من احد عظیمزاده موفق ترین «بیزینس من» فرش دستباف در دنیا هستم. در این نقل قول تردید نکنید. او چنان با قاطعیت از کار و تجارت خودش دفاع می کند که ناخودآگاه مخاطب را به این واقعیت می رساند که فرش عظیم زاده در عرصه تجارت یک استثناء است.
اگر نخستین سال های زندگی مشقت بار این تاجر فرش را در نظر بگیریم و آن را با موقعیت کنونیاش قیاس کنیم، شگفت زده خواهیم شد.کسی که در هفت سالگی و از همان روز اول مدرسه، مجبور می شود پشت دار قالی بنشیند، اکنون با اتکا به خلاقیت و کار طاقت فرسای خودش، یکی از بزرگ ترین تاجران فرش در دنیا است و به قول خودش هربار که برای خرید به بازار تبریز می رود، این بازار را تکان می دهد.
از خودتان بگویید و اینکه چه شد که تاجر فرش شدید آن هم به قول خودتان، موفقترین تاجر فرش در دنیا
زادگاه من روستای اسفنجان است در ۲۰کیلومتری تبریز. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و همین مصیبت باعث شد که از پشت میز کلاس اول، یکراست بروم پشت دار قالی.
هفت سال فرش بافتم. با فقر و رنج زیاد زندگی کردم و خرج و مخارج خانواده ام را تامین کردم. شب ها درس می خواندم و روزها کار میکردم. از چهارده سالگی به بعد، شدم فروشنده سیار فرش. از فروش هر فرش دستباف یک تومان دستم می آمد تا بعدها که انقلاب شد و رفتم سربازی. از خدمت نظام که برگشتم، چند سفر خارجه رفتم و توانستم مشتریانی قابل اطمینان دست و پا کنم و این آغاز فعالیت تجاری من بود. تا بعد که یک کارخانه در اسفنجان و یکی هم در تبریز راهاندازی کردم.
لطفا ابتدا از اوائل شروع کسب و کارتان بگویید.
در سن ۱۴ سالگی شروع به خرید و فروش قالیهای سایز کوچک نظیر ذرع ونیم و قالیچه در محدوده اسفنجان و اسکو نمودم و با مداومت در اینکار توانستم در ۱۸سالگی یک چهارم از مغازه ای را در تبریز، پاساژ آریا خریداری نمایم. در این زمان به خدمت نظام فراخوانده شده و شامل معافیت خدمت زیر پرچم شدم. با عشق فراوانی که به فرش و فرشبافی داشتم تصمیم گرفتم بازاریابی گسترده ای در این زمینه بعمل آورم. لذا عازم کشور آلمان شدم تا اطلاعاتی در این زمینه بدست آورم.
سفر تحقیقاتی به آلمان
در آنجا شنیدم افراد ثروتمند از سراسر جهان به کشور سوئیس، ژنو مسافرت میکنند و فرش های نفیس را از آنجا خریداری مینمایند. با وجودیکه هیچ آشنایی به زبان خارجی نداشتم به ژنو سفر نمودم و با دستاوردهای مفیدی از این سفر به ایران بازگشته بافت فرشهای دایره را اختراع نمودم. این نوع بافت تحول عظیمی در صنعت قالیبافی ایران بود. دو کارخانه قالیبافی یکی در اسفنجان و دیگری در تبریز خیابان ابوریحان تاسیس نموده و قالیهای گرد در سایزهای بزرگ از ۴*۴ الی ۱۰*۱۰ تولید نمودم. در این زمان تعداد کارگران ایندو کارخانه به ۳۰۰ نفر در دو شیفت رسیده بود ولی من باز هم اقناع نبودم و احساس میکردم بازهم باید تلاش نمود.
سرمایه را از کجا آوردید؟
خودم ۲۰هزار تومان سرمایه داشتم. ۲۰هزار تومان هم از یکی از بستگانم قرض کردم، ۶۰هزار تومان هم وام بانکی گرفتم. خلاصه، ریسک کردم. من آدمی ریسک باز هستم، ریسک تجارت می کنم. به پیشنهاد یک مشتری خارجی برای اولین بار در ایران شروع کردم به تولید فرش گرد دستباف تا اینکه پایم به کشورهای اروپایی باز شد و شدم تاجر فرش. اگر آمار دقیق صادرات را اعلام کنند و پیمان فروش ها و دلال ها، خودشان را به عنوان صادرکننده، جا نزنند، آن وقت معلوم می شود که صادرکننده نمونه کشوری در زمینه فرش دستباف چه کسی است.
ورود به جرگه بازرگانان بینالمللی فرش
مجددا عازم کشورهای اروپایی شده و تحقیقات وسیعی در مورد علایق هریک از کشورها درباره سایز، طرح و رنگ قالیهای ایرانی آغاز نمودم. نتایج بدست آمده بسیار جالب توجه و مفید بود. به ایران بازگشتم و در بازار بزرگ تهران در سرای وزیر مغازه و انباری خریداری نمودم و سعی نمودم قالیها را منطبق بر اطلاعات جهانی بدست آمده تولید و صادر نمایم.
ظاهراً در سال ۱۳۸۰ در کشور انگلیس به عنوان بهترین صادرکننده فرش دستبافت شناخته شده اید. درست است؟
با نظر لطف و مرحمت خداوند، در سال ۱۳۸۰ از کشور انگلستان طی مراسمی بعنوان بهترین تولیدکننده فرشهای دستبافت ایرانی تندیس طلایی بین المللی کیفیت، مدیریت و پشتکاری را دریافت نمودم. یکسال بعد با تلاش و پشتکار فراوان یک نمایشگاه دائمی فرشهای اعلا تبریز در خیابان پاسداران افتتاح نمودم که بزرگترین و کاملترین مجموعه فرش دستبافت در ایران بشمار میرود. همچنین از کشور امریکا، نیویورک موفق به دریافت تندیس پلاتین گشته و موفق ترین تاجر جهانی در این زمینه شناخته شدم. اینجانب این دو موفقیت بزرگ را نتیجه پشتکار، مدیریت و برنامه ریزی منظم، تامین نظرات مشتری، ارائه خدمات پس از فروش و نیز حرکت در مسیر استانداردهای بین المللی دانسته و آنها را افتخاری ملی-فرهنگی برای کشورمان و صنعت فرش ایران میدانم. خداوند بهترین یاور و یاری رسان من بوده و بدین جهت هر انسانی میتواند با عنایت و لطف پروردگار و تلاش و کوشش همت خود به هدف قبولی برسد. صداقت و راستگویی، پشتکار در کار، همچنین ممارست و پیگیری در کارها باعث موفقیت در کار تجارت میباشد. برنامه ریزی و مدیریت صحیح پایه و ستون موفقیت در هر کاری میباشد. نکته دیگری که در تجارت فرش بسیار موثر میباشد وفاداری به مشتری ، مردم داری و خدمات پس از فروش آن میباشد.
مهمترین عاملی که باعث تغییر مسیر شما به سوی موفقیت شد چه بود؟
توکل به خدا ” او پشتوانه ی همیشگی من ست. با توکل به او پنجاه درصد مسیر را طی میکنم. بعد از آن باید بگم من آدم ریسک پذیر و نترسی هستم. آدم های ریسک پذیر معمولا ۹۰ تا ۹۵ درصد برد دارند و البته ۵ الی ۱۰ در صد هم باخت که البته طبیعی ست ! انسان عاقل ۹۰ درصد رو به ۱۰ درصد نمی بازه پس ریسک می کنه… گاهی پیش میاد که بعد از ریسک کردن شکست بخوری، این برای من مهم نیست ! به عنوان مثال آدم که تو یه جاده صاف هم داره راه میره به یک دست انداز برخورد میکنه و در نهایت ماشینش خراب میشه که قابل جبران ست… پس در نتیجه باید نترس بود، ریسک کرد و توکل به خدا داشت و مسیر رو تا به انتها رفت.
من همیشه تو سخنرانی هام برای دانشجوها گفتم که پسربچه ای ۷ ساله بودم روستایی… از زیر صفر شروع کردم ! ۴۰ سال خاک خوردم، هر روزش به اندازه ۲۰ روز زحمت کشیدم تا به اینجا رسیدم ! البته با جرات و شجاعت می گم که من کسی نیستم و جایگاه خودم رو در کشور آخرین نفر میدونم… اصلا جایگاه مطرح نیست ! جایگاه رو خدای یکتا تعریف میکنه و بعد از اون مردم هستن که نمره می دن.
بعضی از آدمها معمولا از کودکی الگویی دارند که دلشون می خواهد مثل اون باشند آیا شما چنین الگویی برای زندگی خود داشتید !؟
هیچ وقت”… الگو برداری یعنی کپی برداری و اینکه مثل اون باشم…این رو هیچ وقت دوست نداشتم، یا یک کاری رو انجام نمی دم یا تک کار می کنم.
در حرفه ی خودم می تونم بگم که یکسری فرش ها هستند که در کشور هیچ کس ندارد و خاص هستند… من پر از ایده ام و بدنبال انجام کارهای خاص، چون میدونم دقیقاً می خوام چیکار کنم… به طور مثال: در تبریز ۴ تخته فرش رو بافتیم که ۲۴۰ نفر بافنده فعالیت داشتند. این فرش ها در ابعاد ۲۰×۲۰ (دو جفت) و ۲۰×۳۰ (دو جفت) که در مجموع ۲۰۰۰ متر بافت است که در تاریخ ۳۰۰۰ ساله ی فرش ایرانی در تبریز، تا به حال همچنین فرشی بافته نشده است.
ما کم و بیش با پروژه عظیم “قو الماس خاورمیانه ” آشنایی داریم لطفاً یک توضیح مختصر در خصوص این پروژه بفرمائید !؟
به نظر من چون این پروژه در کنار دریای خزر است باید خاص و نمونه باشه ، سعی کردم پروژه ایی را شروع کنم که در هیج جای دنیا دیده نشده باشد ، پروژه ایی در شان ایران و ایرانی طراحی پروژه به شکل یک کشتی ست، داخل کشتی یک مال وجود دارد که متشکل از ۵۰۰ باب مغازه تجاری ست… بالای کشتی ۳ عدد برج است که نمادی از بار کشتی اند و کابین آسانسورهای آنها از طلاست این یک پروژه تک ست… من از حالا به بعد یا باید هیچ پروژه ایی را نسازم یا اگه تصمیم به شروع گرفتم، بهتر از این باشد.
شنیدیم که شما مدرسهایی نمونه در یکی از شهرستانها ساختید، چرا موافق نبودید مدرسه به اسم خودتان ثبت شود !؟
۴۰درصد از اون مدرسه رو تعهد داشتم و ۶۰ درصد مابقی رو به صورت افتخاری انجام دادم در اون پروژه بهترین نوع مصالح استفاده و بعنوان دبیرستان نمونه مازندران شناخته شد… آموزش پرورش مدرسه رو به اسم من گذاشتن… راضی نبودم چون دلم می خواست اسمم در دفتر مرکزی خدا ثبت بشه و مطمئنم اجر اینکار وقتی با چراغ خاموش انجام بشه بیشتره ! من بخاطر خدا مدرسه ساختم، اسم مطرح نیست !
انسان باید مسیرش درست باشه، حرف و حدیث هایی مثل شراکتم با دیگر کشورها و غیره به گوش می رسه ولی به جرات می گم که “من تو هیچ پروژه ایی با هیچ شخص و یا کشوری شریک نیستم” اصلاً شراکت رو دوست ندارم ! توکلم به خداست و سرم به کارهای خودم گرم ست… از پیشرفت همه خوشحال می شم و با حسادت بیگانه ام… معتقدم خدا به هرکس که دلش بخواهد می دهد… دخالت در کارهای او شدنی نیست.
تا چه اندازه اهداف و فکر خودتون رو به آدمهای بزرگی مثل بیل گیتس نزدیک میدونین !؟
برای آقای بیل گیتس احترام زیادی قائلم، انسان نابغه ایی هستند ولی خودم رو با ایشان مقایسه نمی کنم… کشور خودمان بیل گیتس ها و بالاتر از ایشان زیاد دارد فقط باید کشفشون کرد… خیلی ها به من پیشنهاد دادن که برم در کشورهای دیگه سرمایه گذاری کنم و یا حتی مقیم شوم من ارزش رو در موندن می دونم… کشوری که توش به دنیا امدم و همینجا هم از دنیا می رم … ایران و ایرانی رو با هیچ کجا و هیچ کس مقایسه نمیکنم… پاسپورت ایرانی افتخار من ست.
بزرگترین نوآوری و خلاقیت شما در کار فرش که باعث پیشرفت و رسیدن به بزرگترین تاجر فرش شده ، چه بوده ؟
فرش گرد”… که تا قبل از انقلاب بافته نشده بود.
همانطور که گفتم من در سن ۲۱ سالگی اولین پاسپورت خودمو از اداره گذر نامه شهر تبریز برای آلمان گرفتم… شنیده بودم همه تاجرها و ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس می روند بنابراین ویزای ۱۵ روزه سوئیس هم گرفتم و به ژنو رفتم بدون اینکه زبان بلد باشم. اونجا مهمان یک تاجر فرش شدم. ایده اصلی و الگوی بافت رو از ایشون گرفتم… فرش گرد بافتن هم خیلی سخته هم خیلی راحت ! راحت به این دلیل که از یک گره شروع می شه و چون عرضش کمه سریع بافته می شه ولی همین کار در متراژ های بزرگ سخته.
آقای عظیم زاده! چند سالی است که بحران فرش دستباف ایران را به گردن مدیریت غیرعلمی در داخل و فرصت طلبی رقبا در خارج میاندازند. واقعا از نظر جنابعالی چرا تولید و صادرات فرش دستباف ایرانی با آن قدمت و اصالت و ابهت به این حال و روز افتاده که قدرت رقابت با تولیدات باسمهای پاکستان را هم از دست داده است؟
پیش از انقلاب ۶۸درصد بازار های جهانی فرش در اختیار ایران بود. در حال حاضر سهم کشورمان از این بازار ۲۲درصد است.
به نظر من تولید فرش دستباف نه تنها افت نکرده، بلکه به لحاظ کمیت و کیفیت رشد هم داشته است. اما چرا برخی کشور ها با سابقه صدسال تولید فرش دستباف، گوی رقابت را از ایران که سابقه ای ۳هزار ساله دارد، ربوده اند؟ این روند چند دلیل دارد که یکی از آن دلایل، فرصت طلبی رقبای خارجی است. از این نکته غافل نباشیم که فرش تولیدی رقبای ما هنوز در بازار های جهانی امتحان پس نداده است. همه می دانند که فرش دستباف ایرانی اعتبار جهانی دارد. در موزه های مشهور دنیا، هر قطعه فرش ایرانی از ۵ تا ۳۰میلیون دلار قیمت دارد. بنابراین از برلیان، مرغوب تر و گران تر است. اما آیا بازاریابی های ما که عمدتا از سوی کارشناسان دولتی صورت می گیرد، حرفه ای و جامع است؟ من می گویم نه. چون کارشناسان دولتی، تجربه این کار را ندارند. چیز هایی در دانشگاه خوانده اند که بعضا با واقعیت ها تناسب ندارد. نه اطلاعات کامل در زمینه فرش ایران دارند و نه بازار ها را به خوبی می شناسند. در نتیجه برخی اوقات فقط پیشنهاد های غلط می دهند و به این صنعت ملی آسیب هم می رسانند. بافندگان فرش با خون جگر تولید می کنند اما چون پای عرضه می لنگد نه آنها منتفع می شوند نه صادرکنندگان.
حدود ۲میلیون و ۴۰۰هزار نفر بافنده فرش داریم که یکی یکی دارند میدان را خالی می کنند و احتمالا برای کاریابی یا باید به سوی میادین پارس جنوبی بروند یا در حالت دیگر، به اعتیاد پناه ببرند. آیا این بازی با اقتصاد کشور نیست.
یک سوال دیگر، باتوجه به تجربه دیدار شما از نمایشگاه های خارجی و تعامل نزدیک با بازارهای جهانی بیشترین استقبال خریداران از کدام نوع فرش دستباف ایرانی صورت میگیرد؟
فرش تبریز. نه اینکه فکر کنید چون خودم تبریزی هستم، این ادعا را دارم. واقعیت همین است. فرش تبریز از نظر طراحی و رنگآمیزی بسیار متنوع و خلاقانه است. فرش نائینی سالها است که فقط پنج، شش رنگ دارد. فرش اصفهان هم قبل از انقلاب، وضعیت بهتری داشت اما حالا افت کرده چون تنوع ندارد. جاهای دیگر هم، همین طور، متاسفانه تنوع تولید از بین رفته است.
در فروشگاه شما، فرش های نفیس چگونه قیمتگذاری می شوند، آیا معیار حرفهای وجود دارد؟ در فروشگاه من همه فرش ها کدگذاری شده اند و قیمت های کارشناسی شده و مشخص دارند. طبق خرید، با سود منصفانه قیمت گذاری کرده ایم. تخفیف هم می دهیم، هم به مشتریان خارجی، هم به خریداران داخلی، یک مساله این است که قیمت فرش دستباف در بازار داخلی فقط تابع اراده فروشنده است. خارجی ها بارها به من گفته اند مثلاً در فلان بازار، چون دیدند خارجی هستیم، قیمت ها را بالا بردند. در حالی که نباید این طور باشد. دلال ها، کمیسیون میگیرند و قیمتها را بالا میبرند.
شما خودتان این همه فرش های نفیس را از کجا خریداری می کنید؟
از جاهای مختلف. عمدتاً از بازار تبریز. هر وقت به بازار تبریز می روم مثل این است که زلزله آمده باشد. چند میلیارد تومان فرش میخرم و آن بازار را تکان میدهم.
چند تاجر فرش در ایران این قدر قدرت خرید دارند؟ خودم هم کارخانه دارم که ۷۰۰ کارگر و بافنده در آنجا کار می کنند. چند سال گذشته می خواستم با این صنعت خداحافظی کنم اما بعد به این نتیجه رسیدم که فقط «پول» کافی نیست. انسان آن است که مثل درخت سایه داشته باشد.
مطمئناً خیلی از جوانها دلشون میخواد از زبان یک تاجر موفق صحبت و توصیهای بشنوند توصیهایی که برای جوانها دارید چیه !؟
اگر نیت پیشرفت کردن دارن نباید که بخوان عظیمزاده باشن ! عظیم زاده خودش هست به جلوتر بودن از او فکر کنند.. دنبال ایده ها و کارهای جدید باشند.
حتی به فرزندان خودم هم میگم که نباید به این فکر کنند که بابای من چی داره !
(من با سختی شروع کردم و با درس خواندن های شبانه توانستم مدرک فوق لیسانس MBA خودم رو بگیرم) شرایط الان برای آنها خیلی راحت تره… با داشتن یک پدر موفق بین المللی کارشون رو شروع می کنند، پس باید خیلی جلوتر از “احد عظیم زاده” باشند و پیشرفت کنند !
جوانان می بایست یاد بگیرن که چطور از دارایی هایشان نهایت استفاده رو ببرن و صد البته که به داشته هاشون مغرور نباشن ! تمام این دارایی ها می تواند در کمتر از ۳۰ ثانیه نباشد ! همه چیز مال خداوند ست فقط سندهایش نزد ماست… باید یاد بگیریم چطور از این دارایی ها استفاده کنیم…
من در قبال این دارایی ها مسئولم خداوند من را یک وسیله قرار داده که باید این بار رو به دوش بکشم… پروژه های من همه باعث اشتغال زایی شدند و به نظر من اینکار یه نوع عبادت است… همانند یک درخت، که بشه از سایه اش استفاده کرد.
چه عواملی را در تجارت فرش برای علاقمندان به این کار موثر می دانید؟
در عرصه تجارت فرش همکاری و توانایی ارائه سرویسدهی خوب به مشتری از مهمترین عوامل موفقیت است. بنده با سابقه حضور بیش از ۲۰ سال در نمایشگاهای خارج از کشور و ۱۱ سال متوالی حضور موفق در نمایشگاههای بینالمللی تهران سعی و کوشش بسیار در اعتلای فرش ایران داشتهام و افتخارات این دو تندیس بین المللی را به ملت شریف ایران تقدیم مینمایم و اعلام میدارم از تلاش در راه ارتقاء ارزش والای صنعت فرش ایرانی و ارائه اطلاعات و تقاضای بازارهای جهانی به قشر بافنده و زحمتکش از هیچ کوششی فروگذار ننمایم.