
با وجود آنکه در مورد اولین دستبافتههای بشر اطلاعاتی کم و بیش کافی وجود دارد ولی درباره نخستین فرشهای گرهدار جهان و تاریخ و محل بافت آنها دانستهها اندک بوده و بیشتر در حدود حدس و فرضیه باقی مانده است.
در ردیابی معکوس مسیر توسعه و پیشرفت فن قالیبافی و رسیدن به نقطه شروع و مهد این پیشه مفید که پیدایش آن تنها بر اساس رفع احتیاج و توسط چادرنشیانان و قبایل صحراگرد صورت گرفته است.
پژوهشگران اروپائی در گذشته در اثر تحقیقات خود به این نتیجه رسیده بودند که تمدنهای باستانی مصر و آور گهواره فرشبافی جهان بودهاند و شواهد نستباً معتبری نیز در صحت این مدعا در اختیار داشتند.
در سال ۱۳۲۸ شمسی (۱۹۴۷میلادی) پروفسور ردنکو قطعه فرش گرهداری را که در اصل به عنوان پوشش اسب به کار میرفته است در قبرهای مستور از یخ چادرنشینان صحراگرد در محلی به نام «پازیریک» واقع در هشتاد کیلومتری مرز مغولستان در میان کوه های آلتائی کشف مینماید. این فرش که قدمت آن به ۲۵۰۰ سال قبل میرسد در اندازههای ۸۳/۱×۲ متر و با ۳۶۰۰ گره در دسیمتر مربع و در رنگ قهوهای مسی و سبز روشن بافته شده است.
درباره سابقه تارخی این فرش با اهمیت که در موزه «آرمیتاژ» لنینگراد نگهداری میشود پرفسور ردنکو معتقد است که در زمان مادها و یا پارتها بافته شده است. بنابر نظریه یکی از پژوهشگران معروف به نم «دیماند» در فرش پازیریک ترکیبی از طرحهای آشوری و هخامنشی و سکائی بکار رفته است. او نیز مانند ردنکو عقیده دارد که مبدأ این فرش از ایران است. یکی دیگر از صاحبنظران فن به نام «اولریخ شورمان» با توجه به گرههای بافته شده در فرش، پا را از این فراتر نهاده و عقیده دارد که این فرش در آذربایجان بافته شده است.
فرش دستباف ایرانی نیز در تاریخ کهنسال ملتش عمری بس دراز دارد. سابقه آن حتی به دوران مادها نیز میرسد و این گنجینه در طی قرنها و اعصار همواره بِسان نگینی درخشش پر جاذبهای داشته است.
فرشبافی هنری دیرینه در بین مردم شهری و روستایی و بهخصوص عشایر بوده است. طبیعت زیبای ایران زمین همواره الهامبخش دستان هنرمندانی بوده است که با تلفیق رنگ و طرح، زیباترین نقوش را بهوجود میآوردند و به دستان بافندگان توانا و خوش ذوق ایرانی میسپردند تا آنها نقشها را بر پیکره فرشها جان بخشند؛ اینگونه عظمتِ شاهکار هنرمندان ایرانی، همانند گنجینهای گرانبها سینه به سینه منتقل و حفظ شده است. دختران و پسران ایرانی از سرانگشتان بزرگترهای خود بافتن را آموختند و در زمزمه ترانههایشان این هنر را برای نسلهای دیگر به یادگار گذاشتند.
در قرن یازدهم هجری قمری، صفویان حکومت ایران را به دست گرفتند. برخی از شاهان صفوی علاقه وافری به هنر داشتند. آنها بستری را در کشور بهوجود آوردند که انگیزه خلق هنرهای ایرانی را به اوج شکوفایی خود رساند؛ هنر فرشبافی نیز از این پیشرفتها بینصیب نبود. نمونههای نفیس باقیمانده از دوران صفوی خود گویای اوج زیبایی و خلاقیت این هنر ارزنده میباشد. امروزه در معروفترین موزههای دنیا تکه فرشهایی از آن دوران وجود دارد که چشم هر بینندهای را به خود جلب میکند. طراحان ایرانی در دورههای مختلف بر مضامین نقشها و طرحها میافزودند؛ حتی مضامین عرفانی نیز در بعضی از آنها گنجانده شده بود که حاکی از اندیشه و خرد ایرانی بود. همواره بودند افرادی که فرشبافی را فراتر از یک حرفه میدانستند و نسبت به آن تعصب خاصی داشتند و آن را پویاتر مینمودند.
در سفر نامههای «تاورنیه» و «شاردن» و سایر کسانی که در آن موقع از ایران دیدن کرده اند به پیشرفت قالی بافی و مراکز متعدد بافت فرش در شهرهای اصفهان، کاشان، تبریز و کرمان اشارات فراوان شده است.
در مورد تاریخچه فرش در تبریز چنین میتوان گفت که با توجه به قدمت تاریخی این شهر، مسلما هنر صنعت فرش بافی درآن به قبل از دوران صفویه باز میگردد. چنانچه ذکر شد در دوران صفوی، فرش از حالتی روستایی به هنر پیشرفته درباری تبدیل گشت. یکی دیگر از تحولات مهم در فرش این دوره، طرح هایی بود که هنرمندان دربار تبریز و هرات ایجاد شد.
در کتاب Rugs and Carpet of the World اثر Ian Bennet به نظریه ای دیگر در مورد فرش تبریز در زمان صفوی بر میخوریم که در اینجا نقل می شود: «تعداد زیادی از فرش های مدالیون یا ترنج دار که در سالهای آغازین قرن 16 میلادی در زمان حکومت شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب بافته شده اند، دارای طرح مایهی اسلیمی و نقوش حیوانی و انسانی هستند .»
در این کتاب نویسنده سعی کرده تعدادی از قالیهای موجود در موزه های جهان مربوط به نیمه اول قرن شانزدهم را به کارگاههای تبریز نسبت دهد از قرن 17م. به بعد و پس از اینکه قالی ایران به خارج از کشور راه یافت، صنعتگران تبریز با دریافت سلیقه مردم اروپا و آمریکا دست به بافتن قالیهایی زدند که بسیار جالب بود و بازار آن کشورها را به خود اختصاص داد.
طرحهای شناخته شده تبریز عبارتند از: طرح مستوفی(کل فرنک مستوفی)،اسلیمی ترنج دار، اسلیمی لچک دار، ترنج، نقش ماهی یا هراتی، گلدانی، میناخانی، طرح درختی، طرح تصویری، طرح باغی یا گلستانی، طرح شکارگاه و…
در فرش تبریز ابداعاتی خصوصا در چند دهه اخیر انجام شده که حالتی خاص را به فرش اعلای این منطقه داده است؛ این خلاقیتها در نقوش، رنگ و بافت نمود کرده و سبب به وجود آمدن آثار بدیع در زمینه تولید فرش نفیس ایران گردیده که تاکنون سابقه نداشته است. از جلوههای جدید در رنگ فرش معاصر تبریز به کارگیری عمق و بعد یا پرسپکتیو در این طرح دو بعدی است که شناسهای خاص به فرش تبریز داده است.
تحولی دیگر در ابداعات فرش تبریز، استفاده از رنگ برای پر کردن فضاهای خالی به جای نقش است که با به کارگیری رنگهای دارای هارمونی و هماهنگی با طرح فضاهایی خاص قرابتی زیبا بین طرح و رنگ ایجاد میکند. چنین فنی را در طرحهای زیر خاکی جدید میبینیم.
نوآوری دیگر در فرش تبریز، بکارگیری سایه با استفاده از رنگ است. استفاده نامحدود از رنگهای هم خانواده و ایجاد سایه روشن باعث القای عمق می شود. از ویزگیهای دیگر تعادی بین رنگهای سرد و گرم بوده است که وجود این سایه و روشنها در گل ها و متن حالتی برجسته به نقوش میدهد. این روش توانسته گلها را طبیعیتر کند و به سبک رئال (واقع گرایانه) نزدیکتر نماید.
طبق روایاتT تاریخچه آغاز فرشبافی، رشتن و بافتن به زمان تهمورث یعنی زمان پیشدادیان باز میگردد. در تاریخ طبری از فرشهایی که با مو و پشم حیوانات در این دوره بافته شده سخن رفته است.
قدیمی ترین نشانه از هنر قالیبافی به عصر مفرغ باز میگردد این نشانه یک کارد قالیبافی است که از گورهای عهد مفرغ ترکمنستان و شمال ایران یافت شده است. در شهر سوخته (دشت سیستان ـ جنوب شرقی ایران) نیز فرشهای حصیری و پارچه و ابزارهای بافندگی به دست آمده که متعلق به ۲۸۰۰-۲۵۰۰ پیش از میلاد است. در دوره هخامنشیان، به نقل از گزنفون، شهر کهن ساردیس به قالیهای گرهباف خود فخر میکرده که به نقشهای حاشیه و هیکلهای مردان و شیردالهای افسانهای آراسته بوده است.
کهنه ترین قالیها به ترتیب: قالی کشف شده در نقش برجستة کاخ نینوا، فرش پازیریک از پنجمین گور اقوام سکایی، تکه فرش قومس (دوران ساسانیان)، فرش آناتولی (۱۳-۱۴م).
از دوره اشکانیان تنها میتوان به فرش مقبره لوـکان چین اشاره کرد که به عقیده پژوهشگران پشم آن از قفقاز (که در ان زمان متعلق به ايران بود) است. از دورة ساسانیان نیز تکه فرش قومس و فرش تاریخی و جواهرنشان بهارستان که در تالار بار عام کاخ تیسفون گسترده بوده و پس از حملة اعراب به عنوان غنیمت تقسیم شده است.
در قرون اولیة هجری پس از نفوذ اسلام طرح فرشها، به سبب منع شبیه سازی و زینت، تغییر کرد امّا در زمان خلفای عباسی که تجملگرایی و قصرهای پر زرق و برق رواج یافت بافت اینگونه فرشها نیز رونق گرفت. از دورة سلجوقی نیز تکه فرشی با نقوش هندسی در موزة اوقاف استانبول نگهداری میشود.
سفرنامه ابن بطوطه از دورة ایلخانان به فرشهای عظیم و گرانبهای کاخ غازانخان و فرشهای حرم امام رضا (ع) در مشهد اشاره كرده است. در دورة تیموریان از کارگاههای بزرگ قالیبافی سبزوار سخن رفته و استفاده از مینیاتور در نقشة فرشها توسط نگارگران چیرهدست.
صفویان
شاه اسماعیل: توسعة کارگاههای قالیبافی در تبریز.
شاه طهماسب: قالی ایران در زیبایی و ظرافت بافت به حد کمال میرسد. قالی معروف و تاریخی اردبیل در این زمان بافته شده است.
شاه عباس: در اصفهان و چند شهر دیگر کارگاه قالیبافی دایر کرد و دستور داد كه هر کانون، فرش را به شیوة خود ببافد تا اصالت هنری آن حفظ شود. در زمان صفویان برای اولین بار قالیبافی از ایلها و طایفه های کوچنده و روستاها و آبادیهای کوچک به شهرها آمد. فرشهای نفیس این دوران به بیش از سه هزار تخته تخمین زده شده است.
در زمان افشاریان بخاطر جنگهای پیدرپی تولید فرشهای زینتی کاهش یافت. از زمان کریم خان زند دو تخته فرش باقی مانده که یکی تاریخدار و به سفارش حاکم وقت کرمان و دیگری احتمالاً در شیراز بافته شده است.
در زمان قاجار اروپا و آمریکا تقاضا برای خرید فرش ایران را افزایش میدهند. شرکتهای چند ملیتی فرش در ظاهر برای تشویق به صادرات و در واقع برای سودجویی کشورهای استعمارطلب تأسیس میشود.
دو کتاب در زمینة فرش به رشته تحریر در می آید:
- کتاب تجارت قالی رنگین به رنگهای جوهری
- کتاب یادگار حسن از آثار دین
پهلوی
در دوران پهلوی به کارگاهها نظم بخشیده شد و بهداشت مورد اهمیت قرار گرفت. دستگاه فرش ماشینی نيز وارد ایران شد. پس از انحلال مؤسسه قالی ایران شرکت سهامی فرش ایران تأسیس شد و مرکز صنایع دستی، انجمن دوستداران فرش ایران و موزه فرش دایر گردید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه مصوبه سال ۱۳۸۲ شورای عالی اداری «مرکز ملی فرش ایران» برای ساماندهی و یکپارچگی وضعیت کمی و کیفی تولید و عرضه فرش دستباف بنیان نهاده شد. هدف این مرکز، معرفی جایگاه ارزشمند فرش دستباف ایران، حمایت از بافندگان و دستاندرکاران فرش و توسعة صادرات این محصول با ارزش است.
بسیار باشکوهه فرش ایرانی