وب سایتهای کنونی راه اشتباهی را برای تبلیغات طی می کنند و هر روز حجم آنها را بیشتر و آزاردهنده تر می کنند. حرکت در خلاف جهت اصلا راه عاقلانه ای نیست. ● آیا می خواهید آگهی شما مؤثر باشد ؟ در سایتی که خوب طراحی شده آگهی بدهید. از منافع ابرمتنها غافل نشوید. و از همه مهم تر به مسائل روانشناسی بینندگان دقت کنید.
می دانم برای روشن تر شدن موضوع بایستی آن را باز تر کنیم. وقتی از تبلیغ صحبت می کنیم، یعنی داریم از ابزاری بسیار قوی و موثر در بازاریابی صحبت می کنیم. پس همان کاری را کردم که در اینجا می کنم یعنی ابتدا شروع کردم به ارایه تعریفی از بازاریابی و تبلیغ به این ترتیب که: وقتی ما تبلیغ می کنیم یعنی داریم مردم را از محصول یا خدماتی که داریم آگاه می سازیم. یعنی داریم بازاریابی می کنیم، یا به عبارت دیگر داریم به مخاطبین هدفمان – که قبلا باید آنها را شناسایی کرده باشیم – کمک می کنیم که برای پاسخگویی به نیازهایشان محصول یا خدمات ما را پیدا کنند و در مورد آن محصول یا خدمات مورد نظر ما، اطلاعات بیشتری داشته باشند، آن را امتحان کنند و در نهایت مشتری ما شوند. همینجا اشاره کردم به این موضوع مهم که در حال حاضر، مردم در سرتاسر دنیا از تبلیغات بیزار شده اند، فرقی نمیکند که این تبلیغ کجا باشد، هر جا که باشد مردم سعی میکنند چشم و ذهن خودشان را به گونه ای عادت دهند که تبلیغات را نبینند و همین کار ما را در این صنعت دشوار می کند. اما اگر ما بتوانیم هدف اصلی از بازاریابی و تبلیغ را از یاد نبریم یعنی «کمک کردن به مشتری احتمالی در یافتن و پیدا کردن محصول یا خدماتی که می تواند نیاز واقعی او را پاسخ دهد و زندگی بهتری را برای او فراهم سازد» می توانیم با استفاده از مثلا واژه های طلایی چون «رایگان» و «شما» در متن آگهی هایمان نظر آنها را به خودمان و محصول و خدماتی که می خواهیم ارایه کنیم جلب کنیم. همیشه به این موضوع اشاره کردهام که ما بر روی اینترنت زمان کوتاهی برای اثر گذاری روی مخاطبینمان داریم. اگر توانستیم در این زمان کوتاه، توجه آنها را به خودمان جلب کنیم می توانیم موفق شویم.
از طرف دیگر ما باید موضوع تبلیغ در رسانه ها (و یا اینترنت) با موضوع اینترنت در تبلیغات را از هم جدا کنیم. اینترنت یک سکو یا اصطلاحا یک Platform دایماً در حال تغییر و تحول است. آنچه هفت هشت سال پیش (منظورم در اینجا همان بنرهای اولیه Banners است) می توانست مخاطبین بسیاری را بخاطر ارضای حس کنجکاوی شان به نوعی وادار به کلیک کردن آگهیهای رنگ و وارنگ آن زمان کند، امروزه با بکاربردن انواع و اقسام ترفند ها، آنقدرها سهل و آسان و امکانپذیر نیست. ما در این گرداب گسترده گیتی که هر لحظه دارد ما به درون خود بیشتر و بیشتر می کشاند باید با سرعت و حرفه ای گری خاص، با استفاده از تمام ابزارهایی که در اختیار داریم به بازاریابی کالا و خدماتمان بپردازیم. به عقیده من و بسیاری از کارشناسان دیگر خصوصا در آن سوی آبها، امریکا یا اروپا، اولین گام برای تجارت الکترونیک، بازاریابی الکترونیکی است. یعنی تولید کننده ها، آگهی دهندههای عمده و بزرگ بایستی رو به آگهی دادن در سایت ها – در اینجا خصوصا سایت های ایرانی برای محصولات ایرانی – بیاورند. یکبار دیگر تکرار می کنم که آگهی دهنده ها و بازاریاب های آنها در حقیقت می خواهند به مخاطبین هدفشان کمک کنند که کالا و خدمات (خوب / بد) آنها را پیدا کنند. کاری که تبلیغات در اینترنت می تواند انجام دهد بر اساس آمار و ارقامی که در آن جلسه ارایه دادم – سال ۲۰۰۳ بررسی از کاربران AOL در مطالعه این که چه تعداد از آنها تبلیغی (از یک محصول مشخص) در تلویزیون و اینترنت را بخاطر می آورند – آنجا که جا انداختن یک علامت تجاری یا Brand Recognition مطرح است – با تبلیغات تلویزیونی برابری می کند (از هر دو ۴۰ درصد از مخاطبین پاسخ داده اند که آن تبلیغ مورد نظر را به یاد می آورند.)
بحث دیگر تبلیغ در اینترنت این بحث مهم است برای آنها که آگهی دهنده هستند که تبلیغات در اینترنت می تواند ترافیک سایتشان را بالا ببرد. اگر ترافیکی برای سایتتان – که دارد محصول یا خدماتی را عرضه میکند – نداشته باشید نمی توانید انتظار داشته باشید که خریداری در میان بازدید کنندگانتان وجود دارد. همه بازدید کنندگان از سایت شما قرار نیست که مشتری شما شوند. شما ۸۰ در صد از بازدید کنندگان سایتتان را بدون هیچ دلیل قانع کننده ای یعنی به هر علتی که می خواهد باشد از دست می دهد. آنها برای یکبار به سایتتان می آیند و می روند چون شما آنجایی نبوده اید که آنها به دنبالش می گشتند.
من در آن جلسه اشاره به این کردم که ما بایستی آموزشهای لازم را بدهیم و بستر را برای آموزش و فرهنگ سازی در زمینه تبلیغات و هر زمینه دیگری مرتبط با IT فراهم سازیم و مورد حمایت قرار دهیم. به این اشاره کردم که تنها کانال آموزشی فن آوری اطلاعات ایرانی (ITC) که از طریق ماهواره برنامه پخش می کرد و مورد توجه بسیاری از جوانان متاسفانه مورد حمایت دست اندرکاران آی تی در ایران قرار نگرفت و بست و رفت تا کی که بیاید و ادامه دهد. امیدوارم در فرصتی دیگر بتوانم بقیه این مطلب را نیز ادامه دهم.
یکی از پدیده های جالب وب ایرانی بحث تبادل لینک است.اساسا این طرز تفکر به گذشته وبلاگها بر میگردد.دید درستی در این زمینه وجود ندارد. اگر ساده بخواهیم تحلیل کنیم باید بگویم هدف از لینک و تبادل لینک میتواند ۳ چیز باشد:
۱- افزایش تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ
۲- بالاتر رفتن رتبه وبلاگ در فضای وبلاگها
۳- قرار گرفتن در صدر جستجوها.
من درک نمیکنم گذاشتن لینک در سایدبار چگونه به صمیمیت منجر خواهد شد؟؟
تاکنون مدلهای زیادی برای لینکدونی در فضای وبلاگها تجربه شده است.گاه افراد لینک وبلاگهایی را که میخوانند را میگذارند. عدهای وبلاگهای ناشناخته را جهت معرفی بهتر انها در لینکدونی قرار میدهند. بعضی نیز فقط لینک دوستانشان را میگذارند. عدهای هم با قرار دادن عنوان “تبادل لینک” هرکس را که به انها لینک دهد لینک میدهند. اما این مدل اخر ناشی از یک سوءتفاهم است. متاسفانه این فکر اشتباه هنوز وجود دارد که هرچه یک وبلاگ در لینکدونی وبلاگهای بیشتری قرار داشته باشد در مرتبه بالاتری قرار خواهد گرفت . اگر شما نگاهی به الگوریتمهای جدید “تکنوراتی و گوگل ” بیاندازید (حدود چند ماه قبل در وب منتشر شدند) خواهید دید که این موضوع تاثیر بسیار اندکی در افزایش رتبه خواهد داشت. گوگل: اساسا هیچ کاری با لینکدونی شما ندارد. یعنی صفر ! تکنوراتی: لینکدونیها را نیز ایندکس میکند. اما با ارزش پایین!
پس چه چیز مهم است؟؟!! از نظر این دو مطالبی که به روز تولید میشوند (پستها) و همچنین لینکهایی که در پستها قرار دارند مهم هستند. وبلاگی که لینک ان در لینکدونی ۱۰۰۰ وبلاگ باشد اما دیر به دیر update شود در برابر وبلاگی که مرتب اپدیت میکند و دیگران هم به پستهای او لینک میدهند بسیار رتبه پایین تری دارد. پس نگاه خود را عوض کنیم.لینکدونی چندان مهم نیست(البته کاملا هم بیاثر نیست!) ان چیز که مهم است لینک در داخل پستها است. یکی دیگر از چیزهایی که حتی برای بلاگرهای غربی هم هنوز جا نیافتاده اهمیت rss در نظر گوگل و تکنوراتی است. در این باره بعدها خواهم گفت. -اما از نظر خوانندهها : در بالا نگرش سرویسهای جستجو وبلاگی را گفتم. اما نگرش خوانندههای وبلاگها متفادت است. همانگونه که در پست قبلی از قول دوست خوبم منیری عزیز گفتم : بسیاری از خوانندهها تازهها را ازطریق لینکدونی دنبال میکنند. حتی ممکن است وبلاگهای جدید را هم از لینکدونی پیدا کنند.به نظر من این یک روش است هر چند که کاملا قدیمی شده اما تا مدتها کاربرد زیادی خواهد داشت.
در این که دید درستی در مبحث تبادل لینک وجود ندارد، شکی نیست. زیرا اینکار کاملا سلیقه ای اعمال میشود و هر شخص با توجه به علایق و سلایق خود با دیگر وبلاگها و یا سایتها تبادل لینک می کند. بنابراین میتوان دیدگاه های متنوعی را در این مبحث عنوان نمود. به همین خاطر گاهی اینگونه به نظر می رسد که دیدگاه درستی وجود ندارد! تا درست چه باشد و چه معیاری برای انتخاب آن برگزیده شود! در مطلب بحثی پیرامون تبادل لینک به این موضوع اشاره شده است که چگونه گذاشتن لینک در سایدبار به صمیمیت منجر خواهد شد؟ به نظر من همین که دوستان بلاگر در یک همکاری و تعامل برای گسترش مخاطبانشان تلاش می کنند، به نوعی میتوان گفت که صمیمیتی در بین آنها حکم فرما شده، زیرا آنها برای گسترش منافع یکدیگر تلاش کرده اند و همین مسئله را می توان به نوعی به دوستی و صمیمت تشبیه نمود. مگر غیر از اینست که دوستان در دنیای واقعی برای موفقیت یکدیگر تلاش میکنند؟ و این موضوع فقط یک روی سکه است! چه بسیار افرادی که از طریق همین تبادل لینکها با هم آشنا شده اند و چه پروژه های بزرگی که در پس همین دوستی ها به سرانجام رسیده اند. در مورد مدلهای مختلف و گوناگون تبادل لینک هم سخن بسیار است ولی یک مسئله مهم و اساسی در این میان مطرح است که این مسئله کاملن سلیقه ای است و نمی شود یک مدل جامع برای این کار عنوان نمود. پس لزوما هر کس هر گونه که دوست دارد می تواند به تبادل لینک بپردازد. به عنوان مثال شیوه تبادل لینک مهندس منیری به گونه است که در صورت درخواست دوستان بلاگر برای تبادل لینک با ایشان به اکثر درخواستها پاسخ مثبت می دهند، بدون آنکه محتوای آن وبلاگ در حوزه خاصی تعریف شده باشد ولی ایشان در پستی اشاره می کنند که لینک دادن ایشان به وبلاگهای دیگر به نشانه تایید نوشته ها و گفته های آنان نیست و مسلما این کار در جهت گسترش استفاده بیشتر از محتوای فارسی تولید شده در وب است. دکتر مجیدی هم به همین روش تبادل لینک انجام می دهند. من هم تقریبا از همین روش در تبادل لینک استفاده میکنم، با این تفاوت که برای من اصل بودن مطالب یک وبلاگ در اولیت قرار دارد و به هیچ وجه تمایل تبادل لینک با وبلاگهای کپی پیستی ندارم! همچنین سعی میکنم که از تبادل لینک با وبلاگهای مورد دار سیاسی و فرهنگی پرهیز کنم! پس با این حساب من هم از یک مدل خاص برای تبادل لینک بهره می برم! دکتر اشاره ای کرده اند به یک سو تفاهوم! که با توجه به این موضوع که بر اساس الگوریتم های جدید سایتهایی چون گوگل و تکنوراتی اگر هرچه یک وبلاگ در لینکدونی وبلاگهای بیشتری قرار داشته باشد در مرتبه بالاتری قرار نخواهد گرفت و این موضوع تاثیر بسیار اندکی در افزایش رتبه خواهد داشت! ولی دکتر از این موضوع قافل شده اند که اولاً لینکهای فوق میتوانند به جذب مخاطب بیشتر کمک کنند و اگر آمار بازدید کنندگان یک سایت بالا رود مسلما رتبه و جایگاه آن نیز ارتقا می یابد. و دوماً اینکه این موضوع اگر تاثیر اندکی هم داشته باشد، قطره قطره جمع گردد وانگهی رنکینگ شود!!! و سوماً اینکه همه وب گوگل و تکنوراتی نیست! در ادامه اشاره شده است که اگر وبلاگی زود به زود آپدیت شود و مخاطبان به مطالب ایشان لینک دهند، آن وبلاگ در رتبه بالاتری قرار می گیرد. در همین مطلب چند نکته نهفته است. بلاگرولینگ و تبادل لینک می تواند ابزار مناسبی جهت شناسایی وبلاگهای به روز شده باشد و از این رو به گسترش مخاطبان کمک شایانی می کند. و در مورد آپدیت زود به زود هم تا حدودی با ایشان موافقم. البته به شخصه به هیچ عنوان حاضر نیستم که کیفیت را فدای کمیت کنم. در نتیجه متقدم که لینکدونی ها نقش مهمی در جذب مخاطبان دارند، مخصوصا زمانی که توسط سیستمی چون بلاگرولینگ مدیریت شوند. و نمی توان از اهمیت وجود آنها قافل شد. البته نباید از تکنولوژی های جدید مرور وب چون rss نیز قافل شد و باید از پتانسیل بالای این ابزارها در کنار هم استفاده نمود.
موفقیت در کسب بالاترین رتبه بندی در موتورهای جستجوی بزرگ و معتبری چون گوگل اصلاً شانسی نیست. بسیاری از طراحان سایت های وب – خصوصاً در ایران – بسادگی از کنار مقوله مهمی چون کسب رتبه بندی بالا در موتورهای جستجو می گذرند و سایت های مشتریان خود را بدون جذب بازدید کنندگان هدف و ترافیک بیشتر در «گرداب گسترده گیتی» رها می کنند.
آیا می دانستید که بیش از ۹۵ درصد از ترافیک سایت شما بر روی اینترنت از طریق موتورهای جستجو فراهم می آید؟ مطمئن باشید که چنین است. آخرین تحقیقات نشان می دهد که فهرست شدن، حضور یا به عبارت بهتر Listing در «موتورهای جستجو» و کسب «بالاترین رتبه بندی» Ranking در آنها بیشترین ترافیک را برای سایت های اینترنتی فراهم می آورد. این یک واقعیت انکار ناپذیر است.
مسلماً کسب یک رتبه بندی قابل قبول (قرار گرفتن حداقل در ده صفحه اول) در موتورهای جستجو کاری نیست که طراح یا مدیر سایت شما بتواند یک شبه انجام دهد و این مسلماً نیازمند کار مداوم و تست راه ها و شیوه های مختلف است چرا که موتورهای جستجو سیاست های رتبه بندی های خود را هر از گاه عوض می کنند و استراتژی، عامل یا عنصری که امروز بخوبی کار می کند حتماً برای هفته یا ماههای آینده جواب نمی دهد. طراح و مدیر سایت بایستی استراتژی ها، واژه های کلیدی، عوامل و عناصر متعددی را پیش از معرفی URL سایت به موتورهای جستجو مد نظر قرار دهد. هر صفحه را باید به صورت جداگانه به موتور جستجو وارد کرد، در بعضی موارد و موتورهای جستجو یک صفحه از یک بخش و یا تنها صفحه اصلی سایت کفایت می کند و اینها همه و همه جزو نکاتی است که مدیر سایت بایستی از آنها مطلع باشد.
سایتی که بازدید کننده ای ندارد درست مثل این است که اصلاً وجود ندارد. برای موفقیت در کسب بالاترین رتبه بندی در موتورهای جستجو دهها استراتژی مختلف وجود دارد که در این مقاله ی کوتاه و مختصر، مجالی برای پرداختن به آنها نیست. اما تا همین حد می توانم در اینجا نکته ای را گوشزد کنم و آن این است که سالهای اول و دوم از حضور الکترونیکی شما بر روی اینترنت از مهمترین سالها به حساب می آید، برخی از موتورهای جستجو حافظه خیلی خوبی دارند، آنهایی که زمانی نسبتاً طولانی از عمر و فعالیتشان بر روی اینترنت می گذرد، اولین و ابتدایی ترین صفحات سایت شما را به خاطر می سپارند و به این سادگی ها نمی توانید آنچه را که در نزد آنها مکتوب شده است را از میان ببرید. کار کردن با موتورهای جستجو از نظر من در این گرداب گسترده گیتی، کم از زندگی با موتورهای جستجو ندارد. ۹۵ درصد رقم بسیار فریبنده و جالبی است، تعداد بازدید کننده ی قابل توجهی است که فکر نمی کنم مدیر سایتی باشد که بخواهد از روی قصد نادیده بگیرد. آنها که از این تعداد قابل توجه بسادگی می گذرند، جاهلان عصر «حرفه ای بودن و سرعت عمل» هستند، چوب جهالت آنان را کارفرمایانی می خورند که ندانسته گول ظاهر زیبای طراحی ها و رنگ و لعاب ها می خورند و «سرمایه و زمان» با ارزش خود را به دست آنان می سپارند.
از یکی از طراحان به نام سایت های اینترنتی در ایران پرسیدم : «خوب، شما برای کسب رتبه بندی سایت … در اینترنت چه استراتژی و اقداماتی انجام دادید؟» وی شانه هایش را بالا انداخت و گفت : «آقای خواجه نصیری! چه حرف ها می زنی، مگر اصلاً ما کاری هم باید انجام بدهیم؟ ما نه خودمان را به این درد سر ها می اندازیم و نه سر مشتری مان را با این حرف ها به درد می آوریم.» مشتری های ما حالا حالا ها مانده است که بیایند بنشینند ببینند ما چه کار می کنیم، چه کار نمی کنیم. برای آنها مهم نیست که کجا قرار بگیرند، اینجای موتور جستجو یا آنجای موتور جستجو … چهار تا عکس و چند تا متن و مطلب از این طرف آن طرف برایشان جمع و جور می کنیم، اسمش را می گذاریم «طراحی سایت» می گذاریم روی اینترنت فکر می کنند شده اند سی ان ان … ما را به خیر و آنها را به سلامت …»
غیر از استراتژی های مختلف، تعیین کلید واژه های مناسب برای سایت، حداقل «هشت» عامل بسیار مهم را بایستی پیش از معرفی سایت به موتورهای جستجو در نظر داشت، کار روی هر یک از این عوامل شاید چیزی حدود یک ماه وقت بگیرد و این موضوعی است که بسیاری از کارفرمایان و مشتری های ما نمی دانند، به همین خاطر است که بعضی از آنها انتظار دارند یک شبه همه کارها رو به راه شود و از فردایی که سایتشان روی اینترنت رفت، فروش یا شهرتشان صد برابر شود. اگر چنین بود همه آنهایی که این روزها روی آورده اند به وب لاگ نویسی بالاخره سایت و صفحه ای دارند، بایستی تا حالا چند تا اسکار گرفته باشند – که می دانیم نگرفته اند!