مارکام (marcom) چگونه به رشد کسب و کار شما کمک میکند
احتمالا شما هم در کسب و کار خود با افرادی روبرو شدهاید که دوست داشتید آنها را به مشتریان خود تبدیل کنید. مشتریان بالقوهای که میتوانستند طالب محصول شما باشند اما هنوز به هر دلیلی این اتفاق نیفتاده است. ارتباطات بازاریابی هنری است که دقیقا همینجا کاربرد دارد: برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه از طریق ابزارها و کانالهای بازاریابی و تبدیل آنها به خریداران دائمی.
مارکام (Marcom) یا ارتباطات بازاریابی چیست؟
مارکام خلاصه عبارت انگلیسی Marketing Communication به معنای ارتباطات بازاریابی است. از ترجمه تحت الفظی که بگذریم؛ مارکام ابزار برندها برای انتقال پیام برند به مخاطب بازار هدف است. اگر برندها دوست دارند با موفقیت سهمی بزرگ از بازار کسب کنند و مخاطب را درگیر خود کنند؛ باید تعریف، اهداف، انواع، ابزار و استراتژیهای مارکام را بشناسند.
مزیتها و ضرورت استفاده از مارکام کدام است؟
مارکام یا ارتباطات بازاریابی دو هدف اصلی دارد:
مارکام با ایجاد و حفظ تقاضا برای کالا یا خدمات برند شما، آن را به ترجیح مخاطب در انتخاب خود تبدیل میکند.
مارکام چرخه فروش شما را کوتاه میکند.
شنیده میشوید؛ دیده میشوید؛ شناخته میشوید.
میبینید که مارکام دو هدف اصلی برندها را نشانه گرفته است که به وسیله ارتباط موثر با مشتری قبل از ارسال پیام و درک مخاطب هدف به آن میرسد. ضرورت استفاده از مارکام هم همین است:
تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل
تبدیل مشتریان عادی به مشتریان وفادار
جلب توجه، افزایش آگاهی از برند و ماندگاری
تاثیر بر تصمیم مشتری
مارکام چه ابزارها و انواعی دارد؟
مارکام یا ارتباطات بازاریابی بخشی ضروری از هر استراتژی تجاری به حساب میآید. این تکنیک شامل استفاده از تاکتیک یا ابزارهای مختلف برای دسترسی به مشتریان و ایجاد روابط موثر و پایدار با آنها است. این ابزارها شامل موارد زیر میشود:
تبلیغات
روابط عمومی (PR) و الکترونیکی با رسانهها
بازاریابی مستقیم و غیر مستقیم
بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی
فعالیت در رسانههای اجتماعی (سوشال مدیا)
ایمیل مارکتینگ
بروشور
کمپینهای تبلیغاتی
داشتن وب سایت (از طریق بازاریابی محتوا)
آگهی
نمایشگاه
فروش شخصی
بازاریابی دیجیتال
ارتباطات شرکتی
روابط رسانهای
و…
استراتژی مارکام چیست؟
اصلیترین استراتژی مارکام جایگاهیابی برند در ذهن مشتری است. استراتژی مارکام در هسته اصلی خود به دنبال گسترش آگاهی از برند و ایجاد وفاداری در بین مخاطبان هدف است و به عنوان بخش مهمی از ارتباطات بازاریابی یکپارچه مطرح می شود. از آنجایی که ارتباطات بازاریابی شامل طیف وسیعی از فعالیتهای ارتباطی مانند رسانههای چاپی سنتی و بازاریابی مستقیم، کاتالوگها و خدمات مبتنی بر اینترنت میشود، انتظار میرود متخصصین مارکام یک مجموعه، با استفاده راهبردی از طرح مارکام، ابزارهای آن و سپس تجزیه و تحلیل بازاریابی، دستاوردهای چشمگیری در رشد یک کسب و کار داشته باشند.
برخلاف سایر استراتژیهای بازاریابی، ارتباطات بازاریابی بیشتر بر آموزش مشتری متمرکز است. مشتریان باید قبل از تصمیم گیری در مورد خرید خود از ویژگیها، در دسترس بودن و نبودن و هزینهها مطلع شوند. بنابراین، هدف از ارتباطات بازاریابی دو چیز است – اطلاع رسانی و متقاعد کردن مخاطبان هدف و همچنین تقویت اعتبار و اعتماد کسب و کارها به منظور افزایش فروش.
ارتباطات یکپارچه بازاریابی و ارتباطات بازاریابی
هر برند یا مجموعه درست مثل انسان زبان و فرهنگ ارتباطاتی خاص خودش را دارد. این فرهنگ و زبان در سازمانها از طریق تبلیغات، فعالیتهای سوشال مدیا، نوع فروش، روابط عمومی و … به مخاطبان و مشتریان نشان داده میشود. هدف از انتقال این فرهنگ، ایجاد زمینه برقراری ارتباط مشتری با برند و افزایش فروش است.
ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا IMC به بهرهوری حداکثری از ارتباطات بازاریابی اشاره دارد به نحوی که تمام راهها به فروش ختم شود.
ارتباطات بازاریابی و نرخ بازده سرمایهگذاری (ROI)
هر برند هزینههای اصلی خود را روی بخش تولید و تبلیغ صرف میکند. به این امید که محصول باکیفیتی تولید کند که با تبلیغ و معرفی خوب برای آن محصول مشتریان وفادار به دست بیاورد.
ارتباطات بازاریابی میتواند روی نرخ بازده سرمایهگذاری یا ROI برند شما نیز تاثیر بگذارد. به این طریق که هزینه شما برای تولید و تبلیغ به فروش منجر شده و مشتریان با انتخاب و ارجحیت محصول شما و همچنین تجربه چرخه کوتاه فروش به زودی دوباره به برند شما باز خواهند گشت یا آن را به شکل خود جوش به دیگران معرفی خواهند کرد. این چنین نرخ بازگشت سرمایه مجموعه شما بالا میرود.
جمع بندی
به طور خلاصه، مارکوم یک برنامه متنوع از فعالیتهای بازاریابی است که از ابزارهای ارتباطی و بازاریابی مختلف تشکیل شده است. از این ابزارها برای جذب مشتریان و تأثیرگذاری بر تصمیم خرید آنها استفاده میشود. ضروری است که بازاریابان ارتباطی یاد بگیرند که چگونه از این ابزارها به طور مؤثر و کارآمد استفاده کنند تا یک استراتژی ارتباطات بازاریابی یکپارچه (Marcom) ایجاد کنند و به نتایج مطلوب دست یابند.
برند و برندینگ (Branding)، یکی از مهمترین نیازهای کسبوکار و حتی افراد متخصص است. اما بسیاری از صاحبان کسبوکار و حتی افراد فعال در زمینه بازاریابی و تبلیغات، در درک برند و برندسازی، دچار سوءتعبیرهایی میشوند که نشانههای آن در طول اجرای فرایندهای بازاریابی و تبلیغات دیده میشود. اشتباهاتی که گاه خسارتهای زیاد و جبرانناپذیری به سازمان وارد میکند. به همین دلیل، در این مقاله تصمیم گرفتیم به هشت اشتباه رایجی که در برندینگ و مفهوم آن وجود دارد، بپردازیم. مقاله را بخوانید و ببینید شما یا سازمانتان دچار کدام یک از این سوتعبیرها است.
برندینگ مفهومی فراتر از طراحی هویت بصری است
بسیاری از افراد، برندینگ را با طراحی لوگو برای کسبوکارشان یکی میدانند. حتی بسیاری از شرکتهای فعال در زمینهی طراحی گرافیک، با طراحی لوگو، کارت ویزیت و ست اداری برای مراجعهکنندگان خود، ادعای فعالیت در زمینه برندسازی و مشاوره برند دارند.
اما برند شما تنها لوگو و رنگ نیست و برند مفهومی بسیار گستردهتر دارد. برندسازی فرایندی مقطعی و محدود نیست و تمام بخشهای ارتباطات، تبلیغات، محصول و بازاریابی را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین از زمان آغاز فعالیت کسبوکار تا همیشه ادامه دارد. فراموش نکنید که حتی زیباترین هویت بصری و تأثیرگذارترین نام برای برند نیز نمیتواند تجربه بد مشتری و آسیبهای ناشی از آن را جبران کند.
اگر با مفهوم برندینگ آشنایی ندارید و به دنبال تعریف برندینگ و روش اجرای آن هستید، مقالهی «برندینگ چیست؟» را حتما بخوانید.
برندینگ و تبلیغات دو مفهوم مجزا هستند
نمیتوان گفت که برندینگ با تبلیغات (Advertising) بیارتباط است؛ اما برندینگ در تمام فعالیتهای سازمان جاری است و محدود به تبلیغات نیست. از طرف دیگر، تبلیغات تنها با هدف برندینگ نیست. ارتباط با مخاطب، معرفی محصول یا خدمات و یا مسئولیت اجتماعی ممکن است از اهداف اصلی یک کمپین تبلیغاتی باشند.
در گذشته، برندسازی را شرکتهای تبلیغاتی انجام میدادند؛ اما امروز این فرایند تخصصی شده است و شرکتها و متخصصانی وجود دارند که تنها خدمات آنها در زمینه برندینگ است.
اساسیترین تفاوت تبلیغات و برندینگ این است که ساخت برند، یک فرایند بلندمدت است؛ اما تبلیغات، اغلب کوتاهمدت است. همچنین، برندینگ تمامی زمینههای یک کسبوکار را به صورت همزمان و با قواعد و الزامات یکپارچه تحت نظارت دارد؛ درحالیکه تبلیغات، بیشتر بر فروش و محصولات متمرکز است و در بازه زمانی کوتاهی از طریق روشهای مشخصی، اهداف مشخصی را دنبال میکند. اما تبلیغات، در برندسازی و آگاهی از برند بسیار اهمیت دارد و در زمان طراحی تبلیغات باید به الزامات برند توجه داشت تا صدا و پیامی در تناقض با تصویر دلخواه از برند، نمایش داده نشود.
درک ارتباط برندینگ و تبلیغات، یکی از موضوعاتی است که در «دوره جامع تبلیغات و مدیریت استراتژیک برند» آقای علیجاه شهربانویی به آن پرداختهاند.
برندینگ و بازاریابی با هم چه ارتباطی دارند؟
همانند تبلیغات، بازاریابی نیز با برندینگ مرتبط است؛ اما همچنان در مفهوم و عمل با هم متفاوت هستند. برند در واقع هویت کسبوکار شماست و آن چیزی است که دیگران در مورد شما میگویند. اما بازاریابی، فرآیندی است که به آگاهی از برند و فروش یا هر هدف دیگری منجر میشود. همچنین، نتایج بازاریابی بیشتر قابل اندازهگیری و مقایسه است، در حالیکه اندازهگیری و سنجش برند پیچیدهتر است. بازاریابی در مقایسه با تبلیغات، شباهت بیشتری با فرایند برندسازی دارد، از این نظر که بازاریابی نیز فرایندی طولانی مدت است که از رسانهها و ابزارهای مختلف به طور همزمان برای رسیدن به هدف استفاده میکند. افزایش برندآگاهی (Brand Awarness)، میتواند یکی از اهداف بازاریابی باشد.
برندینگ برای کسبوکارهایی کوچک یا بزرگ لازم است
برخلاف تصور بسیاری از افراد، برندینگ تنها برای کسبوکارهای بزرگ فایده ندارد، بلکه کسبوکارهای کوچک و متوسط هم میتوانند از آن منتفع شوند. درحالیکه شرکتهای بزرگ از برندسازی برای حفظ جایگاه و رشد دایره مخاطبان خود استفاده میکنند، شرکتهای کوچکتر نیز میتوانند در مقیاس خردتر، فرایند برندسازی را اجرا کنند و به یک رشد نسبی در فروش و آگاهی از برند برسند.
برندینگ، فرایندی طولانی و پرهزینه است، و ممکن است همین دلیلی برای این باور اشتباه در میان صاحبان کسبوکار باشد. اما واقعیت این است برندینگ یک نوع سرمایهگذاری است. کسبوکارهای کوچک و محلی با رعایت اصولی ساده و صرف بودجهای در حد توان خود، میتوانند این سرمایهگذاری را روی برند خود انجام دهند و به تدریج به جایگاه خوبی در ذهن مخاطب برسند و سود سرمایهگذاری خود را بدست آورند. فقط تدوام و یکپارچگی را باید در تمام بخشها در نظر بگیرند.
برندسازی، در طولانیمدت ارزش افزوده به همراه دارد
بسیاری از صاحبان کسبوکار، برندسازی را یک فرایند اجباری، اما بدون ارزش افزوده میدانند که نسبتبه تبلیغات و بازاریابی، نتایج مثبت و عینی کمتری دارد. ممکن است، نتایج برندینگ در کوتاهمدت ملموس نباشند؛ اما این مدیران از این واقعیت غافل هستند که آنچه در دیگر فرایندهای آنها ارزش افزوده ایجاد میکند، درواقع برندشان است. یک برند موفق و فکرشده برای سرمایهگذاران نیز جذاب خواهد بود.
همچنین با برندسازی، مشتریان شما افزایش میبایند و مشتریان وفادار شما خواهند شد. فراموش نکنید، برندسازی قوی یکی از ارزشهای کسبوکار است که میتواند به کاهش درد مشتری در پرداخت هزینهی بالا، بسیار موثر باشد. در واقع میتوان گفت راه برونرفت از بازیِ تخفیف بیشتر و ارزانفروشی نسبت به رقبا، برندینگ است.
برندینگ و فروش با هم ارتباط دارند
درست است که برندینگ بر فروش متمرکز نیست، اما بر آن اثرگذار است. بسیاری از متخصصان باور دارند که فروش مستقیم با بازاریابی و تبلیغات انجام شده است، اما کیفیت فروش توسط برند شکلدهی شده است. برای توضیح بیشتر باید گفت، برندینگ و جایگاه برند در ذهن مخاطب، همان عامل نهفتهای است که در فرآیند خرید و تصمیمگیری مخاطب، تاثیر زیادی داشته است. یعنی باعث شده است مخاطب راحتتر تصمیم به خرید بگیرد و فروشنده تلاش کمتری برای متقاعدسازی او انجام دهد. افزایش اعتماد به کسبوکار، ایجاد مشتریان وفادار و افزایش شناخت مشتریان از محصولات و خدمات، از نتایج برندسازی صحیح هستند.
بهترین زمان برندینگ، زمان شروع کسبوکار است
بسیاری از مدیران تصور میکنند که برندسازی را میتوانند تا زمان رشد کافی کسبوکارشان به تعویق بیندازند. آنها تأمین هزینههای اساسیتر لجستیکی و تبلیغات و فروشهای لحظهای را به بهانه زنده نگه داشتن کسبوکارشان در اولویت قرار میدهند. این در حالی است که اغلب برندسازی با شروع فعالیت کسبوکار همراه است و حرکت بدون آن، مانند حرکت با خودرو با ترمز دستی کشیده شده است.
برندینگ به معنی دنبالروی ترندها نیست
برخلاف فرایندهای بازاریابی وطراحی کمپین تبلیغاتی، برندینگ، تحت تأثیر ترندها (Trends) و مدهای روز قرار نمیگیرد. چرا که تغییرات مکرر در برند، لحن و روند معرفی آن، یکپارچگی پیام و تصویر کسبوکار را بر هم میزند و سردرگمی مخاطبان میشود. برندهای موفق، همواره به ارزشهای سازمان و آنچه در برندبوک و اسناد اساسی سازمان تدوین شده است پایبند خواهند بود و عناصر اصلیشان مانند هویت بصری و کلامی را همواره حفظ میکنند. یک مدیر موفق نباید از بابت مد شدن ترندها و تکراری شدن برندش در اذهان، ترسی به خود راه دهد و دنبال روی هر ترندی شود.
ریبرندینگ یا بازسازی برند چیست؟
ریبرندینگ (Rebranding)، تعریف دوباره خطمشی، هویت برند، نام، تگلاین و سایر نگرشها برای خطاب قرار دادن مشتریان به شکلی بهینهتر است. هر شرکتی ممکن است در طول فعالیتش به دلایل مختلفی تصمیم بگیرد تا شیوه ارتباط با مشتریانش را دوباره بازسازی کند و یا خدمات خود را بهسوی مخاطبان جدیدی هدایت کند.
ریبرندینگ به کسبوکار کمک میکند تا برند را بهروز و همچنان پرقدرت نگه دارید و در بازار امروز که با سرعت هرچه بیشتر در حال تغییر است، همپای رقبا پیش برود. در این راه، ممکن است چشمانداز جدیدی برای برند تعریف شود و با روایتی داستانی تازه با مخاطبین رابطه صمیمانه برقرار کرد.
برندها چرا ریبرند میکنند؟
گفته میشود که برند برای جذب توجه مخاطب، حدودا هفت ثانیه زمان دارد. گاهی برندها در تأثیرگذاری اولیه به خاطر طراحی لوگو نامناسب، انتخاب نادرست شعار تبلیغاتی یا نام برند و یا تعیین اشتباه هدف کلی کسبوکار، در تأثیرگذاری اولیه شکست میخورند و به همین دلیل تصمیم به بازطراحی برند میگیرند.
همچنین ممکن است یک کسبوکار با گذشت زمان رشد کند و خدمات و محصولات آن گسترش پیدا کند، اما نام و هویت برندی که دارد، پاسخگو و نمایشدهندهی تمام جوانب کسبوکار نباشد، به همین دلیل تصمیم به ریبرندینگ بگیرد. در این حالت ممکن است حتی نام برند نیز تغییر کند.
موقعیت دیگری که ریبرندینگ ضرورت پیدا میکند، ادغام دو یا چند شرکت با یکدیگر است. ادغام شرکتها این فرصت را فراهم میکند تا آنها از بازار و منابع مالی یکدیگر بهرهمند شوند و با پیوند دادن نقاط قوت خود به هم، خدمات بهتری را به مشتریانشان ارائه کنند. در چنین شرایطی لازم است برای جلوگیری از سردرگمی، جلب اعتماد مشتریان و توسعه آگاهی از این برند جدید، در شیوههای پیشین بازاریابی و هویت برندهای قبلی تجدیدنظر کنند.
نمونههای دیگری از شرایطی که ممکن است به برندسازی مجدد ختم شوند، عبارتاند از بینالمللی شدن یک برند و تغییرات اساسی در ساختار یا مدیریت یک کمپانی. هنگامیکه یک کسبوکار بخواهد وارد بازارهای بینالمللی شود برای ارتباط با مکانها و افراد جدید و رقابت با رقیبانی که در کشورهای خارجی فعالیت میکنند، ممکن است تصمیم بگیرد برای انطباق با این فضای تازه و نیازهای مشتریان جدید، برند خود را مورد بازسازی قرار دهد.
برندینگ و برند از بحثهای مهم توسعه کسبوکار است و بدون اغراق تمام افراد فعال در حوزه بازاریابی، تبلیغات یا راهاندازی کسبوکار نیاز است دانش اولیهای از برندسازی داشته باشند. این دانش به آنها کمک میکند در زمان اجرا یا طراحی برنامههای بازاریابی، تبلیغات یا ارتباطات به الزامات برند توجه کنند و همهی بخشهای سازمان در راستای برآوردن اهداف و ساخت تصویر مناسب از برند، گام بردارند. ما در آکادمی منظم نیز، به موضوع برند در وبینارها، دورهها و مقالات میپردازیم. سوالات و مشکلات خود را در بخش نظرات بنویسید، ما پاسخ میدهیم.
بازاریابی درونگرا: رویکردی مناسب برای ارتباطی قوی با مشتری
بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) یک رویکرد در بازاریابی است که از سال 2005 مطرح شد. این رویکرد در مقابل بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) که مبتنی بر تبلیغات و استفاده از رسانههای پولی است، قرار میگیرد. به زبان ساده، بازاریابی درونگرا را میتوان به یک فرد متخصص و آگاه تشبیه کرد که بدون ایجاد هیاهو برای جلب توجه دیگران، به دیگران کمک میکند و مشکلات افراد را حل میکند، در نتیجۀ این رفتار، با گذشت مدت زمانی این فرد به عنوان یک متخصص شناخته میشود. این شناخت با یک اعتماد همراه است و به آسانی خدشهدار نمیشود.
در بازاریابی درونگرا، ساخت و رشد یک ارتباط معنادار با مشتری و مخاطب استراتژی اصلی است؛ در مقابل روشهای معمول تبلیغاتی که با ایجاد مزاحمت با ارسال پیام، تبلیغات کلیکی و سایر روشها که در آن کسب و کار به دنبال مخاطب میرود و او را مورد خطاب قرار میدهد. در بازاریابی درونگرا، از بازاریابی محتوایی، بازاریابی شبکههای اجتماعی و بهینهسازی موتور جستجو استفاده میشود تا به سوالها و مشکلات مشتریان فعلی و بالقوه پاسخ داده شود. یعنی بستر لازم برای اعتماد سازی و حل مشکلات مخاطب فراهم میشود تا زمانی که مخاطب برای حل مشکل در شبکه اجتماعی یا موتور جستجو به دنبال راهحل بود، به وبسایت خودمان مراجعه کند.
چرا بازاریابی درونگرا اهمیت دارد؟
اما رسیدن مخاطب و مشتری به هدفش چه فایدهای برای کسب و کار دارد؟ هر زمان مشکل مشتری حل شود و به هدف برسد، کسب و کار هم به هدف رسیده است.
زمانی که مخاطب به جواب سوال یا مشکلش میرسد، داستان موفقیت خود را با دیگران به اشتراک میگذارد؛ این اتفاق نگاه و مخاطب جدیدی را به کسب و کار جلب میکند و به ساخت یک چرخه وفاداری مشتری کمک میکند. در واقع بازاریابی درونگرا در کسب و کار شما یک حرکت ایجاد میکند و یک زیرساخت قوی برای چرخ بازاریابی آماده میسازد.
برای رسیدن به وفاداری مشتری و درگیری مخاطب با کسبوکار، رویکرد بازاریابی درونگرا الزامی است. بازاریابی برونگرا و تبلیغات توانایی ساخت چنین زیربنای مبتنی بر اعتماد را در بیشتر مواقع ندارند. با سرمایهگذاری، تولید و انتشار محتوای مناسب و کاربردی در شبکههای اجتماعی، ایمیل، خبرنامه، وبلاگ و وبسایت یک ارزش واقعی و ماندگار برای کسب و کار ساختهاید، که افراد به سمت آن جذب میشوند و با برند یک ارتباط قوی و مبتنی بر اعتماد میسازند.
بازاریابی درونگرا چگونه عمل میکند؟
بازاریابی درونگرا به کسب و کار کمک میکند که به طور موثر، مخاطب هدف خود را مورد خطاب قرار دهد و آنها را در چرخ بازاریابی (Flywheel) به حرکت در آورد و به رشد کسب و کار کمک میکند. این اهداف در پنج مرحله دنبال میشود:
جذب مشتری (Attract)
ارتباطسازی با مشتری (Engage)
جلب رضایت مشتری (Delight)
چرخ بازاریابی (Flywheel) چیست؟
فلایویل یا چرخ بازاریابی یک مدل است که شرکت هاب اسپات (HubSpot) اولین بار آن را پیشنهاد داد تا فرایندی که برای بدست آوردن مشتری تا ساخت یک تجربه مشتری عالی انجام باید شود را توصیف کند. این مدل در حفظ و مصرف انرژی لازم برای رشد کسب و کار بسیار کارامد است، به خصوص زمانی که سوال پیش میآید مشتریان چطور میتوانند به رشد کسب و کار کمک کنند.
فلایویل یک چرخ در موتورهای محرکه است که اولین بار آن را جیمز وات اختراع کرد و این چرخ در مصرف انرژی بسیار بهصرفه عمل میکرد. یعنی مقدار انرژی که در آن ذخیره میشود به میزان سرعت حرکت چرخ، میزان اصطکاک درون چرخ و اندازهی چرخ بستگی دارد.
در مدلهای قدیم بازاریابی، مشتری به عنوان یک درآمد دیده میشد نه بیشتر و نه کمتر و تمام هزینههای جذب مشتری با گذشت زمان و رفتن مشتری، هدر میرفت. به عنوان مثال، درمدل قیف فروش، مخاطب جذب میشود و از دهانه قیف وارد میشود، در این زمان وابسته به نوع کسب و کار و هدف، هزینه و انرژی زیادی صرف به حرکت درآوردن مشتری در قیف فروش میشود اما در نهایت پس از رسیدن مشتری به هدف مدنظر، دیگر از قیف خارج شده بود. اما در مدل چرخ بازاریابی، مشتری پس از تبدیل شدن به مشتری وفادار، نیز رها و فراموش نمیشود و چرخه ادامه پیدا میکند. حالا به سراغ توصیف سه هدف اصلی بازاریابی درونگرا میرویم.
استراتژی جذب مشتری در بازاریابی درونگرا
استراتژی موجود در بازاریابی درونگرا که به جذب مخاطب هدف و پرسونای مشتری کمک میکند، یک ارتباط تنگاتنگ با تولید محتوای مناسب و گسترش آن دارد. اولین قدم برای معرفی کسب و کار به مشتری و مخاطب، تولید محتوا و انتشار آن در وبسایت، وبلاگ و شبکههای اجتماعی است، یا هر کانال و رسانهای که میدانید مخاطب هدف شما در آنجا وقت میگذراند یا آن را دنبال میکند.
محتوای تولید شده باید اطلاعات صحیح را در فرم محتوایی شفاف، قابل درک و همچنین جذاب ارائه کند. انتشار محتواهایی مانند راهنمای استفاده از محصول و خدمات و اینکه چگونه به حل مشکل آنها کمک میکند، بسیار کمککننده است. همچنین محتواهای تولیدشده توسط مخاطبان (UGC)، مانند نظر مشتریان و تجربه استفاده از محصول، یکی از محتواهای کاربردی در این مرحله از بازاریابی درونگرا است.
برای جذب مخاطب، استراتژی سئو یا بهینهسازی موتور جستجو (SEO) را جدی بگیرید. با این استراتژی، به طور طبیعی و بدون هیچ تبلیغات و پرداخت هزینهای محتوای شما بیشتر و در جایگاه بهتری از نتایج جستجو نمایش داده میشود. فراموش نکنید کلمات کلیدی پر جستجو و مرتبط با محصول یا خدمات را انتخاب کنید و سعی کنید در این عبارات، جایگاه خوبی را به دست آورید.
در این حالت، زمانی که فردی به دنبال راهحل مشکلی است و در موتور جستجو، به دنبال آن است؛ به وبسایت شما میرسد و به مشتری محصول شما که حلال مشکل اوست، تبدیل میشود. به همین دلیل،یادگیری سئو را در برنامه آموزشی تیم خود قرار دهید.
استراتژی درگیرسازی مشتری در بازاریابی درونگرا
میزان درگیری (Engagement) مخاطب با برند همیشه اهمیت دارد و از قدمهای اصلی چرخ بازاریابی است. بازاریابی درونگرا در افزایش میزان درگیری و ساختن ارتباط عمیق با مشتری، رویکرد بسیار موثری است. در زمانی که تصمیم میگیریم از این رویکرد برای ساخت ارتباط عمیق و طولانیمدت با مشتری استفاده کنید، باید توجه کنید که چه ارزشی و مزایایی برای مشتری در نظر گرفتهاید.
استراتژیهایی که با هدف افزایش درگیری مشتری با کسب و کار اجرا میشود، اغلب به نوع اطلاعاتی که در اختیار افراد قرار داده میشود یا زمان اطلاعرسانی تخفیفها، محصولات جدید و سایر موارد است. نکته مهم و کمهزینه در اجرای این استراتژی این است که تیم فروش به جای تمرکز بر فروش محصول بر فروش راهکار تمرکز کنند. در این حالت است که هم مشتری به راهحل مشکل خود رسیده است و هم کسب و کار به هدف خود رسیده است.
استراتژیهای جلب رضایت مشتری در بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا، استراتژیهایی دارد که رضایت و شادی مشتری را ضمانت میکند. در این استراتژی لازم است همه اعضای تیم مشاوران و متخصصانی باشند که در هر زمانی به مشتری کمک کنند. امکاناتی مانند گفتگوی آنلاین، نظرسنجی پس از خرید، خدمات پس از فروش و دریافت بازخوردها یک راهکار عالی برای جلب رضایت مشتری است. رباتهای گفتگو و نظرسنجیها باید در نقطۀ مناسبی از سفر مشتری قرار بگیرند که هم برای کسب و کار اطلاعات مناسبی داشته باشد و هم اینکه مشتری از آن استفاده کند.
به عنوان مثال، وجود گفتگوی آنلاین به تبدیل کاربران سایت به مشتری کمک میکند و به مشتریان فعلی اجازه میدهد سریعتر از متخصصان شما مشورت بگیرند و تصمیم بگیرند. نظرسنجی در مورد میزان رضایت مشتریان، 6 ماه (یا کمتر) پس از استفاده از محصول یا خدمات، نیز احساس ارزشمندی به مشتری القا میکند و همچنین اطلاعات آن به درک بهتر نیاز مشتری کمک میکند.
استفاده از ابزارهای سوشال لیسنینگ یکی از روشهای موثر در این مرحله است. چرا که ممکن است مشتری، رضایت یا عدم رضایت را مستقیم به شما نگوید و در شبکههای اجتماعی دربارۀ آن صحبت کند. با شنیدن نظرات آنها در شبکههای اجتماعی و ارائه یک پاسخ مناسب، نشان میدهید که برندی حرفهای هستید که به مشتریان و رضایت آنها اهمیت میدهید. همچنین سوشال لیسنینگ و ارائه پاسخ به مشتریان در شبکههای اجتماعی، به اعتمادسازی و ساخت ارتباط قوی با مخاطب کمک میکند. همچنین مشتریان دیگر نیز راغب میشوند از تجربۀ خرید خود در شبکههای اجتماعی صحبت کنند و محتوای UGC منتشر شده افزایش میشود.
نکته مهم در استراتژی ایجاد رضایت مشتری این است تمرکز باید بر رضایت مشتری باشد و به او در هر شرایطی کمک کنیم، خواه منفعت مستقیمی برای کسب و کار داشته باشد یا خیر. به خاطر داشته باشید که مشتری راضی به یک طرفدار و مروج برند تبدیل میشود که با ارزشترین دارایی کسب و کار است.
چطور رویکرد بازاریابی درونگرا را اجرا کنیم؟
در رویکرد بازاریابی درونگرا، هدف در ابتدا جذب مخاطب است، در مرحلهی بعد ایجاد ارتباط عمیق با مشتری و در نهایت تبدیل مشتری به مشتری وفادار و مروج برند است. زمانی که در سازمان، اجرای فرایند بازاریابی درونگرا را آغاز میکنید، باید سایر تیمهای بازاریابی، فروش، پشتیبانی و … را در نظر بگیرید و با آنها هماهنگ عمل کنید. این هماهنگی و برآوردن اهداف بازاریابی درونگرا، یک فرایند پیچیده و مهم است.
در مرحلهی جذب مخاطب، از ابزارها و روشهای مختلفی مانند تبلیغات، ویدئو مارکتینگ، وبلاگ، شبکههای اجتماعی یا استراتژی محتوایی استفاده میشود. سپس سرنخهای (Leads) به دست آمده را با ایمیل مارکتینگ، گفتگوی آنلاین، روشهای مدیریت سرنخ و اتومیشن مارکتینگ (Marketing Automation) و سایر روشها حفظ میکنند و ارتباطی قوی با آنها میسازند و آنها را به مشتریان وفادار تبدیل میکنند. در کل اجرای بازاریابی درونگرا، نیازمند سه دسته فعالیت است:بازاریابی محتوایی، بازاریابی شبکههای اجتماعی و بهینهسازی موتور جستجو یا سئو. در مقالههای دیگر به طور مفصل به این موارد خواهیم پرداخت.
به طور کلی، رویکرد بازاریابی محتوایی برای تمامی کسب و کارها ضروری است، چرا که این رویکرد مسیر و روشهای خوبی برای جذب، نگهداشت و وفادارسازی مشتریان ارائه میکند. البته توجه داشته باشید بازاریابی درونگرا روشی زمانبر است و نتایج آن در طولانی مدت مشهود میشود. به همین دلیل بهتر است از این روش در کنار روشهای بازاریابی برونگرا استفاده کنید. منتظر خواندن سوالها و تجربههای شما در این زمینه هستیم.
هر آنچه درباره روابط عمومی دیجیتال (DPR) باید بدانید
روابط عمومی پیوندی میان سازمان و مخاطبان است که تصویر مثبتی از برند در ذهن آنها ایجاد میکند و نقش مهمی در افزایش فروش و مدیریت بحران دارد. از آنجا که امروزه ارتباطات در دنیای دیجیتال حرف اول را میزند و بقای بسیاری از کسب و کارها به حضور در این فضا بستگی دارد، روابط عمومی نیز شکل جدیدی به خود گرفته است.
روابط عمومی دیجیتال مجموعه اقداماتی است که با بهکارگیری ابزار و روشهای آنلاین منجر به ارتباط موثر سازمان با افراد جامعه میشود. این اقدامات ممکن است در راستای فرهنگسازی، اطلاعرسانی، افزایش آگاهی و مشتریان صورت گیرد و به شیوههای گوناگون مخاطب را با خود همراه سازد. اگر میخواهید با روابط عمومی دیجیتال بیشتر آشنا شوید و از زیروبم آن باخبر شوید، تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
روابط عمومی دیجیتال چیست؟
روابط عمومی دیجیتال یا همان Digital Public Relation شکل جدیدی از ارتباطات با استفاده از ابزار آنلاین برای رسیدن به اهدافی مشابه با روابط عمومی سنتی است. سروکله این شکل از روابط عمومی با همهگیری اینترنت و حضور رقابتی سازمانها در فضای آنلاین پیدا شده است.
DPR یک استراتژی قدرتمند برای افزایش آگاهی از برند با فعالیت در کانالهای آنلاین است که صدای شما را به گوش افراد بیشتری میرساند. این نوع از ارتباطات و بازاریابی به شما اجازه میدهد تا از هر جا و مکانی با مخاطبان خود گفتوگو کنید و اطلاعات را با سرعت بیشتری با آنها در میان بگذارید.
مقایسه روابط عمومی دیجیتال با روابط عمومی سنتی
روابط عمومی چه نفعی برای سازمانها و کسبوکارها دارد؟ تفاوت میان DPR و روابط عمومی سنتی چیست؟ اجازه دهید کمی به عقب برگردیم و با ارائه یک مثال به پاسخ این پرسشها برسیم.
فرض کنید شما یک کارگاه تولیدی دارید و در آن محصولاتی باکیفیت تولید میکنید و آنها را با قیمت مناسب به دست مصرفکننده میرسانید. تا زمانیکه افراد روحشان از وجود چنین محصولات باکیفیت و مقرونبهصرفهای بیخبر باشد، ارزش و سود شما در کجا خواهد بود؟
اینجاست که پای روابط عمومی به کسب و کارها باز میشود و با اطلاعرسانی و ایجاد ارتباط موثر با مشتری، برند شما را به دیگران معرفی میکند؛ اما کجا مسیر روابط عمومی سنتی و دیجیتال از هم جدا میشود؟ روابط عمومی سنتی و دیجیتال هر دو اهداف مشترکی را دنبال میکنند و آن، افزایش آگاهی برند و فروش بیشتر است. اما زمانی این دو مفهوم از هم فاصله میگیرند که به ابزار و رویکردهای آنها میرسیم.
اولین تفاوت شکل سنتی و امروزی روابط عمومی به تکنولوژی و ابزاری برمیگردد که از آنها برای ارتباط استفاده میشود. قبل از انقلاب دیجیتال، شرکتها با استفاده از ابزاری همچون روزنامه، تلویزیون، رادیو و مجله بیانیههای خود را منتشر، رویدادهای خود را برنامهریزی و بحرانهای موجود را مدیریت میکردند. اگرچه اشکالاتی به این شکل از ارتباطات و بازاریابی وارد است، اما برخی از آنها هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرند. با ظهور و گسترش اینترنت ابزار سنتی جای خود را به ابزار آنلاین مانند وبسایتها و صفحات اجتماعی دادهاند و شکل جدیدی از روابط عمومی متولد شد.
تفاوت دیگر میان روابط عمومی دیجیتال و سنتی، نحوه تعامل آنها با مخاطب در بسترهای مختلف است. روابط عمومی سنتی ارتباطی یکطرفه با طیف خاصی از مخاطبان در بستر ابزارهای سنتی ایجاد میکند؛ درحالیکه DPR بهدنبال ارتباطی تعاملی و دوطرفه با مخاطبان و سازمانهای دیگر است و به کمک کانال و رسانههای متعدد با افراد بیشتری ارتباط برقرار میکند.
همچنین رصدکردن میزان موفقیت در روابط عمومی سنتی معمولاً کاری دشوار و زمانبر است؛ اما در بازاریابی دیجیتال ابزارهایی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان میزان اثربخشی فعالیتها را پیگیری کرد. تفاوت روابط عمومی سنتی با روابط عمومی دیجیتال را بهطور خلاصه در جدول زیر آوردهایم.
روابط عمومی سنتی
روابط عمومی دیجیتال
محدودیت در بهرهگیری از تکنولوژی و استفاده از ابزار سنتی
استفاده از ابزارها و رسانههای آنلاین متنوع و متعدد
ایجاد ارتباط یکطرفه با مخاطب
ایجاد ارتباط دوطرفه و تعاملی با مخاطب
محدودیت در بهرهگیری از ابزار در زمان و مکان مشخص
امکان استفاده از رسانه دلخواه در هر زمان و مکان
ارتباط گسترده با طیف خاصی از مخاطبان
ارتباط گسترده با مخاطبان هدف در کانالهای مختلف
هزینه بیشتر
مقرونبهصرفهتر
اندازهگیری میزان موفقیت دشوار و زمانبر با دقت کم
امکان اندازهگیری موفقیت به کمک ابزار آنلاین
مزایای روابط عمومی دیجیتال
فعالیت در رسانههای آنلاین فرصتی به شما میدهد تا با هزینه نسبتاً کم با افراد زیادی در تماس باشید. استفاده از روابط عمومی دیجیتال و تمرکز بر آن، به برندتان هویت میدهد و آوردههای زیادی برای کسب و کارتان بههمراه دارد. برخی از مزایای DPR عبارت است از:
افزایش آگاهی از برند: با فعالیت در رسانههای پرمخاطب، شما میتوانید برند خود را به طیف گستردهای از مخاطبان معرفی کنید و به برند خود هویت ببخشید.
افزایش ترافیک وبسایت: زمانی که آگاهی از برند افزایش یابد، افراد بیشتری نام کسب و کارتان را در فضای آنلاین جستوجو میکنند و به سایت شما سر میزنند.
دریافت لینک از سایتهای معتبر: ارتباطات و بازاریابی منجر به افزایش ترافیک میشود و سایتهای معتبر محتوای شما را به اشتراک میگذارند. دریافت لینک و معرفی شما بهعنوان منبع معتبر، اعتبارتان را میان مخاطبان و موتور جستوجو بالا میبرد.
بهبود سئو و رتبهبندی در موتور جستوجو: با افزایش کلیک و ایجاد بکلینک با استفاده از کمپینهای بازاریابی دیجیتال مختلف، رتبه شما برای کلمات کلیدی هدف بهبود پیدا میکند.
ایجاد تعامل بهتر با مخاطبان بیشتر: شما در شبکهها اجتماعی میتوانید مشکلات مخاطبان را بررسی کنید و پاسخگوی نظرات آنها باشید و ارتباطی دوسویه و موثر با مخاطبان و مشتریان ایجاد کنید.
افزایش نرخ تبدیل: زمانی که برندتان بر سر زبانها بیفتد و افراد بیشتری با محصولات و خدمات شما آشنا شوند، نرخ تبدیل و میزان فروش نیز به همان اندازه افزایش مییابد.
امکان ردیابی میزان موفقیت: در روابط عمومی دیجیتال پارامترهایی برای اندازهگیری میزان اثربخشی کمپینهای بازاریابی دیجیتال وجود دارد که استفاده از آنها سبب میشود تا شما در مسیر درست به فعالیت خود ادامه دهید.
هزینه کمتر: اگرچه ارتباطات و بازاریابی در عصر نوین و فضای آنلاین، بدون هزینه و دردسر نیست، اما در مقایسه با روشهای سنتی، روابط عمومی دیجیتال مقرون به صرفهتر است.
تبدیلشدن به منبع اطلاعات معتبر: با تولید و انتشار محتوای باکیفیت و منحصربهفرد شما بهعنوان مرجع معتبری شناخته خواهید شد و افراد حساب ویژهای روی شما باز میکنند.
مدیریت سریع بحران: با بهکارگیری روابط عمومی دیجیتال شما میتوانید سریع مشکلات را شناسایی کنید و آنها را پیش از آنکه خدشهای به نام برند وارد شود، رفع و رجوع کنید.
معایب روابط عمومی دیجیتال
روابط عمومی دیجیتال در کنار همه مزایایی که برای کسب و کارها ایجاد میکند، ممکن است معایبی نیز داشته باشد. یکی از اصلیترین معایب این شکل از ارتباطات، پتانسیل پایین آن در فرآیندهای ارتباطی است.
برای مثال تصور کنید تیم شما برای راهاندازی و اجرای کمپینی زمان زیادی بگذارد و استراتژیهای مختلفی را به کار گیرد. چه تضمینی وجود دارد که این کمپین موفقیتآمیز باشد و شما را به هدف برساند؟ گاهی ممکن است با وجود تلاشهای بیوقفه تیم، پیام برندتان بهدرستی به گوش مخاطب هدف نرسد و ارتباط موثری شکل نگیرد. در این صورت نتیجه تلاشهای شبانهروزی سازمان بینتیجه میماند و برنامههایش تحتتأثیر قرار میگیرد.
همچنین گاهی ممکن است فعالیتهای روابط عمومی دیجیتال بهدلیل عدمهماهنگی با بخش بازاریابی و مدیریت نادرست در مسیر درستی قرار نگیرد و ناتمام باقی بماند. کلید اصلی حل این مشکلات، تدوین یک استراتژی مناسب با مدیریت صحیح و تحلیل اثربخشی ارتباطات در فواصل زمانی مشخص است.
اجرای روابط عمومی دیجیتال در سازمانها
حال که با روابط عمومی دیجیتال و مزایا و معایب آن آشنا شدیم، نوبت به برنامهریزی و اجرا میرسد. برای اجرای کمپین DPR بهتر است یک استراتژی اصولی تدوین کنید و گامبهگام کار را پیش ببرید. مراحل پیشنهادی زیر میتواند برای اجرای ارتباطات و بازاریابی کاربردی باشد.
۱- شناسایی هدف
هر اقدامی نیاز به تعریف هدف دارد. هدف کسب و کار شما از ایجاد کمپین روابط عمومی دیجیتال چیست؟ آیا اقدامات و برنامههای شما با هدف کلی تجاری برند مطابقت دارد؟ چند نمونه از اهداف روابط عمومی دیجیتال عبارت است از:
افزایش ترافیک صفحه محصولی خاص
افزایش کلی آگاهی از برند
جلبتوجه مخاطبان به محصولات جدید
افزایش فالوئرهای صفحات اجتماعی
و…
۲- ایجاد برنامه زمانی
برای افراد تیم خود نقشی تعریف کنید تا در زمان مشخص آن را انجام دهند. با ایجاد تقویم محتوایی، مسئولیتها و زمان تحویل کارها مشخص میشود و راحتتر میتوان زمام امور را به دست گرفت.
۳- شناسایی مخاطب هدف
مخاطب هدف خود را بشناسید. این افراد چه سنوسالی دارند و در چه زمینهای فعالیت میکنند؟ جنسیت آنها چیست؟ چه نیازی آنها را بهسوی شما کشانده است؟ با پاسخ به سوالاتی از این دست، شما شناخت بهتری از مخاطب خود پیدا میکنید و میتوانید راه مناسبی را برای ارتباط با آنها پیدا کنید.
۴- ایدهپردازی
برای درخشش میان هزاران کسب و کار آنلاین، شما به ایدهای نو نیاز دارید؛ بنابراین با افراد تیم خود زمان بگذارید و با تبادل نظر، ایدهای خلق کنید که میان شما و سایر سازمانها تمایز ایجاد کند. البته در این مرحله شما میتوانید از رقبا نیز ایده بگیرید و با کمی تغییر آن را شخصیسازی کنید.
۵- تحقیق و پژوهش
حال که بذر یک ایده خوب را پیدا کردید، برای رشد آن نیاز به آگاهی دارید؛ بنابراین سریع دستبهکار شوید و تحقیقاتی جامع را پیرامون ایده خود آغاز کنید. طی این تحقیقات ممکن است به این نتیجه برسید که این ایده بهاندازه کافی تازه نیست یا نمیتوان بهآسانی روی آن مانور داد، در این صورت باید به فکر راهحل زیرکانهای باشید یا کمی تجدیدنظر کنید.
۶- یافتن رسانه مناسب
فعالیت شما در کدام رسانه بیشتر دیده میشود؟ پیام شما از کدام کانال بهتر به مخاطب میرسد؟ باتوجهبه این مسائل بهترین کانالها را برای فعالیت انتخاب کنید. در میان کانالهای مختلف، رسانههای اجتماعی از بهترین و قدرتمندترین ابزار برای کمپین DPR به شمار میروند. از طریق صفحات اجتماعی شما میتوانید با مشتریان و اینفلوئنسرها ارتباط برقرار کنید، استراتژی رقبا را بررسی کنید و جایگاه خود را بهطور مستمر بهبود ببخشید.
۷- بازاریابی محتوا
وقتی ایده خود را نهایی کردید، زمان آن میرسد که با تولید محتواهای جذاب، توجه مخاطبان را جلب کنید و در رسانههای مختلف، ارتباطی معنادار با آنها ایجاد کنید. محتوا کلید موفقیت در ارتباط با مخاطب است که باتوجهبه پرسونا باید بهترین نوع آن را به کار گیرید. در ادامه به برخی از انواع محتوا اشاره شده است.
مقاله آموزشی
رپورتاژ
کپشن شبکههای اجتماعی
کتاب الکترونیکی
اینفوگرافیک
گیمیفیکیشن
فیلم
پادکست
۸- مشترییابی
این مرحله یکی از سختترین مراحل روابط عمومی دیجیتال است؛ زیرا در این بخش با افرادی سروکار دارید که کنترل رفتار آنها در دست شما نیست؛ بنابراین صبور باشید و سعی کنید با پشتکار، دادههای ارزشمند جمعآوری کرده و مخاطبان خود را به مشتری تبدیل کنید.
معیار اندازهگیری موفقیت روابط عمومی دیجیتال
در روابط عمومی دیجیتال ابزارهای تحلیلی متفاوتی وجود دارند که با استفاده از آنها، امکان تحلیل نتایج و میزان اثربخشی کمپین وجود دارد. با وجود این ابزار شما میتوانید زوایای پنهان کمپین ارتباطات و بازاریابی خود را شناسایی کنید و با تقویت نقاط قوت و ازبینبردن نقاط ضعف، عملکرد بهتری ارائه دهید.
ابزارهای تحلیلی با بررسی نرخ کلیک، اشتراکگذاری در صفحات اجتماعی، میزان درآمد و نرخ برگشت سرمایه دید خوبی به شما میدهند. برخی از ابزارهای تحلیل میزان موفقیت روابط عمومی دیجیتال در زیر آورده شده است.
SEMRush: این سایت یکی از ابزارهای معتبر و معروف تحلیل دادهها است که در کمپینهای روابط عمومی دیجیتال که مبنای آنها رپورتاژ آگهی است، کاربرد زیادی دارند. به کمک این سایت شما میتوانید وضعیت بک لینکها و کلمات کلیدی را بررسی کنید.
گوگل آنالیتیکس: این ابزار که نامش با سئو گره خورده است، از مهمترین ابزار تحلیلی رایگان گوگل برای بررسی میزان عملکرد DPR است.
BuzzSumo: از دیگر سایتهای موفق در رصدکردن میزان موفقیت کمپین روابط عمومی دیجیتال و میزان اشتراکگذاری محتوای موردنظرتان در رسانههای مختلف، BuzzSumo است. با زیروروکردن این سایت، اطلاعات مفیدی در اختیارتان قرار خواهد گرفت.
کلام آخر
این روزها کمتر کسب و کاری پیدا میشود که قیدِ میلیاردها آدم در فضای آنلاین را بزند و تنها به فروش آفلاین اکتفا کند. روابط عمومی دیجیتال شکل جدیدی از روابط عمومی است که بهمنظور ایجاد تصویر مثبت از برند در ذهن مخاطب و برقراری ارتباط با افراد جامعه از طریق رسانههای آنلاین صورت میگیرد. روابط عمومی دیجیتال تخصص و هنری است که به کمک آن میتوانید از هر فرصتی به نفع اهداف کسب و کارتان استفاده کنید. نظر شما درباره این نوع از ارتباطات و بازاریابی چیست؟ آیا در کسبوکار خود از DPR استفاده میکنید؟ خوشحال خواهیم شد شما نیز نظرات و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
راهنمای جامع راهاندازی و گزارشگیری از Google Search Console
گوگل سرچ کنسول، سایت و ابزار تحلیلی رایگانی است که توسط گوگل پشتیبانی میشود. مدیران سایتها، متخصصین سئو، توسعه دهندگان وب و همچنین بلاگرها میتوانند با بهرهگیری از امکاناتِ تحلیلی گوگل سرچ کنسول، ضمن ارزیابی مستمر عملکرد وبسایت خود، به بررسی نقاط قوت و ضعف و همچنین تحلیل تجربهی کاربران خود نیز بپردازند و از این طریق ترافیک و رتبهی سایت خود را افزایش دهند. علاوه بر آن سایت گوگل سرچ کنسول میتواند گوگل و مدیران سایتها را از بروز مسائل امنیتی مانند حملات هکری آگاه و اقدامات پیشگیرانه در این زمینه را تسریع نماید. در اشاره به برخی از ویژگیهای مهم سرچ کنسول میتوان به مواردی مانند ارائهی اطلاعات تحلیلی دربارهی میزان جستجوی سایت شما، ترافیک روزانهی سایت، بروز رسانیهای فنی، دادههای جمعآوری شده توسط رباتهای گوگل دربارهی سایت شما و ارائهی دیگر اطلاعات فنی و آموزشی اشاره نمود. در این مطلب قصد داریم به بررسی ویژگیهای کاربردی مانند گزارشگیری و نحوهی استفاده از ابزارهای مختلف سایت سرچ کنسول بپردازیم.
چگونه میتوانیم سایت خود را در گوگل کنسول ثبت کنیم؟
به منظور بهرهمندی از خدمات تحلیلی سرچ کنسول، لازم است ابتدا در این سایت ثبت نام کنید. در قدم اول وارد حساب کاربری گوگل خود شوید. توجه داشته باشید که اگر سایت شما سایتی تجاری محسوب میشود، حتماً از یک حساب کاربری تجاری استفاده نمایید. و سپس به سایت سرچ کنسول وارد شوید. پس از ورود به صفحهی اصلی، دو روش URL Prefix و Domain برای ثبت آدرس سایت شما در دسترس است. در صورت استفاده از URL Prefix باید آدرس سایت خود را همراه با پروتکل آن وارد نمایید. مانند :http//YourDomain.ir و دکمهی Continue را بزنید. در این روش تنها URL مربوط به سایت ثبت شده توسط شما آنالیز خواهد شد و سایر زیر دامنهها یا پروتکلها باید بطور جداگانه ثبت شوند. روش دیگر که به تازگی به سرچ کنسول گوگل اضافه شده، ثبت سایت از طریق وارد کردن نام دامنه است. به این ترتیب نیاز است تا در کادر مشخص شده ذیلِ Domain، آدرس سایت خود را وارد کنید. مانند: YourDomain.com و نیازی به ذکر پروتکل نیست. مزیت روش دوم این است که دیگر نیازی به افزودن زیردامنهها و پروتکلهای سایت نخواهید داشت و با ثبت دامنه، تمامی پروتکلها و زیردامنههای سایت شما بطور خودکار در google search console ثبت خواهند شد. توجه داشته باشید که در این روش برای تایید مالکیت سایت، نیاز به DNS Record خواهید داشت. پس از ثبت آدرس سایت Continue را بزنید تا به مرحلهی بعد منتقل شوید.
نحوهی احراز مالکیت سایت در سرچ کنسول
پس از ثبت آدرس، شما میتوانید مالکیت دامنهی خود را به چهار روش زیر احراز کنید:
بارگذاری فایل HTML مربوط به سایت
احراز مالکیت از طریق هاست
احراز مالکیت از طریق Google Tags
احراز مالکیت از طریق شناسه پیگیری (Tracking ID) در Google Analytics
احراز مالکیت در روش URL Prefix معمولاً بلافاصله و در روش Domain معمولاً با دقایقی تاخیر صورت خواهد گرفت. پس از دریافت تاییدیه، با کلیک بر روی GO To Property میتوانید وارد محیط سرچ کنسول شوید.
درج نقشهی XMLسایت به منظور تسریع روند شناسایی صفحات
پس از ثبت دامنهی جدید در سرچ کنسول گوگل، میبایست حداقل یک هفته صبر کنید تا بتوانید دادهها و تحلیلهای مفید مرتبط با سایت خود را دریافت کنید. به منظور سرعت بخشیدن به این روند، میتوانید پس از ثبت دامنه، یک نقشهی سایت XML برای گوگل سرچ کنسول ارسال کنید تا گوگل بتواند محتوای سایت شما را در زمان کوتاهتری فهرست (ایندکس) کند. برای دسترسی به نقشهی سایت خود میبایست عبارت “Sitemap XML” را به انتهای دامنهی خود اضافه کنید مانند: “Http//:YoruDomain.ir/sitemap.XML”
مهم ترین گزارش های گوگل سرچ کنسول
همانطور که گفته شد سایت Search Console یک ابزار رایگان سئو است. با استفاده از قابلیتهای متنوع سرچ کنسول میتوانید قسمتهای مختلف سایت خود را با جزئیات مورد بررسی قرار دهید. ویژگیهایی که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت، از مهمترین قابلیتهای سرچ کنسول هستند که با استفاده از آنها قادر خواهید بود اسکنی دقیق و کامل از عملکرد سایت خود انجام دهید.
زبانهی Overview (دورنما)
هر زمان که وارد محیط گوگل سرچ کنسول خود شوید، بطور پیش فرض زبانهی دورنما (Overview) برای شما باز شده است که نمودار اطلاعات مهم سایت شما را بصورت اجمالی نشان میدهد. در این قسمت اطلاعاتی همچون عملکرد جستجو (Search Performance)، فهرست URLهای موجود، تجربهی کاربری شامل مواردی مانند: هستههای اصلی وبسایت (CWV) و قابلیت استفاده از تلفن همراه قابل مشاهده است. همچنین توسعههای سخت افزار و نرم افزاری مانند: پرسشهای متداول (FAQ)، محصولات، کدهای بازبینی، باکس جستجوی پیوندهای سایت و دادههای ساختار یافتهی غیر قابل تجزیه از زبانهی «دورنما» قابل بررسی هستند.
بررسی URL
گوگل توصیه میکند از ابزار بررسی URL بطور درست و اصولی استفاده نمایید؛ چرا که پارامترهای نادرست URL میتواند بر عملکرد رباتهای موتور جستجوی گوگل که از سایت شما اطلاعات جمع آوری میکنند، اثری منفی بگذارد. شما میتوانید با نوشتن URL مورد نظر خود در نوار جستجوی سرچ کنسول (مطابق شکل زیر)، به آنها بپردازید. در واقع بررسی پارامترهای هر URL از طریق گوگل سرچ کنسول، به شما این امکان را میدهد که از عملکرد صحیح رباتهای گوگل در قسمتهای مختلف سایت خود مطمئن شوید و آنها را در جهت درستی هدایت کنید.
زبانهی عملکرد (Performance)
زبانهی عملکرد (Performance) اطلاعات دقیقتر و جزئیتری از عملکرد سایت شما در رتبهبندی سرچ گوگل ارائه میدهد. در این زبانه دو گزینهی Discover و Search Results را مشاهده خواهید کرد که ارزیابی نتایج جستجوی سایت و عملکرد محتوای شما را نمایش میدهند. در این قسمت، برخی از مهمترین مواردی را که باید در «زبانهی عملکرد» به آنها توجه کنید، معرفی خواهیم کرد: تعداد کلیکها: نشان دهندهی تعداد کلیکهایی است که هر یک از صفحات سایت شما ثبت کردهاند. بازخوردها (Impressions): این قسمت نشان میدهد که تا کنون عنوان صفحهی شما چند بار به بازدید کنندگان بالقوه نشان داده شده است. میانگین نرخ کلیک (CTR): این قسمت تعداد کلیکها و ورود به سایت شما را در صفحهی نتایج جستجو نشان میدهد. این نرخ در واقع نشان دهندهی عملکرد سایت شما در مقایسه با سایتهای رقیب است.
زبانه فهرست مطالب سرچ کنسول (Index)
از زبانهی فهرست مطاب یا ایندکس میتوانید مواردی مانند گزارش عملکرد سایت، نقشهی سایت و حذفیات خود را مشاهده نمایید. در قسمت Coverage ارورهای سایت و هرگونه عملکرد منفی که بر روی رتبهی سایت شما اثر میگذارد، قابل مشاهده است. در قسمت Removals نیز، اطلاعات مربوط به محتواهای منقضی شده، موقتاً حذف شده و فیلتر جستجوی امن در دسترس است.
پنجره Experience سرچ کنسول گوگل (تجربه کاربری)
این زبانه از جمله قسمتهای بسیار کاربردی و مهمِ سایت گوگل سرچ کنسول محسوب میشود؛ در ادامه نگاهی به گزینههای مهم در این زبانه خواهیم انداخت. گزینهی تجربهی کاربری صفحه (Page Experience): با کلیک بر روی این گزینه اطلاعات مربوط به کیفیت و امنیت صفحات سایت شما قابل مشاهده است. همچنین میتوانید با نگاهی کوتاه به نمودار این بخش، درصد URLهای مثبت وبسایت خود را ببینید. گزینهی هستههای اصلی سایت (Core Web Vitals): این گزینه گزارشهایی بر اساس تجربهی کاربران سایت در اختیار شما قرار میدهد. شما میتوانید آمارهای مربوط به موبایل و دسکتاپ را از طریق این گزینه دریافت کنید و URLهایی که نیاز به ارتقا و توسعه دارند را تشخیص دهید.
زبانه امنیت و اقدامات دستی (Security and Manual Actions)
این قسمت از سایت Search Console اطلاعات مربوط به اقدامات بازدارندهی امنیتی را که از سوی گوگل بر روی سایت شما اعمال شده است، به نمایش میگذارد. هر زمان که چنین اقداماتی صورت گیرد، به شما از طریق ایمیل اطلاع رسانی خواهد شد. این اقدامات معمولاً در صورت وقوع مسائلی مانند هک شدن سایت، لینکهای تقلبی یا مشکوک یا کشف محتوای مخفی سازی شده، به منظور حفظ امنیت سایت شما انجام میشود.
زبانهی پیوندها (Links)
از طریق این زبانه میتوانید ببنید کدام وبسایتها به سایت شما لینک شدهاند. همچنین پیوندهای داخلی (بک لینکهای) سایت شما از طریق این زبانه قابل دسترس است. علاوه بر آن، این ابزارِ سرچ کنسول، تحلیل و گزارشهای مربوط به دامنههایی را که بیشتر به محتوای شما لینک میدهند، در اختیار شما میگذارد. توجه داشته باشید که لینکها نقشی مهم در ارتقای رتبهی شما در گوگل ایفا میکنند؛ بنابراین، سعی کنید از تحلیلهای این ابزار سرچ کنسول نهایت استفاده را ببرید.
زبانهی تنظیمات (Setting)
از طریق گزینهی تنظیمات، میتوانید مواردی مانند روشهای تایید مالکیت و محتواهای سایت خود را مدیریت کنید. همچنین امکان مشاهده و ایجاد تغییر در لیست کاربران، آدرس وبسایت، رباتهای خزندهی گوگل و… از طریق این زبانه در دسترس است.
جمعبندی نهایی
اگر متخصص سئو هستید، یا مدیریت چند سایت تجاری را بر عهده دارید، یا حتی بلاگر هستید و وبسایتی شخصی را اداره میکنید، به سرچ کنسول گوگل نیاز پیدا خواهید کرد. سرچ کنسول یک ابزار رایگان سئو است که میتواند به ارتقای عملکرد و افزایش رتبهی سایت یا سایتهای شما در گوگل کمک بسزایی کند. این مطلب به منظور آشنایی شما با برخی از مهمترین بخشهای سایت Search Console و ایجاد تنظیمات اولیه در این سایت نوشته شده است. با بهرهگیری از این مطالب میتوانید از همین امروز به ارتقای عملکرد سئو سایت خود بپردازید. علاوه بر آن، با استفاده از سرچ کنسول میتوانید به اطلاعات جامع و کاملی مانند میانگین نرخ کلیک، تعداد کلیکها، نقشهی سایت، اطلاعات مربوط به تجربهی کیفی و امنیتی کاربران سایت، نفوذ هکرها، لینکهای اصلی و بک لینکها، تغییر مالکیت، تغییر آدرس و بسیاری دیگر از گزارشهای کاربردی را دریافت کنید.
امروزه ایمیل مارکتینگ به عنوان یکی از روشهای بازاریابی دیجیتال و اینترنتی در سراسر دنیا محسوب میشود که بسیاری از کسب و کارهای آنلاین برای افزایش بازخورد و نرخ کلیک از آن استفاده میکنند. در کشور ایران نیز این نوع بازاریابی یعنی بازاریابی ایمیلی بسیار مورد توجه کسب و کارهای آنلاین قرار گرفته است و بسیاری از کسب و کارها از آن جهت اهداف تبلیغاتی از آن استفاده میکنند. در این مقاله در وب سایت آکادمی منظم قصد داریم به معرفی بهترین سرویس های ایمیل مارکتینگ ایرانی بپردازیم.
بهترین سرویس بازاریابی ایمیلی در ایران
عدم استفاده از ایمیل مارکتینگ و بازاریابی ایمیل میتواند به معنی از دست دادن بسیاری از فرصتهای تبلیغاتی به حساب آید. علاوه بر اینکه میتوان کاربران زیادی را با استفاده از ایمیل مارکتینگ به مشتری تبدیل کرد، میتوان از آن در جهت اهداف برندسازی و ارتباطسازی بهره برد.
در سال ۲۰۱۹ میلادی مجلهای با نام DMA نتایج تحقیقات خود را در زمینه بازاریابی ایمیلی منتشر کرد که در آن نشان داد نرخ بازگشت سرمایه ایمیل مارکتینگ حدود ۳۸ درصد میباشد. طی تحقیقات انجام شده توسط این مجله، به ازای هر ۱ دلار هزینه برای تبلیغات ایمیلی، ۳۸ دلار سود برای برند مد نظر نتیجه بخش خواهد بود. پس از انجام این تحقیقات، ایمیل مارکتینگ به عنوان پر سودترین تبلیغات در کسب و کار مورد توجه بسیاری قرار گرفت.
برای انجام بازاریابی ایمیلی و استفاده از این روش بازاریابی سرویسهای مختلفی وجود دارند که همه آنها با هدف بهبود در ارسال و ساخت ایمیل در اختیار کاربران قرار گرفته است. در سراسر دنیا سرویسهای مختلفی مخصوص ایمیل مارکتینگ وجود دارند که میتوان به صورت رایگان یا غیر رایگان از آنها استفاده کرد. در ادامه این بخش از مقاله معرفی بهترین سرویس های ایمیل مارکتینگ ایرانی قصد داریم برخی از آنها را معرفی نماییم.
سرویس ایمیل مارکتینگ پاکت
سرویس پاکت، بدون شک یکی از بهترین سرویس های ایمیل مارکتینگ ایرانی محسوب میشود که امروزه نزد بسیاری از کسب و کارهای ایرانی به محبوبیت زیادی رسیده است. سرویس پاکت نسبت به سرویسهای هم رده خارجی خود از امکانات بسیار خوبی با قیمت بسیار به صرفهتری برخوردار است.
خدمات ایمیل مارکتینگ پاکت به چند دسته مختلف تقسیمبندی میشود تا بتواند بهترین خدمات را در این حوزه به کاربران خود ارائه دهد. یکی از خدمات سرویس پاکت، مشاوره متخصصین این سرویس جهت آمادهسازی و تدوین استراتژی بازاریابی ایمیلی میباشد تا بتوان با استفاده از این خدمات بهترین بازدهی را داشت. حفظ اطلاعات و پشتیبانی قدرتمند از دیگر مزایا سرویسایمیل مارکتینگ پاکت به حساب میآید.
سرویس ایمیل مارکتینگ نجوا
از دیگر سروریس های ایمیل مارکتینگ ایرانی میتوان به سرویس قدرتمند نجوا نیز اشاره کرد. با استفاده از سرویس نجوا میتوان کمپین های ایمیلی بسیار خوبی را طراحی کرد. این سرویس به شما امکان سفارشیسازی کامل کمپین خود را میدهد و میتوانید مشخص کنید تبلیغات شما در چه بازههایی ارسال شوند.
در پنل نجوا امکان انتخاب گروههای مختلفی برای ارسال ایمیلها وجود دارد. همچنین از دیگر مزایا نجوا میتوان به ابزارهای ایمیل مارکتینگ برای طراحی قالب ایمیل مارکتینگ به صورت کاملاً ساده اشاره کرد که برای تمامی کاربران امکانپذیر میباشد. در پنل کاربری نجوا نیز میتوان گزارشهایی را مانند نرخ دلیور شدن ایمیل، نرخ کلیک، نرخ عضویت و… درباره کمپین خود مشاهده نمایید.
سرویس ایمیل مارکتینگ میل تاز
میل تاز نام یکی دیگر از سرویس های ایمیل مارکتینگ ایرانی میباشد. این سرویس نیز توانسته است با ارائه خدمات راحت و کاربردی در زمینه بازاریابی ایمیلی در نزد بسیاری از برندها محبوبیت زیادی را به دست آورد.
میل تاز تمامی ایمیلهایی را که از کاربران ارسال میشود را، در inbox ایمیل افراد ارسال میکند و به کاربران خود گزارشات کاملی از کمپین ایمیلی خود ارائه میدهد. همچنین علاوه بر قیمت مناسب، امکان دستهبندی کاربران یکی دیگر از مزایا استفاده از سرویس ایمیل میل تاز میباشد.
سرویس ایمیل مارکتینگ میل چی
یکی از بهترین و برترین سرویس ایمیل مارکتینگ ایرانی، بدون شک سرویس میل چی است. این سرویس با ارائه تمامی امکانات لازم به کاربران و کسب و کارها برای تدوین و طراحی یک کمپین ایمیلی توانسته است محبوبیت بسیاری را برای خود به ارمغان آورد و در بین دیگر سرویسهای هم رده، در مرکز توجه قرار گیرد.
سرویس میل چی از ابتدا حضور خود در این عرصه، سعی نموده است بهترین و قدرتمندترین ابزارها را در اختیار کاربران خود قرار دهد. این سرویس برای اینکه کاربران بتوانند به راحتی بازاریابی ایمیلی خود را شخصیسازی کنند، تمامی ابزارهای لازم را برای ساخت قالب ایمیل مارکتینگ در اختیار آنان قرار داده است و به ویژه قالبهای زیادی را به صورت آماده در خود جای داده است.
ارائه گزارش کامل از روند اجرا برنامه ایمیل مارکتینگ به کاربران یکی دیگر از خدمات سرویس میل چی میباشد که با استفاده و آنالیز این گزارشات میتوان نقاط قوت و ضعف کمپین اجرا شده را بررسی کرد و در کمپینهای بعدی از آنان بهرهمند شد. لازم به ذکر است سرویس میل چی از برترین سرویس های ایمیل مارکتینگ در وردپرس نیز محسوب میشود.
سرویس ایمیل مارکتینگ ایمیل ایران
یکی دیگر از برترین سرویس های ایمیل مارکتینگ ایرانی، سرویس ایمیل ایران است. این سرویس نیز برای اجرا کمپینهای بازاریابی ایمیلی خدمات و ابزارهای بازاریابی ایمیلی مختلفی را با قیمت بسیار به صرفه و مناسبی ارائه میدهد و همچنین دارای پکیج های رایگان میباشد.
این سرویس هیچ محدودیتی در ارسال ایمیلهای تبلیغاتی دارا نمیباشد و برای طراحی قالب ایمیل، ابزارهای ایمیل مارکتینگ را در اختیار کاربران خود قرار داده است.
سخن پایانی
امروزه عدم به کارگیری از روش بازاریابی ایمیلی و وقت گذاشتن برای آموزش ایمیل مارکتینگ میتواند برای یک کسب و کار آنلاین میتواند خسارت هایی را در پی داشته باشد. با استفاده از ایمیل مارکتینگ میتوان بسیاری از کاربران را به مشتری تبدیل نمود و یا با آنان در جهت بهبود برندسازی تعامل برقرار کرد.
ایمیل مارکتینگ به عنوان یکی از روشهای کم هزینه تبلیغات که نرخ بازگشت سرمایه بالایی نیز دارا میباشد، بدون شک برای هر کسب و کاری الزامی است. با وجود سرویس ها و ابزارهای ایمیل مارکتینگ ایرانی و میتوان به سادگی هرچه تمامتر، کمپین های ایمیلی را اجرا کرد و از مزایا آن برای بهبود کسب و کار بهرهمند شد. در این مقاله در آکادمی منظم به معرفی برترین سرویس هایایمیل مارکتینگ ایرانی جهت استفاده کسب و کارها از آنها و اجرا کمپینهای خود پرداختیم. امیدواریم که از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.
یکی از اصلیترین مهارتی که هر دیجیتال مارکتر باید داشته باشد، مهارت تجزیه و تحلیل دادهها و استفاده از اطلاعات موجود برای دستیابی به اهداف کسب و کار است. اکسل نرمافزاری جامع برای تحلیل استراتژیک دادهها است که با تسلط به آن میتوانید درک درست و شفافی از اطلاعات ورودی داشته باشید. اکسل برای مارکترها موضوع اصلی این مقاله است.
این نرمافزار همهکاره امکان یکپارچهسازی و دستهبندی دادهها را برایتان فراهم میکند و تمام کارهایی که باید دستی انجام دهید را بهصورت خودکار انجام میدهد. اگر علاقهمند هستید با ۸ فرمول پرکاربرد اکسل برای مارکترها آشنا شوید تا کارهای روزمره خود را سریعتر پیش ببرید، تا پایان همراه ما باشید.
اهمیت و کاربرد اکسل برای مارکترها
تجزیه و تحلیل دادهها برای ارائه گزارشهای دقیق و سادهسازی آنها، اساس کار یک دیجیتال مارکتر است. اکسل ابزار قدرتمندی برای این کار به شمار میرود که به کمک مارکترها میشتابد و همچون دستیاری حرفهای، دادههای خام را طبقهبندی میکند.
با استفاده از اکسل شما میتوانید اطلاعاتی مانند نرخ کلیک، نرخ تبدیل، هزینه کمپین، سود و… را به دقت ثبت و تحلیل کنید. سپس با استفاده از فرمولهای کاربردی به این دادهها نظم دهید و با تحلیل آنها، تصمیمهای آگاهانه بگیرید.
اکسل برای مارکترها ضرورتی غیرقابلانکار است که سبب بهبود عملکرد، صرفهجویی در زمان و هزینه میشود. اگر شما مسئولیت اجرای کمپینی را بر عهده دارید، با یادگیری ترفندهای این ابزارِ دقیق، میتوانید دقت و کارایی خود را افزایش دهید و بهترین استراتژی را برای اجرای آن به کار بگیرید.
معرفی فرمولها و کاربردهای آنها
اکسل یکی از نرمافزارهای محاسباتی محبوب میان مشاغل مختلف است که کمتر کسی را میتوان یافت که به سراغ آن نرفته باشد. کارکردن با این ابزار درعینحال که بسیار ساده است، اما پیچیدگیهای خاص خود را دارد. در اکسل فرمولها و توابع زیادی وجود دارد که بسیاری از افراد پس از سالها استفاده از این نرمافزار، از وجودشان بیخبرند.
در این بخش میخواهیم چند فرمول کاربردی اکسل برای مارکترها را به شما معرفی کنیم. استفاده از این توابع سرعت پیشرفت کارها را افزایش میدهد و آنالیز دادهها را برایتان سادهتر میکند.
۱- تابع COUNTIF
تابع COUNTIF از ترکیب توابع Count و If تشکیل شده است و برای شمارش سلولهایی به کار میرود که از شرط خاصی پیروی میکنند. این تابع برای تفکیک دادهها و برخی آیتمها از میان فهرستی طولانی استفاده میشود و خروجی آن یک عدد است.
برای مثال فرض کنید شما صاحب یک هایپرمارکت هستید و میخواهید موجودی انبار خود را بررسی کنید. اگر بخواهید از میان کالاهای مختلف، از موجودی روغن مایع با برندی خاص مطلع شوید، تابع COUNTIF به فریادتان خواهد رسید.
برای استفاده از این تابع شما باید ابتدا دادههای خود را وارد صفحه اکسل کنید و سپس با انتخاب محدوده، شرط خود را اعمال کنید. این تابع به دو آرگومان ساده نیاز دارد و بهشکل COUNTIF (Range,Criteria) در اکسل نوشته میشود. Range به همان محدوده شمارش و Criteria به شرطی که میخواهید بشمارید، اشاره دارد.
۲- تابع LOOKUP
LOOKUP یکی از توابع کاربردی اکسل برای مارکترها برای جستوجو در یک سطر یا ستون است. به بیان ساده این تابع داده انتخابی را در یک سطر، ستون یا جدول جستوجو میکند و مقدار متناظر آن را از سطر و ستون دیگر به شما تحویل میدهد.
تابع LOOKUP دو حالت شامل Vector (برداری) و Array (آرایهای) دارد. فرم برداری این تابع جستوجو را در سطر یا ستونی مشخص انجام میدهد و فرم آرایهای در محدودهای خاص این کار را میکند. ساختار کلی فرم برداری این تابع بهصورت LOOKUP(lookup_value,lookup_vector,result_vector) است. در ادامه آرگومانها یا پارامترهای ورودی تابع LOOKUP را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
lookup_value: دادهای که تابع قرار است مقدار متناظر با آن را پیدا کند.
lookup_vector: سطر یا ستونی که جستوجو در آن انجام میشود.
result_vector: سطر یا ستونی که نتیجه در آن قرار دارد. واردکردن این پارامتر الزامی نیست.
به مثال زیر توجه کنید. در این جدول چند فروشنده (ستون D2:D6) را مشاهده میکنید که هر یک محصولی خاص (E2:E6) را عرضه میکنند. ما در سلول B3 بهدنبال دادهای هستیم که متناظر با نام فروشنده در سلول B2 باشد.
تابع LOOKUP یکی از کاربردیترین ترفندها در اکسل برای مارکترها است. بهکارگیری این تابع به شما کمک میکند تا دادههای متناظر در صفحات اکسل را در یک صفحه مشاهده کنید و وقت خود را برای یافتن دادهای خاص هدر ندهید. LOOKUP از بهترین ابزارها برای یک دیجیتال مارکتر است که اگر بر آن مسلط شوید از شر تطبیق دستی دادهها از جدولی به جدول دیگر خلاص خواهید شد.
۳- نمودارها و تصاویر
دادههای خام بدون الگو و روند مشخص، مُشتی عدد و حروف هستند که تحلیل آنها ساعتها زمان خواهد برد. یادگیری اکسل و ترسیم نمودار در آن، میانبُری برای تحلیل دادهها است که سبب میشود شما با یک نگاه اطلاعات ارزشمندی به دست آورید.
رسم نمودار و تصاویر بصری روشی کاربردی برای ارائه گزارش و انتقال داده به افرادی که روزانه درگیر تحلیل دادهها نیستند، محسوب میشود. شما بهعنوان یک دیجیتال مارکتر به کمک این ابزار میتوانید روند تغییرات یک یا چند متغیر را در مدتزمان مشخص بررسی کنید و به زبانی ساده آن را برای دیگران بیان کنید.
در اکسل روشهای مختلفی برای رسم انواع نمودار وجود دارد. بهطورکلی برای اضافهکردن نمودار شما باید ابتدا دادههای خود را وارد صفحه اکسل کنید. سپس آنها را انتخاب کرده و به تب Insert بروید. در این تب در گروه Charts نمودار دلخواه خود را انتخاب کنید تا دادهها به شکلی که انتخاب کردهاید در صفحه ظاهر شود.
۴- Pivot Table یا جدول محوری
از دیگر فرمولهای کاربردی اکسل برای دیجیتال مارکترها میتوان به جدولهای محوری یا همان Pivot Tables اشاره کرد. زمانی که حجم دادهها زیاد میشود، تحلیل و بررسی آنها زمانبر و خستهکننده خواهد شد. اینجاست که جداول محوری اهمیت خود را نشان میدهند و کمک میکنند تا دادههای خروجی را بهتر تحلیل کنید.
در واقع جدول محوری برای خلاصهکردن و سادهسازی دادههای خام استفاده میشود. برای استفاده از این ابزار شما باید پس از واردکردن دادهها در اکسل، به تب Insert رفته و روی Pivot Table کلیک کنید. سپس پنجرهای روی صفحه ظاهر خواهد شد که در آن باید محدوده جدول را انتخاب و روی دکمه OK کلیک کنید. به همین سادگی دادههای شما طبقهبندی میشوند و میتوانید با اعمال فیلتر یا محاسبات مختلف، نتایج بینظیری از آنها به دست آورید.
۵- تابع LEFT، RIGHT و MID در اکسل برای مارکترها
این توابع برای استخراج تعداد خاصی از کاراکترهای یک سلول به کار میروند. برای مثال اگر بخواهید ۴ رقم آخر یا چند رقم رندوم شماره موبایل یا کد ملی افراد را در سلولی دیگر وارد کنید، با استفاده از توابع LEFT، RIGHT و MID این کار بهآسانی امکانپذیر است.
این توابع بهمنظور استفاده از دادههای متنی ایجاد شدهاند، اما امکان استفاده از آنها در دادههای عددی نیز وجود دارد. تابع LEFT برای جداکردن کاراکترهای یک سلول از سمت چپ و تابع RIGHT برای استخراج دادههای سلول از سمت راست کاربرد دارد.
تابع MID نیز برای جداسازی چند کاراکتر خاص در سلولی مشخص استفاده میشود. در این تابع از یک کاراکتر عملیات استخراج آغاز شده و به تعداد دلخواهی که وارد میکنیم، ادامه پیدا میکند. برای مثال در شکل زیر استخراج از کاراکتر هشتم (A) آغاز شد و تا ۸ کاراکتر ادامه یافت.
۶- تابع SUMIF
یکی دیگر از فرمولهایی که در آموزش اکسل اهمیت و کاربرد فراوانی دارد، تابع SUMIF است. این تابع دادههای یک محدوده مشخص را با درنظرگرفتن شرایطی خاص، جمع میبندد. SUMIF با نام جمع شرطی در توابع ریاضی شناخته میشود که 3 آرگومان دارد. آرگومانهای این تابع مهم عبارتاند از:
Range: این آرگومان مربوط به بررسی محدودهی سلولهایی مشخص است. دادههای این محدوده میتواند شامل عدد، متن یا آرایه باشد.
Criteria: آرگومان دوم به بیان شرط دلخواه برای دادهها میپردازد. این شرط میتواند تاریخ، متن، عدد، آدرس سلول، عملگر منطقی بههمراه عدد یا کاراکترهای Wild card باشد.
Sum_range: این پارامتر به محدودهای که باتوجهبه شرط باید مجموع آنها لحاظ شود، اشاره دارد. در این بخش تنها عدد پذیرفته میشود.
۷- تابع AVERAGE
AVERAGE از توابع پرکاربرد اکسل برای مارکترها است که برای یافتن میانگین دادهها استفاده میشود. با استفاده از این تابع شما میتوانید بدون استفاده از ماشینحساب و بهراحتی، میانگین چندین داده را محاسبه کنید.
۸- توابع DATE و NOW
NOW و TODAY دو تا از معروفترین توابع زمانی در اکسل بهحساب میآیند. این توابع زمان فعلی را به تاریخ میلادی تبدیل میکنند. تفاوت این دو تابع در این است که تابع NOW ضمن نشاندادن تاریخ، ساعت همان لحظه را نیز نشان میدهد.
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم 8 فرمول کاربردی اکسل برای مارکترها را به شما معرفی کنیم. استفاده از این فرمولها و کسب مهارت در آنها به شما کمک میکند تا دادهها را در کمترین زمان تحلیل کنید و با دید عمیقتر بتوانید تصمیماتی هوشمندانه بگیرید. پیشنهاد میکنیم برای یادگیری اکسل و آشنایی با ترفندهای آن از دوره کاربردی اکسل آکادمی منظم استفاده کنید تا در دنیای دیجیتال مارکینگ حرفهایتر شوید.
دیجیتال مارکترها برای استفاده از هوش مصنوعی به چه مهارتهایی نیاز دارند؟
برای برخی از بازاریابان، هوش مصنوعی اختراعی شگفتانگیز بهحساب میآید که از آن در تمام مراحل برای سادهسازی کارهای خود استفاده میکنند؛ اما برای برخی دیگر که این همراهی را پس زدند، ظهور هوش مصنوعی پدیدهای است که باید از آن ترسید.
اگر بهعنوان یک دیجیتال مارکتر میخواهید در حرفه خود پیشرفت کنید، بدانید زمان آن رسیده که هوش مصنوعی را به رسمیت بشناسید و از آن برای ارتقای شغل خود استفاده کنید. در این نوشته میخواهیم به تأثیر هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ بپردازیم و برخی از مهارتهای ضروری که مارکترها برای استفاده از AI یا همان Artificial Intelligence باید بدانند را به شما معرفی کنیم.
اهمیت استفاده از هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ
اگر میخواهید همراه با پیشرفت روزافزون تکنولوژی پیش بروید و از قافله عقب نمانید، پیشنهاد میکنیم هرگونه گاردی که نسبت به AI دارید را کنار بگذارید. زیرا هوش مصنوعی نقش پررنگی در تبلیغات و افزایش فروش دارد و بازاریابان میتوانند با استفاده از ابزارهای آن کمپینهای بازاریابی را توسعه دهند.
این تکنولوژی با مطالعه و آنالیز دادهها و یکپارچهسازی منابع به شناخت شما از مخاطب کمک میکند تا پیامهای سفارشی ایجاد کنید و ارتباطی مستحکم شکل دهید. همچنین هوش مصنوعی با بررسی محتوای رسانههای اجتماعی، ترندها را شناسایی کرده و شما را برای پاسخ به نیازهای آینده بازار آماده میکند. در نهایت همه این اقدامات منجر به بهبود تجربه کاربر و افزایش فروش و بازگشت سرمایه بیشتر میشود. در ادامه به چند مورد از کاربرد AI در دیجیتال مارکتینگ اشاره شده است.
سوشال لیسنینگ
پشتیبانی مشتریان با چتباتها
تبلیغات و ایجاد محتوای جذاب
آنالیز دادهها و شناخت بهتر مشتریان
دستهبندی مخاطبان
مهارتهای موردنیاز مارکترها برای استفاده از هوش مصنوعی
شما میتوانید با یادگیری چند مهارت کاربردی، هوش مصنوعی را بهعنوان یک همکار حرفهای در کنار خود بپذیرید و با کمک آن، کارهای خود را سریعتر پیش ببرید. اما این مهارتها کداماند و چگونه میتوان از آنها در راستای پیشرفت سازمان بهره گرفت؟ برای دریافت پاسخ این پرسشها این بخش را از دست ندهید.
1- تجزیه و تحلیل دادهها
بیشتر کسب و کارها برای مستندسازی اطلاعات و توسعه سازمان، نیاز به تجزیه و تحلیل دادهها دارند. درک درست اطلاعات منجر به شناخت خوبی از مشتریان میشود و بینش درستی به دیجیتال مارکترها میدهد تا ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کرده و کمپینهای موفقیتآمیزی را طراحی کنند. همچنین آنالیز دادهها نتایج معناداری را بههمراه دارد که بر اساس آن میتوان رفتار مشتری را پیشبینی کرد.
حال سوال اینجاست که نقش هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ و تجزیه و تحلیل دادهها چیست؟ اکثر مارکترها ابزارهای خاصی برای تحلیل دادهها دارند که برای استفاده از آنها باید ابتدا دادهها را از پلتفرمهای مختلف جمعآوری کنند و سپس آنها را همچون قطعات پازل در کنار هم قرار دهند. هوش مصنوعی در این بخش به فریاد بازاریابان میرسد و با جمعآوری دادهها از چندین پلتفرم، آنها را غربال کرده و شستهرُفته تحویلتان میدهد.
این کار سبب میشود تا شما زمان کمتری را صرف جمعآوری دادهها و آنالیز آنها کنید و این زمان اضافه را برای اجرای ایدههای خلاقانه دیگر به کار بگیرید. برای اینکه هوش مصنوعی عملکرد خوبی در تحلیل دادهها نشان دهد، شما باید مهارتهای مربوط به تجزیه و تحلیل دادهها را ارتقا ببخشید. برخی از مهارتهای تخصصی در این زمینه که با تقویت آنها همکاری بهتری میان شما و هوش مصنوعی شکل میگیرد، عبارتاند از:
جمعآوری دادهها
پردازش دادهها
پاکسازی و مدیریت دادهها
تصمیمگیری مبتنی بر دادهها
حفاظت اطلاعات و حفظ حریم خصوصی.
2- تولید محتوا
وقتی صحبت از کاربرد AI در دیجیتال مارکتینگ به میان میآید، یکی از نخستین مباحثی که در صدر لیست به چشم میخورد، تولید محتوا است. اگر یادتان باشد آن زمان که هوش مصنوعی تازه بر سر زبانها افتاده بود، بازاریابان و تولیدکنندگان محتوا نگرانیهای زیادی برای ازدستدادن شغل خود داشتند؛ اما خیلی زود مشخص شد که هوش مصنوعی حداقل درحالحاضر بهتنهایی برای تولید محتوای مخاطبپسند و یونیک کافی نیست.
اگرچه AI میتواند در زمان بسیار کمی، محتواهای نوشتاری و تصویری قابلقبولی بر اساس آنچه در اختیارش قرار دادید تولید کند، اما این همه آنچه ما نیاز داریم نیست. زیرا تولید محتوا تنها به جمعآوری و یکپارچهسازی اطلاعات خلاصه نمیشود و تا زمانی که این اطلاعات رنگوبوی دیدگاه انسانی، خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب به خود نگیرد، شاید آنگونه که باید به دل مخاطب ننشیند.
با همه این تفاسیر، هوش مصنوعی میتواند کمک بزرگی برای تولید محتوا باشد. شما میتوانید با استفاده از این ابزار قدرتمند ایدههای خوبی استخراج کنید یا کلمات کلیدی مناسبی را پیدا کنید. همچنین اگر برای شروع یک محتوا به مشکل خوردید، میتوانید روی هوش مصنوعی حساب باز کنید و مانند دوستی دانا از حضورش در کنار خود لذت ببرید. در سال 2024، فناوری AI برای تولید محتوا در موارد زیر دستتان را خواهد گرفت.
وبلاگنویسی
محصولنویسی
بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی
بازاریابی ایمیلی
تولید محتوای تصویری
ایدهپردازی محتوایی
تولید محتوای ویدئویی.
این را بدانید که اگر میخواهید امروزه میان رقبای خود حرف اول را بزنید، باید هوش مصنوعی را در استراتژی و فرآیند تولید محتوای خود جای دهید. زمانیکه این ابزار را بهتر بشناسید و استفاده از آن را بهعنوان روتین شغلی خود بپذیرید، خواهید دید که کارها سریعتر پیش میرود و احتمال جذب مشتری و ارتقای سازمان افزایش مییابد.
نکته مهمی که در استفاده از هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ باید همیشه در ذهن داشته باشید، این است که همواره محتوای تولیدشده را بررسی کنید. اگر به اطلاعاتی شک کردید، حتماً آن را زیر ذرهبین ببرید و درباره آن تحقیق کنید. اگر متن نیاز به ویرایش داشت آن را اعمال و در نهایت محتوایی با دیدگاه انسانی و منحصربهفرد را منتشر کنید.
3- شناخت ابزار و پلتفرمهای هوش مصنوعی
درک ابزار و پلتفرمهای هوش مصنوعی به دیجیتال مارکترها کمک میکند تا کارهای روزمره خود را آسانتر انجام دهند. شناخت این ابزار و بهرهگیری از آنها، سبب میشود تا شما زمان و انرژی خود را برای انجام کارهای مهمتر ذخیره کنید. برخی از وظایفی که هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ میتواند بر عهده بگیرد شامل موارد زیر میشود.
بررسی مخاطب
تهیه نقشه سفر مشتری
تحقیق کلمه کلیدی
تحلیل و پیشبینی ترندها
نظارت و آنالیز رقبا
اتوماسیون فروش
مدیریت رسانههای اجتماعی و تبلیغات
تولید محتوا و ایدهپردازی
در ادامه چند ابزار هوش مصنوعی در زمینههای مختلف را به شما معرفی کردهایم.
1- Clearscope: ابزار کلیراسکوپ برای تحقیق کلمات کلیدی، نگارش محتوای سئومحور و بازاریابی محتوایی استفاده میشود.
2- Trendkite: این ابزار دید درستی از ترندها به شما میدهد تا از رقبای خود عقب نیفتید.
3- Outreach: نرمافزار ارتباطات (outreach) فروشندگان را قادر میسازد تا مشتریان احتمالی را شناسایی کنند. در واقع این ابزار دادههای فروش را به راهکارهای عملی تبدیل میکند.
4- CaliberMind: این ابزار به افزایش فروش B2B کمک میکند.
5- Market Brew: موتور جستوجو با بررسی مطالب سایت و تجربه مثبت یا منفی کاربر با آن، وبسایتها را رتبهبندی میکند. Market Brew یک ابزار هوش مصنوعی است که این رفتار موتور جستوجو را تقلید میکند و بر اساس آن پیشنهادهایی برای بهبود تجربه حضور کاربر در وبسایت شما ارائه میدهد.
6- Clickup: کلیکآپ پلتفرمی برای مدیریت پروژه است که با استفاده از آن امکان تقسیم وظایف اصلی و فرعی پروژه وجود دارد.
7- ChatGPT: چت جیپیتی یک ابزار قوی و یک ربات گفتوگوی هوشمند است که به روشهای مختلفی به محققان و مدیران سازمانها کمک میکند.
4- سئو
سئو یا همان بهینهسازی موتور جستوجو بخش مهمی از فعالیتهای تیم بازاریابی هر کسب و کار است. داشتن درک درست از اینکه مردم در موتورهای جستوجو بهدنبال چه چیزی هستند، به برندها اجازه میدهد تا نیاز مخاطب را بشناسند و در راه رفع آن قدم بردارند. با این کار هم نیاز کاربر رفعورجوع میشود و هم سایت شما در رتبههای بالاتر قرار میگیرد.
بااینحال چشمانداز سئو در حال تغییر است. گوگل بر الگوریتمهایی متکی است که در صفحات مختلف میخزند و بر اساس EEAT (تجربه، تخصص، اعتبار و اعتماد) صفحات را رتبهبندی میکنند. اما امروزه هوش مصنوعی بهطور مداوم برای بهبود این فرآیندها و الگوریتمها به کار گرفته میشود تا نتایج جستوجو جامعتر، دقیقتر و سفارشیتر باشد.
هوش مصنوعی پتانسیل زیادی در زمینه بهبود سئو سایت دارد و با تجزیه و تحلیل رفتار کاربرد منجر به بهینهسازی محتوای سایت میشود. مارکترها میتوانند با استفاده از ابزار هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ، رفتار کاربر را پیشبینی کنند و از بهروزرسانی الگوریتمهای سئو باخبر شوند و با بهکارگیری آن همیشه در اوج بمانند.
SEG یا Search Generative Experience یک ابزار جدید هوش مصنوعی است که گوگل در سال 2023 آن را معرفی کرده است. این سیستم با درک سوالات پیچیده و جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف، پاسخهای متنی، تصویری، ویدئویی و نموداری به سوال ارائه میدهد. مارکترها با استفاده از SEG میتوانند محصولات و خدمات خود را با درک بهتر از نیاز مشتریان به کاربران معرفی کنند.
5- مهارت های نرم
با اینکه هوش مصنوعی برای برخی از بازاریابان بهعنوان رقیبی سرسخت محسوب میشود، اما یادتان باشد این شما و مهارتهایتان هستید که پایان راه را مشخص میکنید. شما میتوانید اجازه دهید تا این ترس به شما غلبه کند و شما را به حاشیه براند یا برعکس با استفاده از هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ جایگاه خود را تثبیت کنید.
یکی از مهارتهای کاربردی در عصر AI در کنار مهارتهای فنی، مهارتهای نرم است. این مهارتها مکمل مهارتهای بازاریابی و فنی شما هستند و بهطور مثبت یا منفی بر کارتان اثر میگذارند. در دوره جدید هوش مصنوعی دیجیتال مارکترها باید بیشتر از همیشه مهارتهای ارتباطی خود را بهبود دهند تا ارتباط موثری با کارفرما و مخاطب برقرار کنند. برخی از مهارتهای نرمی که امروزه نباید از آنها غافل باشید عبارتاند از:
ارتباطات
رهبری تیم
کار گروهی
تفکر استراتژیک
آموزشپذیری و تمایل به یادگیری
انعطافپذیری در اجرای پروژهها.
6- حفاظت از دادهها و حفظ حریم خصوصی
استفاده از هوش مصنوعی با همه مزایایی که دارد، خطراتی نیز ممکن است در پی داشته باشد. بهدلیل تکنولوژی مولد این ابزار، پتانسیل ارائه اطلاعات نادرست، محتوای آسیبزننده همراه با عدمشفافیت وجود دارد. به همین دلیل کسب و کارها در هر حوزهای از سرگرمی گرفته تا پزشکی باید با افزایش امنیت دادهها و مهارتهای اخلاقی، از انتشار محتوای صحیح اطمینان به عمل بیاورند.
همچنین بازاریابان زیادی به اطلاعات مشتریان دسترسی دارند و برای مرتبسازی یا تحلیل آنها بهسراغ پلتفرمها و رباتهای هوش مصنوعی میروند. اگر این اطلاعات جایی درز پیدا کند یا از آنها سوءاستفاده شود، پیامدهای ناگواری ممکن است دامان سازمان را بگیرد؛ بنابراین مهم است که تیم بازاریابی در استفاده از هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ و جمعآوری و پردازش دادهها از سیستمهای امن و قابلاطمینان استفاده کنند.
7- اتوماسیون بازاریابی
یکی دیگر از کاربردهای AI در دیجیتال مارکتینگ، استفاده از آن برای اتوماسیون بازاریابی است. دیجیتال مارکترها میتوانند با ابزارهای هوش مصنوعی، بهترین کانالها و پلتفرمها را شناسایی کنند و زمان مناسب برای رسیدن به بیشترین طیف مخاطبان هدف را برای ارتباط با مشتری انتخاب کنند. اتوماسیون بازاریابی برای بسیاری از فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ مانند موارد زیر کاربرد دارد.
بازاریابی ایمیلی با تعریف کمپین و اضافهکردن و شخصیسازی مخاطبان
تولید سرنخ با شناسایی مشتریان بالقوه
فعالیت هدفمندتر در رسانههای اجتماعی با راهنمایی هوش مصنوعی در برنامهریزی زمان انتشار پستها در کانالهای مناسب و استفاده از چتباتها برای پاسخدادن به پیامها
ایجاد محتوای معنادار با بررسی پارامترهای ورودی مانند لحن، سبک، موضوع و…
بررسی شاخصهای عملکرد و ارزیابی موفقیت یا عدمموفقیت کمپینها.
ارتقای مهارتهای دیجیتال مارکترها در عصر هوش مصنوعی
ظهور هوش مصنوعی و پیشرفت آن ممکن است با خود نوعی ناامنی شغلی ایجاد کند. برای حفاظت از حرفه بازاریابی، شما باید ابتدا این تغییر را بپذیرید و سپس از آن برای توسعه شغل خود بهره بگیرید. اولین مرحله برای حفاظت از شغل بازاریابی، آگاهی از تغییرات این صنعت بهواسطه وجود ابزارهای هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ است؛ بنابراین همیشه بخشی از زمان خود را به شناخت ابزارهای AI اختصاص دهید و از آخرین اخبار پیشرفت این ابزار باخبر باشید.
مرحله بعدی این است که از اطلاعاتی که کسب کردید به نفع خودتان استفاده کنید. حال شما از عمق تغییرات باخبرید، آیا زمان آن نرسیده که با جفت پا به دل آن شیرجه بزنید و با تغییرات همگام شوید؟ پس ترس و نگرانی را کنار بگذارید و آنچه از هوش مصنوعی یاد گرفتید را برای بازاریابی در رسانههای مختلف به کار بگیرید.
جالب است بدانید که امروزه حدود 40% از مارکترها در زمینه تجزیه و تحلیل دادهها، 39% از آنها برای پژوهش و 38% برای خلق محتوا از AI استفاده میکنند. نظر شما درباره استفاده از هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ چیست؟ آیا تابهحال بهسراغ آن رفتهاید؟ شما چه مهارتی را در استفاده از هوش مصنوعی برای دیجیتال مارکترها ضروری میدانید که ما به آن اشاره نکردهایم؟ لطفاً در بخش نظرات از تجربیات خود در این زمینه برایمان بگویید.
دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) چیست و چه کاربردی دارد؟
با افزایش دسترسی افراد به اینترنت و روند رو به رشد آن، بازاریابی هم تحت تاثیر قرار میگیرد. بازاریابی همیشه برای برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است. امروز، این بدان معناست که شما باید افراد را در جایی که در حال گذراندن وقت خود هستند هدف بگیرید؛ یعنی در اینترنت. بنابراین بازاریابی آفلاین دیگر به اندازه گذشته موثر واقع نمیشود و شما باید با رویکردی نو به سمت بازاریابی دیجیتالی بشتابید.
در این مقاله از یکتانت همراه ما باشید تا با هم به بررسی موضوع پر طرفدار دیجیتال مارکتینگ بپردازیم.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
نیل پتل (Neil Patel) که به گفته مجله فوربز جزء 10 دیجیتال مارکتر برتر دنیاست، به این سوال اینگونه پاسخ میدهد:
«دیجیتال مارکتینگ به گونهای از بازاریابی محصولات و خدمات میگویند که از طریق دستگاههای الکترونیکی انجام میشود.»
طبق این تعریف، دیجیتال مارکتینگ مفهوم نسبتاً جدیدی نیست. اولین بازاریابی دیجیتالی که در دنیا صورت گرفته، به بیش از 100 سال پیش در دنیا مربوط میشود. رادیو سال ۱۸۹۶ اختراع شده است. 10 سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم آن را تهیه کنند. از آنجا بود که به فکر تبلیغات نیز افتادند. اولین تبلیغات به یک اجرای اُپرا مربوط بود که بعد از پخش، فوراً بلیطهای آن اجرا فروخته شد و همان روز دیجیتال مارکتینگ متولد شد. (چنانچه قصد اجرای تبلیغات در ورزش 3 را دارید، از تعرفه و شرایط آن آگاهی یابید!)
تفاوت بازاریابی دیجیتال (آنلاین) و بازاریابی سنتی (آفلاین)
بازاریابی سنتی به تبلیغاتی شامل آگهیها، بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات رادیویی، تبلیغات چاپی، تبلیغات روزنامهها و غیره میپردازد. در این روش هزینههای تبلیغاتی بسیار گران و گزاف هستند و چون نمیتوان جامعه خاصی را هدف قرار داد، گاهی این هزینهها هدر میروند. اندازهگیری نتایجی که از این نوع بازاریابی عایدتان میشود بسیار سخت و دشوار است. همچنین این روش برای برندسازی به دلیل مشخص نبودن جامعه هدف، چندان مناسب نیست.
جذب مشتری و افزایش فروش با تبلیغات در گوگل ????
گوگل بیشک معدن مشتری است که حضور در آن در جذب مشتری و افزایش فروش تاثیر چشمگیری دارد؛ با تبلیغات در گوگل، محصول خودتان را به کسی معرفی میکنید که یا قصد خرید دارد یا در مرحلهٔ تحقیق است! ما بهعنوان پارتنر رسمی گوگل آمادهایم در اجرا و مدیریت کمپینها در کنار شما باشیم.
در مقابل بازاریابی دیجیتال روشی مدرن است که در آن محصولات و خدماتتان را با روشهایی مثل تبلیغات در شبکههای اجتماعی، سئو، PPC یا تبلیغات کلیکی، تبلیغات در موتورهای جستجو (SEM) و… تبلیغ میکنید. در این نوع بازاریابی هزینهها بسیار مقرون به صرفه هستند و به دلیل امکان هدفگیری مشخص مشتری، برندسازی بسیار کارآمد و سریع است. همچنین اندازهگیری بازاریابی دیجیتال با کمک ابزارهای تحلیلی آسان است.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که کدام استراتژی برای کسبوکارتان مناسبتر است؟ در پاسخ باید بگوییم که باید هدف شما به طور واضح از فرآیند بازاریابیتان مشخص باشد.
اگر میخواهید به گروه خاصی از افراد در هر کجا که هستند، دسترسی پیدا کنید و درعینحال هزینهها را پایین نگهدارید، بازاریابی دیجیتال بهترین گزینه خواهد بود. انجام این کار همچنین به شما این امکان را میدهد که بلافاصله اطلاعات ارزشمندی را در مورد مخاطبان خود جمعآوری کنید تا بتوانید کمپینهای بازاریابی موثرتری ایجاد کنید.
بااینحال، هنوز هم جایی برای بازاریابی سنتی وجود دارد. اگر میخواهید به مخاطبان مسنتر یا مخاطبان محلی دسترسی پیدا کنید، روشهای بازاریابی سنتی ممکن است سازندهتر و بهتر از روشهای بازاریابی دیجیتال باشند. اگرچه ممکن است این روشها «قدیمی» به نظر برسند؛ اما دلیل اینکه هنوز هم این نوع تبلیغات را در اطراف خود میبینید این است که برای بعضی از کسبوکارها خوب جواب میدهند و کارآمد عمل میکنند.
وقتی میخواهید بدانید کدام استراتژی بازاریابی برای کسبوکار شما مناسبتر است، ابتدا مخاطبان خود را در نظر بگیرید؛ ببینید چه علایقی را دنبال میکنند و اطلاعات خود را برای تصمیمگیری از کجا کسب میکنند.
اینکه بخواهیم از بین بازاریابی سنتی و دیجیتال، لزوماً یکی را برتر و بهتر معرفی کنیم کار درستی نیست؛ زیرا هر کدام برای اهداف و مخاطبان متفاوتی میتوانند مناسب باشند.
نوع آنلاین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در نوع آنلاین دیجیتال مارکتینگ شما با استفاده از کانالهایی که در بستر وب هستند برای شناساندن برند و محصولات و خدمات به مشتریان بالقوه استفاده میکنید. اینترنت، اپلیکیشنها، موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی و سایر ابزارهای دیجیتال، کانالهایی هستند که میتوانید در بستر آنها به مخاطبان هدف خود برسید.
خبرنامۀ یکتانت را از دست ندهید!
هر هفته یک محتوای اختصاصی همراه با جدیدترین مقالات، اخبار و نکات آموزشی بازاریابی و تبلیغات را برای شما میفرستیم.
انواع کانالهای دیجیتال مارکتینگ
انواع مختلفی از کانالهای دیجیتال مارکتینگ وجود دارد. این کانالها پلتفرمهایی هستند که میتوانید از آنها برای دستیابی به مخاطبان هدفی که متناسب با برند، محصول یا خدماتتان هستند، استفاده کنید و به اهداف بازاریابی خود نزدیک شوید.
به خاطر داشته باشید که هیچکدام ذاتاً بهتر از دیگری نیست؛ بسته به شرایط و نیازهایتان باید بدانید که از کدام کانال بازاریابی دیجیتال استفاده کنید و سپس بهترین شیوهها را برای رسیدن به اهدافتان اجرا کنید. بیشتر اهداف شما احتمالاً مربوط به ایجاد سرنخ، افزایش آگاهی از برند، بهبود نرخ تبدیل و در نهایت، فروش بیشتر خواهد بود. بهعلاوه شما میتوانید ترکیبی از استراتژیها را برای اهداف مختلف در نظر بگیرید و با هم ترکیب کنید.
در ادامه به هرکدام از این شاخههای دیجیتال مارکتینگ میپردازیم و خواهید دید که کدامیک بیشترین پتانسیل را برای رفع نیازهای کسبوکار و مخاطبان شما دارد.
بازاریابی محتوا
بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
جستجوی پولی
ایمیل مارکتینگ
تبلیغات کلیکی
بازاریابی شبکههای اجتماعی
اتوماسیون بازاریابی
محتوای حمایت شده
روابط عمومی آنلاین
بازاریابی درونگرا
افیلیت مارکتینگ
بازاریابی موبایلی
۱. بازاریابی محتوا (Content Marketing)
بازاریابی محتوا یکی از انواع شاخههای دیجیتال مارکتینگ است. معمولاً کسبوکارها با تبلیغ محصولات، خدمات یا برند، خود را به بازار عرضه میکنند. با بازاریابی محتوا، تمرکز خود را به ارتقای ارزش خود از طریق محتوای مرتبط و مفید معطوف میکنید. بازاریابی محتوا منجر به نتایج، افزایش اعتماد و ایجاد آگاهی از برند میشود. با انتشار محتوای باکیفیت، خود را بهعنوان یک مرجع در حوزه کاری خود معرفی میکنید. محتوای عالی همچنین بهاحتمالزیاد به اشتراک گذاشته میشود و به آن ارجاع داده میشود و شهرت شما را هم در بین مشتریان و هم در میان متخصصان صنعت افزایش میدهد. بهعبارتدیگر بازاریابی محتوا همهچیز در مورد ایجاد محتوایی است که مخاطبان شما میخواهند ببینند، با هدف تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید آنها؛ بنابراین محتوای خوب باید پایه و اساس استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما باشد.
بازاریابی محتوا انواع مختلفی از محتوا را در برمیگیرد. وبلاگها، ویدیوها، پستهای شبکههای اجتماعی، کتابهای الکترونیکی، بروشورها، اینفوگرافیکها، مطالعات موردی و غیره همگی نمونههایی از انواع محتوای محبوب در وب هستند.
تعداد و انواع ابزارهای دیجیتال مارکتینگ بسیار زیاد است. در این محتوا سعی کردیم بسیاری از آنها را معرفی کنیم. امیدواریم آشنایی با آنها به شما کمک کند تا با تصمیمگیری و انتخاب مناسب، کمپینهای بهتر و موثرتری اجرا کنید.
۲. بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
بیش از 90 درصد از تجربیات آنلاین افراد با یک جستجوی آنلاین ساده از طریق موتورهای جستجو مانند گوگل آغاز میشود و از آن برای تحقیق، خرید و سرگرمی استفاده میکنند.
زمانی که افراد به دنبال محصولات یا خدمات میگردند، تمایل دارند با هرکسی که رتبه بالاتری دارد پیش بروند. با سئو میتوانید در صفحه نتایج موتور جستجو (مانند گوگل) برای مرتبطترین کلمات کلیدی خود رتبهبندی کنید و در این راه به تعداد زیادی از خریداران یا مصرفکنندگان بالقوه دسترسی یابید. وبسایت خود را با بهینهسازی درون صفحه (One-Page Seo) و خارج از صفحه (Off-Page Seo) بهینه کنید.
سئو داخلی شامل انتخاب کلمات کلیدی مناسب و ارائه توضیحات متا برای محتوای شما است؛ درحالیکه سئو خارج از صفحه شامل تکنیکهای لینک سازی خارجی و ایجاد بک لینک، بهینهسازی فنی وبسایت و موارد دیگر است.
سئوی داخلی و خارجی با هم سیگنالهایی را ایجاد میکند که گوگل میتواند از آنها برای رتبهبندی سایت شما استفاده کند. حتی یک زیرمجموعه خاص به نام سئوی محلی (لوکال سئو) وجود دارد که بر بازاریابی مشاغل کوچک برای جوامع محلی آنها تمرکز دارد. سئو به بازاریابان کمک میکند تا با بهینهسازی محتوای آنلاین، ترافیک وبسایت باکیفیت بالا و پتانسیل تبدیل بالایی داشته باشند.
بزرگترین ایرادی که میتوان به سئو گرفت این است که نتایج آن در درازمدت به بار مینشیند؛ این امر شاید برای برخی از صاحبان کسبوکار اندکی وقتگیر باشد؛ بهخصوص الگوریتمهایی که موتور جستجویی مانند گوگل برای رتبهبندی محتوا استفاده میکند، همیشه بهروز میشوند. بااینحال با سئو ماندگاری بیشتری برای دیده شدن در نتایج اولیه خواهید داشت.
ابزارهای زیادی وجود دارد که به شما در بهینهسازی موتور جستجو کمک میکند. در زیر برخی از آنها را معرفی میکنیم:
SEMrush
SEMrush یکی از ابزارهایی است که شما را در کسبرتبهی بهتر در نتایج جستجوی گوگل یاری میکند.کاربردکلیدی آن، ردیابیرقبایشمااست. با استفاده از ابزارهایی که در اختیار شما قرار میدهد میتوانید بکلینکهای رقبایتان را پیدا کنید و به سمت خود جذب کنید. نوسانات و تغییراتی که رقبایتان در کیوردهای مختلف در نتایج گوگل داشتهاند، را مشاهده کنید و تحلیل رقابتی کاملی انجام دهید.
ابزارهای دیگری از جمله MOZ، الکسا و… نیز وجود دارند که به شما کمک میکنند تا بتوانید کانالهای مختلف ورودی و خروجی مخاطبانتان را بررسی کنید و به مشاهده رتبهی سایت خود و سایتهای رقیب در ایران و خارج از کشور بپردازید؛ با استفاده از اطلاعات به دست آمده، کمپینهای مختلف اجرا شده را بررسی و تحلیل کنید.
۳. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)
بازاریابی موتورهای جستجو (یا SEM) اغلب با SEO اشتباه گرفته میشود زیرا هر دو نامهای بسیار مشابهی دارند. هر دو همچنین با موتورهای جستجو مانند گوگل یا بینگ سروکار دارند.
سئو به بازاریابان کمک میکند تا بهطور ارگانیک برای کلمات کلیدی هدف خود رتبهبندی کنند، درحالیکه SEM افزایش ترافیک وبسایت از طریق تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است؛ به این صورت که به ازای هر کلیکی که دریافت میکنید باید هزینهای پرداخت کنید. دو سرویس متداول SEM عبارتاند از Bing Ads و Google AdWords.
SEM به بازاریابان کمک میکند تا تبلیغات پولی را در صفحه نتایج موتور جستجو قرار دهند. این تبلیغات پولی تقریباً شبیه به نتایج جستجوی ارگانیک در Google با شناسه AD در کنار خود هستند. آنها در بالای نتایج جستجو ظاهر میشوند. با این تبلیغات SEM میتوانید کلمات کلیدی خاص (حتی کلمات کلیدی رقبا) و جمعیت یا منطقهای مشخص را هدفگیری کنید و آگاهی از برند و نرخ تبدیل خود را به همراه ROI صد درصدی افزایش دهید. با اینکه SEM سریعتر و راحتتر از سئو شما را به اهدافتان میرساند ولی جایگزینی برای آن نیست و همیشه باید از هر دو برای تحقق اهداف مارکتینگی خود بهره ببرید تا در حد امکان ترافیک جستجو را به وبسایت خود هدایت کنید.
۴. ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
ایمیل همچنین توانایی پشتیبانی از سایر اهداف بازاریابی را دارد؛ بنابراین جای تعجب نیست که 73٪ از بازاریابان B2B میگویند که ایمیل ابزار اصلی آنها برای ایجاد سرنخ و درآمد است.
فراتر از تولید سرنخ و درآمد، ایمیل بهقدری گسترده شده است که در سال 2020 به 3.9 میلیارد کاربر رسید و انتظار میرود این رقم در سال 2023 به 4.3 میلیارد کاربر افزایش یابد؛ بیش از نیمی از جمعیت جهان! تقریباً هر 1 دلاری که برای بازاریابی ایمیلی خرج میشود، میتوانید انتظار بازگشت سرمایه 42 دلاری را داشته باشید. مجموعهای از ایمیلهای ارسالشده به مشتریان برای ایجاد رابطه و ایجاد اعتماد با آنها مفید است و در بسیاری از مواقع به خرید میانجامد.
برای استفاده بهتر از این کانال بازاریابی، لیستی از اتفاقات و روزهای مهم پیش رو بسازید و به مخاطبین خود پیشنهادهای شگفتانگیز بدهید.
کمپینهای بازاریابی ایمیلی خود را شخصیسازی کنید. هر زمان که شخصی اقدام خاصی انجام داد، مانند بازدید از صفحات محصول شما یا ثبتنام برای یک دوره آزمایشی رایگان، بر اساس مکانی که در چرخه خرید قرار دارند، ایمیلهای حاوی پیام مناسب را برای او ارسال کنید.
ایمیل را برای بازخورد و پشتیبانی مشتری رزرو کنید. خدمات خوب به مشتریان همیشه راه خوبی برای افزایش فروش است؛ بنابراین از نظرسنجی گرفته تا بررسی و حل مشکل، استفاده از ایمیلها بسیار کاربردی هستند.
دوره جدید و رایگان آموزش ساخت ویدیو تبلیغاتی حرفهای
در این دوره ۲ ساعته، یاد میگیرید که چطور با نوشتن سناریو عالی و توجه به نکات حرفهای در ساخت ویدیو، یک ویدیو تبلیغاتی خوب و موثر بسازید.
در ادامه به بررسی دو مورد اصلی که در ایران بیشترین استفاده را دارد، میپردازیم:
Mailchimp
یکی از قدرتمندترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ جهان است که در سال گذشته ۲۵۰ میلیارد ایمیل توسط کاربرانش ارسال شده است. با استفاده از Mailchimp شما میتوانید ۱۲۰۰۰ ایمیل به ۲۰۰۰ نفر در هر ماه به صورت رایگان ارسال کنید. همچنین این ابزار با قابلیت تقسیمبندی مخاطبان، اتوماسیون قوی، آمار و گزارشهایی که از دیده شدن و کلیک بر روی ایمیل موردنظر میدهد، به شما کمک می کند کمپین خود را تحلیل کنید و محتوای بهینه و جذابتری برای ایمیل خود خلق کنید.
میتوانید از سرویسهای ایرانی خوبی همانند میلچی، میلتاز، نامهرسان چابک و… و همچنین از ابزارهای قدرتمند خارجی دیگری همانند Mailerlite، Emma، Marketo، GetReponse و… برای اجرای کمپینهای خود استفاده کنید.
۵. تبلیغات کلیکی (Pay Per Click)
پرداخت به ازای کلیک یا PPC یک مدل تبلیغاتی خاص است که در آن شما فقط بهازای تعداد کلیکهایی که روی تبلیغ خود دریافت میکنید هزینه میپردازید. در نتیجه هزینه تبلیغات شما با مجموع تعداد کلیکی که کاربران روی تبلیغ کردهاند، متناسب است. با توجه به این امر، هر چه کلیک بیشتری صورت گیرد، هزینه افزایش پیدا میکند. در تبلیغات کلیکی، با توجه به قیمت کلیکی که تعیین میکنید و متناسب با بودجهای که برای تبلیغات خود در نظر میگیرید، کلیک دریافت میکنید و هزینه میپردازید.
PPC زمانی که برای تبلیغات در SERP اعمال میشود، زیر چتر بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) قرار میگیرد؛ اما میتواند به بازاریابی وابسته (که در ادامه توضیح میدهیم) و تبلیغات در سایتهای پربازدید دیگر نیز گسترش یابد.
ازآنجاییکه برای تبلیغات کلیکی معمولاً هزینه اولیه کمی نیاز است، این امر آن را برای مشاغل کوچکی که بودجه محدودی دارند، بسیار مناسب میکند.
انواع تبلیغات کلیکی که یکتانت ارائه میدهد به شکل زیر است:
تبلیغات بنری
تبلیغات بنری همسان
تبلیغات ریتارگتینگ محصول
بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM)، همانطور که از نام آن پیداست، همهچیز در مورداستفاده از قدرت محتوا در این شبکهها برای بازاریابی کسبوکار شما است. شبکههای اجتماعی در دهه گذشته بر رسانههای دیجیتال تسلط داشتهاند و میلیونها یا حتی میلیاردها کاربر را در سراسر جهان جذب کردهاند. همین موضوع آنها را به منبعی ارزشمند برای افزایش ترافیک تبدیل میکند.
کلید موفقیت کمپین بازاریابی در رسانههای اجتماعی، ایجاد محتوای قابل اشتراکگذاری (شاید حتی ویروسی) است. شما میتوانید مستقیماً در پروفایل خود پستهای محصول یا خدمات خود را به اشتراکگذارید یا میتوانید دکمههای اشتراکگذاری رسانههای اجتماعی را در وبسایت خود اضافه کنید.
شبکههای اجتماعی یکی از معدود کانالهای دیجیتال است که ارتباط دوطرفه را بین برند و مشتریان بهراحتی فراهم میکند. کاربران میتوانند پستهای شما را لایک کنند، نظر بگذارند و با محتوای شما درگیر شوند.
برای تبلیغات محصول و به دست آوردن فالوورهای بیشتر در شبکههای اجتماعی نیاز به هزینههای زیادی ندارید و این روند برای شما بسیار مقرونبهصرفه است.
۷. اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزار یا مجموعه برنامهنویسیهایی اطلاق میشود که عملیات اصلی بازاریابی دیجیتالی شما را خودکار میکند. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام میدهید را خودکار کنند. مانند:
خبرنامه های ایمیل: اتوماسیون ایمیل فقط به شما این امکان را نمیدهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید؛ بلکه به شما کمک میکند فهرست مخاطبین خود را به صورتی تنظیم کنید که خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
برنامهریزی برای پست شبکههای اجتماعی: اگر میخواهید حضور سازمان خود را در یک شبکه اجتماعی افزایش دهید، باید به طور مکرر پست بگذارید. ابزارهای زمانبندی شبکههای اجتماعی، محتوای شما را به کانالهای رسانههای اجتماعی منتقل میکنند؛ بنابراین میتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
روند پرورش لید: تولید سرنخها و تبدیل آنها به مشتریان میتواند یک فرآیند طولانی باشد. شما میتوانید این فرآیند را با ارسال ایمیلها و محتوایی که با معیارهای خاصی مطابقت داشته باشند، خودکار کنید. (چنانچه قصد یادگیری و آموزش ارسال ایمیل گروهی را دارید، مطالعه این مقاله را به شما پیشنهاد میکنیم)
ردیابی و گزارش کمپین: کمپینهای بازاریابی میتواند شامل تعداد زیادی افراد مختلف، ایمیلها، محتوا، صفحات وب، تماسهای تلفنی و موارد دیگر باشد. اتوماسیون بازاریابی میتواند به شما کمک کند هر چیزی را که روی آن کار میکنید را بر اساس کمپین در حال اجرا مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را بر اساس پیشرفت همه این موارد در طول زمان، پیگیری کنید.
۸. محتوای حمایت شده (Sponsored Content)
با محتوای حمایت شده، شما به عنوان یک برند به شرکت یا نهاد دیگری پول میدهید تا محتوایی را ایجاد و تبلیغ کند که به معرفی برند یا خدمات شما بپردازد. یکی از انواع محبوب محتوای حمایت شده، اینفلوئنسر مارکتینگ است. با این نوع محتوای حمایت شده، یک برند از یک اینفلوئنسر در صنعت خود حمایت میکند تا پستها یا ویدیوهای مربوط به شرکت را در شبکههای اجتماعی منتشر کند.
نوع دیگری از محتوای حمایت شده میتواند یک پست وبلاگ یا مقاله باشد که برای برجسته کردن موضوع، خدمات یا نام تجاری نوشته شده است. این محتوا به عنوان رپورتاژ آگهی منتشر میشود.
۹. روابط عمومی آنلاین (Online PR)
برای درک بهتر روابط عمومی در فضای آنلاین، می توان آن را با روابط عمومی سنتی مقایسه کرد.
روابط عمومی آنلاین، عملی است برای پوشش آنلاین به دست آمده با نشریات دیجیتال، وبلاگ ها و سایر وب سایتهای مبتنی بر محتوا. این بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است، اما در فضای آنلاین. دنیای آنلاین به شما امکان می دهد بدون پرداخت هزینه مالی با افراد مختلف در شبکههای اجتماعی در تماس باشید. با کمک ابزارهای تحلیلی مشتریان سایت خود را تحلیل کنید. از دلایل عدم خرید آنها آگاه شوید و تغییرات لازم را در کمپین های بازاریابی خود انجام دهید.
۱۰. بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا روشی برای رشد سازمان شما از طریق ایجاد روابط معنادار و پایدار با مصرف کنندگان، مشتریان بالقوه و مشتریان احتمالی است. این روش به ارزشگذاری و توانمندسازی مشتریان مربوط میشود که در نهایت شما را به اهداف بازاریابیتان برسانند. فراموش نکنید که وقتی مشتریان شما موفق به اقدامی مثل خرید میشوند، در واقع شما موفق میشوید.
بازاریابی درونگرا شامل سه مرحله است:
جذب: جذب افراد مناسب با انتشار محتوای کاربردی و ارائه راه حل و مکالمات ارزشمند که شما را به عنوان مشاور قابل اعتمادی معرفی میکند که میخواهند با افراد تعامل داشته باشید.
تعامل: ارائه بینش و راهحلهایی که افراد بیشتری را به سمت خرید هدایت کند.
پشتیبانی: ارائه کمک و پشتیبانی برای توانمندسازی مشتریان خود برای موفقیت در خریدشان.
۱۱. بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)
بازاریابی وابسته یکی از پردرآمدترین انواع بازاریابی دیجیتالی است که شامل مشارکت با یک خردهفروش آنلاین است که در آن از هر فروش یا سرنخهایی که وارد میکنید، کمیسیون دریافت میکنید. با این کار محصولات یا خدمات شما به شبکه گستردهای از مخاطبان از طریق وبسایتها، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی، وبلاگها یا خبرنامهها ارجاع داده میشود.
سرنخهای فروش واجد شرایط تا حد زیادی توسط بازاریابهای وابسته تأثیرگذاری ایجاد میشوند که مخاطبان هنگام تصمیمگیری برای خرید به آنها اعتماد میکنند. این به شما امکان میدهد با مشتریان آنها که برای خرید نیز آماده هستند ارتباط برقرار کنید.
در بیشتر موارد این روش یک بازی یک برد-برد است. شما با همکاری در فروش با یک شرکت وابسته به مخاطبان هدف یا مصرفکنندگان جدید در جوامع خاص دسترسی پیدا میکنید، برای هزینه هر کلیک یا فروش به تواق میرسید و فقط برای تبدیلهای واقعی ملزم به پرداخت هزینه میشوید. در ازای آن، شرکای شما بدون هزینه اولیه و استرس بسیار کم، درآمدی غیرفعال به دست خواهند آورد. مثلا دیجیکالا که یکی از شرکتهای بازاریابی وابسته است را در نظر بگیرید. فروشندگان مختلف میتوانند به واسطه همکاری با دیجیکالا محصولات خود را برای کاربران میلیونی این سایت به نمایش بگذارند تا فروش قابلتوجهی به دست آورند؛ در عوض مبلغی توافق شده که درصدی از فروش است را به دیجیکالا پرداخت میکنند.
۱۲. بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing)
تعداد کاربران تلفن همراه روزبهروز در حال افزایش است و انتظار میرود این روند در سالهای آینده نیز ادامه یابد. همچنین کاربران گوشیهای هوشمند 90 درصد از زمانی را که درگوشیهای خود صرف میکنند به استفاده از برنامهها و بازیها میگذرانند که همین امر برنامههای تلفن همراه را به یک کانال بازاریابی سودآور تبدیل میکند. به همین دلیل، ارائه محتوای تبلیغاتی صرفاً به کاربران تلفن همراه امری منطقی است. به لطف استراتژیهای هدفیابی جغرافیایی که با بهرهگیری از اطلاعات مکان کاربر تلفن همراه به او توصیههایی راحتتر جهت دسترسی به محصولات یا خدمات میکند، تجربه مشتری نیز میتواند بهطور مداوم بهبود یابد.
تلفن همراه میتواند دادههای مشتری را جمعآوری کند که سپس میتوانید از آنها برای ترسیم استراتژی بازاریابی تلفن همراه استفاده کنید که نتیجهای بهتر ایجاد میکند.
با فناوریهای تلفن همراه مانند کدهای QR (پاسخ سریع)، مشتریان میتوانند آنها را اسکن کنند تا به وبسایت شما بروند، به جزئیات کسبوکارتان دسترسی داشته باشند یا آنها را ذخیره کنند، هزینه خریدشان را بپردازند و هر چیزی که تعامل بین شما و مشتریانتان را فوریتر کند. به یاد داشته باشید که حتماً وبسایتهای خود را برای موبایل بهینه کنید.
کاربرد و مزایای دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارهای B2B و B2C
بازاریابی دیجیتالی میتواند برای هر کسبوکاری کار کند؛ صرفنظر از اینکه بیزینس B2B (کسبوکار به کسبوکار) یا B2C (کسبوکار به مشتری) باشید. دیجیتال مارکتینگ برای درک نیازهای مصرفکننده و ایجاد محتوای ارزشمند و مرتبط برای آنها میتواند بسیار مفید باشد. بااینحال، این نشان نمیدهد که هر کسبوکاری باید استراتژیهای بازاریابی دیجیتال یکسان یا مشابهی داشته باشد. در ادامه بررسی میکنیم که برای هر کدام از کسبوکارها، دیجیتال مارکتینگ چگونه میتواند مؤثر باشد.
بازاریابی B2B
بازاریابی B2B بیشتر بر منطق محصول و ویژگیهای آن تمرکز دارد. ازآنجاییکه در این نوع بازاریابی احساسات در تصمیم خرید نقشی ندارند، درک خریداران و نحوه تصمیمگیری سازمانی آنها در تصمیم خرید ضروری است. درواقع بازاریابی B2B بیشتر در مورد نحوه استفاده کسبوکار از یک محصول است.
بهعنوانمثال، فرض کنید نرمافزار بهرهوری میفروشید. برای فروش این محصول به مشاغل، باید روی این اصل تمرکز کنید که چگونه نرمافزار شما میتواند در پول و زمان مشتری احتمالی صرفهجویی کند و مشتری و کارمندان آنها میتوانند کارهای بیشتری را در مدتزمان مشابه انجام دهند.
بنابراین اگر شرکت شما B2B است، استراتژی بازاریابی دیجیتال شما باید از طریق وبسایت و پشتیبانی از کانالهای دیجیتال با کمک سئو، باارزشترین سرنخها را برای فروشندگان خود جذب و تبدیل کند؛ همچنین بسیار عالی است که در کانالهای تجاری مانند لینکدین مشتریان خود را هدف قرار دهید. درنتیجه استفاده از استراتژیهای ایمیل مارکتینگ، تبلیغات کلیکی و گوگل ادز و همچنین بازاریابی محتوا میتواند برای بیزینسهای B2B بسیار مناسب باشد. با یک استراتژی بازاریابی خوب از این داراییها و تاکتیکها استفاده کنید تا بازدهی زیادی را برای کسبوکار خود به ارمغان آورید.
بازاریابی B2C
بازاریابی B2C بیشتر بر روی مزایای محصول تمرکز دارد. تصمیمی که مصرفکنندگان میگیرند، در مقایسه با کسبوکارهایی که محصولی را از طریق بازاریابی B2B میخرند، بیشتر بر حسب احساسات است.
یک نکته جالب در مورد بازاریابی B2C این است که مصرفکنندگان انتظار دارند که برند به مزایای محصول اشاره کند تا همهچیز را برای آنها روشن کند. برخلاف بازاریابی B2B، فرآیند خرید مصرفکنندگان بسیار کوتاهتر است؛ بنابراین برای اطمینان از اینکه استراتژی بازاریابی B2C شما بر مصرفکنندگان مؤثر واقع میشود، باید بر نشاندادن مزایا و نتایج محصول یا خدمات متمرکز باشید.
مثالی از نرمافزار بهرهوری که قبلاً ذکر شد را در نظر بگیرید. حالا تصور کنید که دارید آن را مستقیماً به مصرفکنندگان میفروشید. هنگام خرید، مصرفکنندگان از شما میخواهند توضیح دهید که چگونه نرمافزار و ویژگیهای آن سودمند خواهد بود.
برخلاف بازاریابی B2B، مصرفکنندگان به دنبال بازگشت سرمایه خود نیستند. آنها بهسادگی به دنبال محصول یا خدماتی هستند که زندگی آنها را کمی آسانتر کند؛ بنابراین روی تسریع فرآیند خرید توسط مشتریان باید تمرکز کنید. این فرآیند از لحظهای که شخصی در وبسایت شما وارد میشود تا لحظهای است که خرید میکند. با کمک سئو میتوانید مشتریان آنلاین بیشتری به دست آورید و بهراحتی نرخ تبدیل خود را افزایش دهید.
برای شرکتهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام، پینترست و فیسبوک اغلب میتوانند برای چنین مقاصدی ارزشمندتر از پلتفرمهای تجاری مانند لینکدین باشند.
بهطورکلی تأثیر دیجیتال مارکتینگ در بیزینسهای B2B و B2C میتواند بدینصورت باشد:
آگاهی بیشتر از برند
قرار دادن کسبوکارتان در معرض کانالهای مناسب به مشتریان بالقوه کمک میکند تا در مورد آنچه شما ارائه میدهید اطلاعات بیشتری کسب کنند.
فرصتهای تجاری بیشتر
حتی اگر فقط از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال خود، سرنخهای بالقوه را جمعآوری میکنید، میتوانید این سرنخها را افزایش دهید و آنها را به مشتری تبدیل کنید.
هزینههای تبلیغات پایینتر
روشهای تبلیغات سنتی، معمولاً هزینههای بسیار بیشتری نسبت به بازاریابی دیجیتال دارند. اگر هزینه زیادی را در بازاریابی دیجیتال خود صرف کنید، میتوانید مطمئن باشید که بازگشت سرمایه خوبی هم خواهید داشت.
جمعآوری دادههای ارزشمند
دادهها و بینشهایی که از کمپینهای بازاریابی دیجیتال خود به دست میآورید بسیار باارزش هستند. شما با این دادهها میتوانید دقیقاً ببینید چه تعداد از کسبوکارها و مشتریان با استراتژیهای شما درگیر شدهاند و به چه روشهایی، میتوانید از هر کمپین یاد بگیرید و از آن اطلاعات برای بهبود هر کدام از کمپینها و استراتژیهای خود استفاده کنید.
اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال
اگر برایتان سوال است که چرا بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد، به نکات زیر توجه کنید:
در حال حاضر استراتژی بازاریابی کاملا به بازاریابی دیجیتال بستگی دارد
باعث افزایش فروش و در نهایت افزایش درآمد میشود
به شما در محبوب شدن برندتان کمک میکند
به ایجاد رابطه بهتر با مشتریان و بهبود چشماندازهای کسبوکار کمک میکند
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بهتری را به وجود میآورد
دارای فرصتهای شغلی گسترده و پویا است
به دیده شدن شما در SERP موتور جستجو کمک میکند
این نکات مزایای قابل توجه بازاریابی دیجیتال در کسب و کار هستند. در ادامه ۱۰ دلیل اهمیت بازاریابی دیجیتال را بررسی میکنیم:
۱. نرخ رو به رشد بازارهای دیجیتال
بازاریابی آنلاین یک فناوری در حال تحول با سرعت بالا بوده و فرصتهای شغلی بسیار زیادی را به وجود آورده است. از دهه ۱۹۹۰ تا به امروز، بازاریابی دیجیتال نیمی از وضعیت معیشت و روند فناوری را به خود اختصاص داده است.
۲. فرصتهای شغلی متنوع
بازار کار دیجیتال مارکتینگ گزینههای شغلی متنوعی را برای افراد ایجاد میکند به نحوی که میتوان حتی از خانه هم به صورت دورکاری در این حوزه فعالیت کرده و درآمد قابل توجهی کسب کرد. با گسترش و توسعه روز به روز فناوری، شاهد آگهیهای استخدام بیشتری در این حوزه هستیم.
۳. راهی آسان برای شروع یک کسب و کار خلاقانه
با استفاده از شبکههای اجتماعی مانند یوتیوب، اینستاگرام و حتی با ایجاد وبلاگ میتوانید به راحتی کسب و کار خود را شروع کنید. سپس میتوانید با تدوین یک استراتژی مناسب، بهترین کانال بازاریابی را برای دسترسی به مخاطبان هدف خود مشخص کرده و فعالیتتان را آغاز کنید.
۴. پیشرفت آسان در قیف فروش دیجیتال
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، لینکدین و یوتیوب میتوانند برای وبسایت شما ترافیک قابل ملاحظهای را ایجاد کرده و حتی محصولات با خدماتتان را تبلیغ کنند. با استفاده از بازاریابی دیجیتال میتوانید مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید.
۵. جذب آسان مخاطب در بسترهای اینترنتی
هنگامی که تمرکز کسب و کار خود را روی دیجیتال مارکتینگ میگذارید، دیگر راه برگشتی وجود ندارد. بلکه باید به کمک این روش مخاطبان بسیاری را به برند خود جذب کنید. برای مثال بازاریابی دیجیتال در ایجاد ترافیک بالا برای سایت شما نقش اساسی دارد.
۶. شکاف مهارتهای دیجیتال
بازارهای دیجیتال به دلیل رو به رشد بودن، دارای فرصتهای شغلی بسیاری هستند و به همین دلیل تقاضای زیادی برای افرادی که مهارت دیجیتالی دارند، وجود دارد. حتی اگر یک متخصص حرفهای در این زمینه نیستید، باز هم میتوانید با استمرار فعالیت و تجربه جایگاه خود را در این حوزه پیدا کنید. هر چند همین بازار نو و رو به رشد باعث شده تا با شکاف مهارتهای دیجیتال مواجه شویم.
شکاف مهارت در واقع به تفاوت بین مهارتهای مورد نیاز برای انجام کار و مهارتهایی که یک فرد دارد، گفته میشود. در نتیجه افرادی که با شکاف مهارت استخدام میشوند، توانایی لازم را برای انجام کارها ندارند و به همین دلیل حضور نیروهای متخصص بسیار ضروری است.
۷. تطبیق پذیری
پس از تسلط بر مهارتهای برتر برای نقش بازاریاب دیجیتال، با مهارتهای دیگری هم آشنا خواهید شد. اگر در یک حوزه تخصص دارید، برای تغییر جایگاهتان لازم است تا کمی تلاش کنید و سپس وارد شاخههای دیگر آن شوید. شما میتوانید در هر حوزهای که میخواهید کار کنید و با ارتقای مهارتهای قبلی، مهارتهای جدیدی هم یاد بگیرید. در این زمینه، گزینههای بسیار زیادی در کنار فرصتهای یادگیری وجود دارد و در نتیجه میتوانید از مهارتهای خود بهترین استفاده را کنید.
۸. تحول در بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال یکی از زمینههایی است که همیشه در آن نکات جدیدی برای یادگیری پیدا خواهید کرد. این منابع به شما امکان خلاقیت در برنامههای بازاریابیتان را میدهد. با توجه به اینکه در موسسات بازاریابی، افراد با پیشینههای مختلف و استراتژیهای گوناگون کار میکنند، میتوانید از آنها اطلاعات متنوعی کسب کنید. همچنین خواندن بهترین کتابهای دیجیتال مارکتینگ میتواند باعث پیشرفت شما در این زمینه شود.
۹. پشت سر گذاشتن رقیبان
تطبیق بازاریابی آنلاین با سازمان شما یک ضرورت است و به شما امکان میدهد تا شرکت و چشماندازتان را بشناسید. حتی اگر شما محتوا و وبسایت عالی داشته باشید، باز هم ممکن است به دلیل مطلع نبودن از روند فعلی بازار، نتیجه مطلوبی نگیرید.
وظایف مدیر دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابان دیجیتال کسانی هستند که با توجه به هدف و بودجه شرکت برای افزایش آگاهی برند یا جذب مشتریان از همه کانالهایی که در بالا ذکر شد استفاده میکنند. آنها روی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) خاصی متمرکز هستند و با توجه به آنها و سنجش دقیقشان، بازدهی هریک از کمپینهای مختلف خود در کانالهای مختلف را اندازهگیری میکنند و با این نتایج بهترین آنها را اجرا میکنند.
در یک استارتاپ یا کسب و کاری کوچک ممکن است یک دیجیتال مارکتر همه مسئولیتهای بازاریابی دیجیتال را برعهده بگیرد؛ اما در سازمانهای بزرگتر به مرور برای هریک از کانالها و تاکتیکها متخصصینی خاص به وجود میآید. به عنوان مثال، نقشهای زیر در سازمانهای بزرگ رایج است:
نقش
KPI اصلی
مدیر سئو
ترافیک ارگانیک
مدیر بازاریابی محتوایی
زمان سپری شده کاربر در صفحه، ترافیک کلی بلاگ
مدیر شبکههای اجتماعی
تعداد فالوئرها، به اشتراک گذاشتنها، درگیرسازی
مدیر ایمیل مارکتینگ
نرخ بازکردن ایمیل، نرخ کلیک روی لینکهای ایمیل
آیا برای دیجیتال مارکتینگ به بودجه زیادی نیاز است؟
میزان بودجه لازم به استراتژی بازاریابی دیجیتال شما بستگی دارد. برای دسته اول که بازاریابی دیجیتال نوع آفلاین بود هزینههای شما ممکن است بسیار بالا باشد. از قیمتهای سرسامآور تبلیغات تلویزیونی نمیتوان چشمپوشی کرد. اما در روشهای بازاریابی آنلاین روشهای بسیار کم هزینهتری موجود است.
اگر بخواهید از کانالهای سئو، شبکههای اجتماعی یا بازاریابی محتوایی استفاده کنید، باید این خبر خوب را به شما بدهم که نسبت به بازخوردی که میگیرید به شدت هزینه کم و قابل چشمپوشی تقبل میکنید. اگر هم بخواهید از کانالهای تبلیغات کلیکی یا تبلیغات همسان استفاده کنید میتوانید با بازدهی خیلی خوبی با دریافت آمار دقیق از نتایج کمپین خود، هزینه خود را مدیریت کنید و بسته به نتیجهای که میخواهید بگیرید یا تعداد کلیکی که نیاز دارید، خودتان هزینه دلخواه خود را وارد میکنید.
نوع آفلاین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
همان فعالیتهای بازاریابی که به صورت سنتی و محیطی اجرا میشده است اگر با استفاده از ابزارهای دیجیتال باشد در این دسته قرار میگیرد:
بازاریابی محیطی ارتقایافته
رادیو مارکتینگ / بازاریابی رادیویی
تلویزیون مارکتینگ / بازاریابی تلویزیونی
تلفن مارکتینگ / بازاریابی تلفنی
بازاریابی محیطی ارتقاء یافته
برخی از فعالیتهای بازاریابی سنتی گاهاً میتواند با ابزارهای دیجیتال همراه شوند و اثرگذاری بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال در شهر تهران شما روزانه بیش از 4000 سازه تبلیغاتی از قبیل بیلبورد، استرابورد و… میبینید که همگی در حال رقابت با یکدیگر هستند برای جلب نظر و توجه شما. دیجیتال مارکتینگ از این نوع را میتوان در بیلبوردهای الکترونیکی یافت که بسیار رایج شدهاند.
نوع دیگری از بازاریابی، بازاریابی با سمپلینگ بوده است که بسیار رواج داشته و دارد. بدین معنی که شرکتها محصول خود را در ابعاد کوچکتر یا نمونهای از آن را در اختیار دیگران قرار میدهند تا پس از آزمایش کردن آن را خریداری کنند. حال در این نوع از بازاریابی، اگر شما محصول یا خدمتی دارید میتوان به سمپلینگهای دیجیتال نیز اندیشید که مثالی از آن را امروزه شما در فروشگاههای موبایلفروشی بزرگ یا نمایندگیهای سامسونگ یا… میبینید و یا همچنین سیستمهای تبلیغات تعاملی که در پاساژهای معروف تهران نیز وجود دارد.
رادیو مارکتینگ
نه تنها در ایران بلکه در پیشرفتهترین کشورهای دنیا نیز هنوز رادیو زنده است و به عنوان یک رسانه و کانال برای دیجیتال مارکتینگ قابل استفاده است. در این زمینه به آمارها دقت کنید:
در ایالات متحده میانگین شنیدن رادیو به طور سرانه 2 ساعت در روز است.
در ایران نیز همچنان 34 درصد جمعیت در هفته به رادیو گوش میکنند که برخی از آنان بیش از یک ساعت در روز شنونده رادیو هستند. لذا رادیو نیز بخشی از بودجه سازمانها را به خود اختصاص میدهد.
استفاده از رادیو برای مخابره یک پیام تبلیغاتی میانبرنامهای و یا حتی اسپانسرینگ یک برنامه میتواند روش بسیار کاربردی باشد.
بازاریابی تلویزیونی
بازاریابی تلویزیونی نیز بسیار رایج و مرسوم بوده و هست و به دلیل مخاطبان زیادی که سالها در بین عموم داشته بسیاری از کسب و کارها را ترغیب به استفاده از این کانال کرده است و به همین دلیل است که هزینههای سرسامآوری را به شرکتها تحمیل کرده و سازمانهای کوچک یا نوپا توانایی پرداخت آن را ندارند.
بازاریابی تلفنی
در بازاریابی تلفنی، مفاهیمی چون تماسهای سرد که همچنان در دنیا و در کشور خودمان به وفور در حال انجام است، بازدهی خوبی وجود ندارد چرا که غالباً سعی میشود به کسی که تا به حال ارتباطی با کسب و کار ما نداشته است، محصولی فروخته شود. بازاریابی پیامکی نیز با اینکه با اصول مارکتینگی درست میتواند بسیار موثر باشد؛ ولی در صورت استفاده نابجا ممکن است باعث ایجاد مزاحمت برای افراد شود و اثری منفی بجای گذارد.
بنابراین به طور کلی بازاریابی دیجیتال آفلاین چنین دستهبندی میشود:
ارتقایافته
بیلبوردهای الکترونیک
سمپلینگ الکترونیک
رادیو مارکتینگ
تبلیغات رادیو
اسپانسر شدن برنامهها
بازاریابی تلویزیونی
تبلیغات تلویزیونی
تله شاپینگ
بازاریابی تلفنی
تماس سرد
پیامکی
کد QR
معایب نوع آفلاین دیجیتال مارکتینگ
۱. نکتهای منفی درباره بازاریابی آفلاین آن است که به طور کلی خیلی سخت میشود پیامی را سفارشی سازی شده و هدفگیری شده به بخش خاصی از مشتریان رساند. مثلاً شما در تلویزیون پیام تبلیغاتی خود را به هرکسی که پای تلویزیون نشسته میرسانید ولی هرگز نمیتوانید برای هرکس پیام منحصر به فرد خودش را بفرستید. مثلاً خیلی جذابتر میبود اگر برای کسی که تا به حال شما را نمیشناخته پیامی برای جذبش ارسال کنید و برای کسی که قبلاً از شما خرید داشته است پیامی برای تشکر یا تخفیف ویژه بدهید که مجدد از شما خرید کند. بلکه مجبورید به هر دو نفر یک نوع پیام منتقل کنید تازه اگر شانس بیاورید که در زمان پخش تبلیغات شما پای تلویزیون با حواس کامل نشسته باشد.
۲. نکته منفی دیگر این نوع تبلیغات سخت بودن سنجش و ارزیابی بازدهی آن است. مثلاً هنگامی که شما همزمان هم در رادیو و هم در تلویزیون و هم در بیلبوردهای شهر تبلیغ کردهاید نمیتوانید به طور دقیق بدانید چند نفر تبلیغ شما را دیدهاند، چند نفر از طریق آن از شما خرید کردهاند، به طور تفکیک شده چند نفر از رادیو و چند نفر از بیلبورد از شما خرید کردهاند و … . پاسخ هیچکدام از این نوع سوالات در بازاریابی آفلاین را نمیتوان به طور دقیق داد.
اما در بازاریابی دیجیتال از نوع آنلاین این 2 نکته منفی وجود ندارد بلکه بسیار دقیق قابل هدفگیری و قابل سنجش است.
چارچوب کلی دیجیتال مارکتینگ
چارچوبی در حوزه اهداف و کانالهای این حوزه مرسوم است به نام چارچوب (RACE (Reach-Act-Convert-Engage. در هریک از این مراحل، اهداف و کانالها و روشها بازاریابی متفاوت خواهد بود.
در بخش reach هدف جذب مشتریان یا آشنایی اولیه آنها با خدمات است. در این بخش از بازاریابیهای آفلاین یا آنلاین میتوان استفاده کرد.
در بخش Act هدف آن است که مشتری اولین خرید خود را انجام دهد و به قولی فعال سازی شود. در این بخش میتوان از شبکههای اجتماعی، صفحات فرود، بازاریابی مجدد، ایمیل مارکتینگ یا… استفاده کرد.
در بخش Convert هدف آن است که مشتری به یک خریدار پرتکرار تبدیل شود که برای هر شرکتی میزان مختلفی از فروش، معنی فروش پر تکرار است. از ریتارگتینگ، CRO، UGC، شخصیسازی، ایمیل مارکتینگ و… میتوان در این بخش استفاده کرد.
در نهایت در بخش Engage هدف آن است که مشتری به یک مشتری وفادار و همیشگی تبدیل شود و یا این که اگر تکرار خریدهای او کم شده یا مدتی است خریدی نداشته مجدداً او را وفادار کنیم. در این بخش نیز شخصیسازیهای اتوماتیک، برنامههای وفادارسازی، سیستمهای CRM و… از تاکتیکهای مرسوم است.
آیا دیجیتال مارکتینگ یک تقاضای پیوسته و مداوم در بازار است؟
بازاریابان دیجیتال و به ویژه کارشناسان بازاریابی آنلاین، به این میزان گسترده استفاده از اینترنت باید توجه کنند. چرا که هرچقدر دسترسی به فضای آنلاین راحتتر شود، تقاضا برای دیجیتال مارکتینگ هم بیشتر میشود. هم اکنون بیش از نیمی از مردم جهان، یک کاربر آنلاین هستند و فعالیتهای خود را از طریق گوشیهای هوشمند یا لپتاپ انجام میدهند. به همین دلیل سازمانها بیش از گذشته برای سودآوری، به دنبال توسعه فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ خود هستند.
مخاطبان بازارهای اروپا، آسیا و آمریکای شمالی، استفاده بسیاری از اینترنت دارند. بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سوی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات (۱۳۹۷)، بیش از ۷۲ میلیون و ۹۴۱ نفر در ایران از اینترنت استفاده کرده و ضریب نفوذ آن به حدود ۸۹ درصد رسیده است. سال به سال با توسعه فناوریهای مرتبط در ایران، شاهد افزایش کاربران در فضای وب هستیم.
به همین دلیل سازمانها برای تداوم بقای خود و حفظ خود در بازار به شدت رقابتی موجود، به دنبال آن هستند تا در فضای وب حضور مستمری پیدا کنند. بر اساس مطالعات Forrester Research، تقاضا برای مهارتهای مارکتینگ آنلاین در پنج سال گذشته، تقریبا دو برابر شده است. در ایران هم آمارها نشان میدهد که نفوذ اینترنت ADSL به صورت خطی رو به رشد بوده، اما نفوذ اینترنت موبایل با شیب صعودی به سرعت در حال حرکت است. همچنین بر اساس آمار منتشر شده در سال ۱۳۹۶، ۳۳ میلیون نفر از جمعیت ایران با موبایل به اینترنت متصل میشوند.
این درحالی است که ضریب نفوذ کاربران فعال موبایل در سال ۸۶ حدود ۵/۳۹ درصد اعلام شده و در سال ۹۴ این ضریب نفوذ به ۴۶/۹۶ درصد رسیده است. یعنی ضریب نفوذ کاربران موبایل در این سالها بیش از دو برابر شده است. این روند رو به رشد همچنان ادامه خواهد داشت. چرا که با توسعه فناوریهایی همچون نسل 4G، واردات تلفنهای هوشمند جدیدتر و فراهم کردن زیرساخت ارتباطات در تمامی شهرها و روستاهای ایران، شاهد افزایش تعداد کاربران آنلاین خواهیم بود.
در حال حاضر مدیریت شبکههای اجتماعی برای سازمانها در سراسر جهان، به یک ضرورت تبدیل شده است. هر چقدر که از اقتصادهای سنتی دورتر میشویم و کاربران با فناوری آشناتر میشوند؛ تقاضا برای دیجیتال مارکتینگ افزایش بیشتری پیدا میکند. برای مثال استرالیا با کنار گذاشتن روشهای سنتی تبلیغات و اقتصاد، خدمات مبتنی بر بازاریابی دیجیتال را در خط مقدم اقتصاد خود قرار داده و با افزایش چشمگیر تقاضا برای استخدام بازاریابان دیجیتال نسبت به پنج سال گذشته مواجه شده است.
همین رشد روز افزون باعث شده تا جایگاههای شغلی برای متخصصان بازاریابی بسیاری خالی بماند. چرا که میان نیازهای سازمان و مهارتهای متخصصان شکاف بسیاری وجود دارد و افرادی که واقعا در این حوزه تخصص و تجربه کافی را داشته باشند، در این بازار با موفقیت بسیاری روبهرو خواهند بود. در سال ۲۰۱۸، اصلیترین تقاضای بازار استخدامی، مربوط به حوزه بازاریابی دیجیتال بوده است که تخصصهای زیر در این حوزه در اغلب کشورهای جهان با تقاضای بسیاری مواجه هستند:
استراتژی محتوا
مدیریت پروژه دیجیتال
تجزیه و تحلیل داده
بازاریابی برند
بهینهسازی موتور جستوجو (SEO)
طراحی و توسعه وبسایت
تجارت الکترونیک (E-commerce)
هر کشوری در جهان متناسب با نیازها و امکانات خود، مهارتهای متفاوتی را در حوزه دیجیتال مارکتینگ نیاز خواهد داشت. برای مثال در مناطق در حال توسعه مانند آمریکای لاتین و آفریقا، تقاضا برای بازاریابی موبایل (موبایل مارکتینگ) به شدت بالا است. چرا که در بسیاری از مناطق در حال توسعه، موبایل بیشتر از دسکتاپ محبوب شده و امکانات دسترسی آنها به موبایل بسیار بیشتر است.
در حال حاضر در کشورهایی چون کانادا، هند، آمریکا، امارات متحده عربی، استرالیا، ایرلند و فیلیپین، شاهد رشد چشمگیر تقاضای بازار دیجیتال مارکتینگ هستیم. در ایران هم این بازار هرچند تقریبا جدید است، اما روزبهروز شاهد رشد آن خواهیم بود.
سخن آخر
مباحث پیرامون دیجیتال مارکتینگ به قدری گسترده است که تنها در یک مقاله نمیتوان به طور مفصل به تمام جوانب آن اشاره کرد؛ با این حال سعی کردیم در این مقاله شما عزیزان را با اصول و شاخه های دیجیتال مارکتینگ و بعضی از موضوعات آن آشنا کنیم. امیدوارم با خواندن این مقاله اطاعات خوبی را پیرامون این مبحث کسب کرده باشید. هرگونه سوالی داشتید حتما در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
پروژه های طراحی سایت با مشاوره و یک قرارداد خوب شروع می شود – مشاوره را با ما شروع کنید :
اگر به فعالیت در زمینه طراحی سایت علاقه مندید اما پیش زمینهای در مورد این موضوع ندارید، تا انتهای این مقاله با آرتان بیزهمراه باشید تا به شما بگوییم که طراحی سایت چیست و چطور میتوانید
یک طراح حرفهای در این زمینه شوید.
طراحی سایت چیست؟
طراحی سایت به ساخت و راه اندازی صفحات سایت گفته میشود که معمولا این کار با کدنویسی به زبانهای مختلف برنامه نویسی و یا با استفاده از قالبهای آماده انجام میشود. در آغاز، وبسایتها با استفاده از زبان HTML نوشته میشدند و پس از آن با پیشرفت وب، طراحی با استفاده از جدولهای پنهان در صفحه و زبان HTML منسوخ شد و استفاده از زبان CSS روی کار آمد. به زبانی سادهتر تعریف طراحی سایت عبارت است از ساخت صفحات وب یا ریدیزاین و بهینه سازی سایتهای قدیمی که در بستر اینترنت انجام میشود.
برای طراحی سایت چه ابزارهایی وجود دارد؟
اولین و مهمترین چیزی که برای طراحی سایت یا Web Design نیاز دارید، یک کامپیوتر است. این کامپیوتر یا لپتاپ باید قدرت کافی در اجرای برنامههای گرافیکی و کدنویسی را داشته باشد و تا حد امکان در زمان کار خاموش نشود و یا هنگ نکند که زحماتتان هدر نرود. اگر بخواهید بدانید دیگر ابزارها و مهارتهای اصلی در طراحی سایت چیست، می توان تسلط به زبانهای برنامه نویسی و فریمورکهای مربوطه را نام برد.
اهمیت طراحی سایت
در این بخش از اهمیت طراحی سایت در کشورمان صحبت می کنیم.
فعالیت در فضای آنلاین به خصوص در سطح وب، جدیدترین و پرمخاطب ترین چالش این روزهای کسب و کارهای بزرگ و برند در تمامی شهرهای ایران است. شهرهای پرجمعیت تر از قبیل تهران، مشهد، اصفهان و … فعالیت گسترده تری را پیش گرفته اند و با ایجاد بوت کمپ های حرفه ای در حوزه دیجیتال مارکتینگ تلاش می کنند افراد متخصص تری را تربیت کنند. یکی از حوزه های فعالیت در این فضا طراحی سایت است که به عنوان مطمئن ترین راه ارتباطی کسب و کار با مشتری شناخته شده است. از همین رو طراحی سایت در مشهد، تهران، شیراز و دیگر شهرهای بزرگ خواهان زیادی پیدا کرده و بازار کار خوبی را برای فعالان این حوزه فراهم آورده است
ورود به بازارهای دیجیتال جزو جدایی ناپذیر کسب و کارها جهت ارائه خدمات حرفه ای در فضای وب به ساده ترین شکل ممکن است. آنچه که در این مسیر حائز اهمیت است، استفاده از پلتفرم های کاربرپسند و ساده بوده تا بتوان از ظرفیت مشتری موجود در این فضا به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. طراحی سایت می تواند به هر کسب و کاری اعتبار و جایگاه ویژه ای به جهت فروش و ارائه خدمات دهد.
انواع طراحی سایت چیست ؟
به صورت کلی سایتها به دو دسته تقسیم میشوند، که عبارتند از سایتهای استاتیک و سایتهای دینامیک. در ادامه به شما خواهیم گفت که هرکدام از آنها چه ویژگیهایی دارند و در چه زمینههایی استفاده میشوند.
سایتهای استاتیک
در قسمت قبل به طور کامل با وظایف بک اند کار و فرانت اند کار آشنا شدید و متوجه شدید که هرکدام چه وظایفی بر عهده دارند. با این مقدمه به توضیح سایت استاتیک میپردازیم. در این نوع سایتها تنها قسمت فرانت اند انجام شده و هرکدام از صفحات سایت، جداگانه در سرور بارگذاری میشود.
در سایتهای استاتیک امکان تغییر محتوای سایت توسط مدیر آن وجود ندارد و برای این کار باید یا یک طراح سایت را استخدام کنید و یا طراحی سایت را یاد بگیرید! البته امروزه با توجه به وجود سیستمهای پیشرفته مدیریت محتوا، مانند وردپرس، استفاده از سایتهای استاتیک بسیار کمتر شده است. معمولا از این نوع سایتها برای شرکتهای کوچک و یا سایتهای معرفی که نیاز چندانی به تغییر محتوا ندارند، استفاده میشود.
سایتهای دینامیک
در سایتهای دینامیک با توجه به پویایی که دارند، هر دو بخش فرانت اند و بک اند اجرا میشود. بک اند در این نوع از طراحی سایت وظیفه پویا سازی وبسایت را بر عهده دارد. پویا بودن سایت به این معناست که تمامی محتوای سایت توسط مدیر سایت قابل تغییر باشد؛ به صورتی که میتوانید هر روز یک محتوای جدید و متغیر در سایت خود بارگذاری کنید. نمونه این نوع سایتها، سایتهای خبری و مجلهای هستند.
طراحی سایت را از کجا شروع کنیم؟
این روزها که کسب و کارهای اینترنتی رونق چشمگیری گرفتهاند، افراد زیادی تمایل به چنین مشاغلی، از جمله طراحی وبسایت پیدا کردهاند. همچنین از آنجایی که در حال حاضر بسیاری از کسب و کارهای سنتی به سمت اینترنتی شدن پیش میروند و تغییر مسیر میدهند، بازار کار مشاغلی مانند طراحی سایت پرطرفدار شده است. اما اولین سوالی که برای تازه واردان این حوزه مطرح میشود این است که از کجا باید این کار را شروع کنیم و چگونه باید در این مسیر گام برداریم. در ادامه سه گام اولیه و اساسی طراح سایت شدن را بررسی میکنیم.
با کار یک طراح وب آشنا شوید
قبل از آن که به سراغ شرکت در کارگاههای متفاوت بروید، بهتر است در مورد کار و وظایف طراحان وبسایت و روشهای کسب درآمد از این راه تحقیق کنید و با پستیها و بلندیهای این مسیر آشنا شوید. در قدم نخست، لازم است به خوبی فکر کنید و ببینید که آیا واقعا به کار طراحی سایت علاقه دارید و یا صرفا به خاطر درآمد، آن را انتخاب کردهاید؟ در واقع شما باید بدانید که علاقه، یکی از اساسیترین مواردی است که سبب پیشرفت شما در هر کاری میشود. همچنین درمورد موقعیت شغلی و درآمد طراحان سایت اطلاعات لازم را به دست آورید تا با انگیزه کافی به این حوزه وارد شوید.
تخصصهای لازم در طراحی سایت را بشناسید
برای آن که یک سایت شکل بگیرد و راهاندازی شود، به تیمی از تخصصهای گوناگون نیاز دارد. اگر تمایل دارید که به عنوان یک طراح سایت فعالیت کنید، ابتدا جایگاه خود را در این تیم مشخص کنید. ایجاد طرحهای اولیه سایت، طراحی اشکال گرافیکی، تصویر سازی، طراحی لوگو و… به عهده گرافیست بوده و نیاز است تا با خلاقیت و انگیزه کافی، این کار انجام شود. برنامه نویس سمت کاربر (Client Side) یکی دیگر از اعضای این تیم است که وظیفه طراحی رابط کاربری یا همان پوسته سایت را بر عهده دارد. همچنین برنامه نویس سمت سرور (Server Side) یکی دیگر از جایگاههای موجود در یک تیم طراحی سایت است که وظیفه برقراری ارتباط مرورگر با سرور را بر عهده دارد.
با بهترین روشهای یادگیری طراحی سایت آشنا شوید
یکی دیگر از مراحل اولیه طراحی سایت این است که برای شروع به دنبال راهی بگردید تا با کمترین هزینه ممکن، شما را تبدیل به یک طراح حرفهای کند. این هزینه علاوه بر پول، شامل وقت و انرژی شما نیز میشود. چند مورد از روشهای یادگیری این مهارت را در ادامه ذکر کردهایم:
جستجو در اینترنت و مطالعه مقالات موجود که البته با دشواریهای زیادی همراه است.
مطالعه کتاب که فرآیند یادگیری را طولانی میکند، اما از نظر هزینه مقرون به صرفهتر است.
ویدئو آموزشی که هزینه به نسبت کمتری دارد، اما یک سری سوالات بیجواب در ذهنتان باقی میگذارد.
کلاسهای آموزشی که با کسب تجربیات بالایی همراه است، اما نیازمند صرف وقت بیشتر و هزینه بالاتر میباشد.
یادگیری طراحی سایت چگونه است و چه مراحلی دارد؟
قبل از آن که به سراغ طی کردن مراحل یادگیری طراحی سایت بروید، لازم است بدانید که شما به عنوان یک طراح حرفهای چه نیازهایی دارید؟ اکثر افراد نمیدانند که مراحل یادگیری این حرفه به چه شکل است و در ابتدای راه دچار سردرگمی میشوند. سوالاتی از قبیل آن که چه ابزارهایی برای این کار لازم است؟ کدام زبانهای برنامه نویسی را باید بیاموزند و چگونه میتوانند در این مسیر حرفهای شوند، از جمله سوالاتی است که احتمالا شما هم با آنها مواجه شدهاید. در ادامه به شما خواهیم گفت که برای طراح سایت شدن چه مراحلی را باید پشت سر بگذارید.
مرحله اول
از گذشته تاکنون تکنولوژیهای گوناگونی در جذابیت فرآیند طراحی سایت تاثیر داشتهاند و تمام این تکنولوژیها به زبان HTML منتهی میشوند. این زبان نشانهگذاری، اولین مهارتی است که باید به دست آورید. بزرگترین برنامهنویسان هم در ابتدا، کار خود را با استفاده از این زبان آغاز کردهاند. از HTML برای ایجاد بدنه اصلی و ساختار کلی صفحات یک سایت استفاده میکنند. این زبان به واسطه تگها کار میکند و در واقع این تگها هستند که مشخص کننده عناصر استفاده شده در صفحات وب میباشند.
مرحله دوم
همانطور که گفتیم، با استفاده از زبان HTML شما قادر خواهید بود ساختار کلی صفحات وب را بسازید، اما این صفحات ظاهری کاربرپسند ندارند. بنابراین به زبان دیگری نیاز پیدا میکنید تا این ضعفها را به خوبی پوشش دهد. یکی از زبانهایی که به منظور زیباسازی صفحات وب استفاده میشود، CSS نام دارد. CSS مانند HTML نوعی زبان نشانهگذاری است که ساختار صفحات سایت را از چیدمان عناصر تا تغییر رنگبندی و فونتها شکل میدهد. این زبان به شما کمک میکند تا رنگها، فونتها، ابعاد، سایزها، نحوه چیدمان عناصر و… را تعیین کنید؛ بنابراین یادگیری آن برای طراح سایت شدن ضروری است.
مرحله سوم
زمانی که تسلط لازم بر زبانهای HTML و CSS را به دست آوردید، میتوانید به خوبی صفحات وب ایستا را طراحی و راهاندازی کنید. اما این روزها کمتر سایتی پیدا میشود که از نوع ایستا باشد؛ چراکه اکثر کاربران به دنبال سایتهای تعاملی و داینامیک هستند و تمایلی به استفاده از امکانات بیشتر آن دارند. پویا بودن سایت حس بهتری را به کاربر القا میکند. یکی از بهترین زبانهای برنامه نویسی که به منظور پویا کردن سایتها استفاده میشود، جاوا اسکریپت نام دارد. این زبان بسیار سطح بالا بوده و مبتنی بر شی و تفسیری نیز میباشد.
سومین گامی که برای طراح سایت شدن باید بردارید، یادگیری و تسلط بر زبان جاوا اسکریپت (Java Script) میباشد. از این زبان میتوان در حوزه برنامه نویسی سمت سرور (Server Side)، اپلیکیشنهای موبایل، بازی و سایر برنامههای ویژه دسکتاپ استفاده کرد. به عبارتی دیگر، جاوا اسکریپت یک زبان همه فن حریف بوده و یادگیری آن برای طراحان سایت بسیار ضروری است.
مرحله چهارم
زمانی که شما سه زبان برنامه نویسی که تا اینجا نام بردیم را یاد بگیرید، قادر خواهید بود یک سایت را به طور کامل طراحی نمایید. اما در حال حاضر علاوه بر اینکه سایتها باید ظاهر زیبایی داشته باشند، نیازمند منطق صحیح نیز هستند. به همین دلیل نیاز است سایتهایی ساخته شود که نیازهای کاربران را به درستی اجرا و پردازش کنند. اگر قرار است که شما به عنوان یک برنامه نویس سمت سرور یا حتی Full Stack فعالیت کنید، لازم است این دسته از زبانهای برنامه نویسی مانند PHP را نیز فرا بگیرید.
مرحله پنجم
یکی از مراحل مهم یادگیری طراحی سایت که هرکس در مسیر خود باید به خوبی با آن آشنا شود، سئو یا همان بهینهسازی سایت است. بسیاری از طراحان تصور میکنند که سئو سایت در حوزه کاری آنها قرار ندارد، در صورتی که یکی از عناصر تاثیرگذار بر بهینه بودن سایت، طراحی درست و اصولی آن است که بدون شک این بخش به طراح مربوط میشود. به عنوان مثال کاربردپذیری یکی از اصول مهم سئو است که بستگی به علم و مهارت طراح دارد.
برای طراحی سایت چه زبانهایی را باید فرا بگیریم؟
اگر در این حوزه تاکنون تحقیق کرده باشید، به احتمال زیاد با نامهای بسیاری روبرو شدهاید. همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم، یکی از سوالاتی که داوطلبین یادگیری طراحی سایت با آن روبرو میشوند این است که چه زبانی را باید بیاموزند و یا اینکه آیا یادگیری تمام زبانهای موجود ضروری است؟
بدون شک از بین تمامی زبانهای موجود در برنامه نویسی، چند مورد از آنها کارآمدتر و اساسیتر هستند. از طرفی، یادگیری تمامی زبانها تقریبا غیرممکن است و تمام آنها به کارتان نمیآیند. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم در هر بخش از طراحی سایت که مشغول به کار هستید، یکی از زبانهای مربوط به همان حوزه را انتخاب کنید و در همان زمینه کاملا مسلط شوید. در قسمت قبل که مراحل یادگیری طراحی سایت را معرفی کردیم، درمورد یادگیری چند مورد از زبانهای مهم این حوزه توضیح دادیم. به طور کلی زبانهای برنامه نویسی از نظر کارکرد در طراحی سایت به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
سمت کاربر
سمت سرور
زبانهایی که مربوط به طراحی ظاهری میشوند و در ارتباط مستقیم با کاربر قرار دارند، مانند: HTML، CSS، جاوا اسکریپت و… سمت کاربر هستند و زبانهایی مانند PHP، سمت سرور هستند که بنا به حوزه تخصصی خود باید آنها را یاد بگیرید و به تسلط کامل برسید.
یک طراح سایت چه وظایفی دارد؟
وظایفی که در یک پروژه طراحی سایت وجود دارد، بستگی به مرحلهای دارد که طراح سایت موظف است آن را انجام دهد. برای درک این موضوع، بهتر است این طور بیان کنیم که یک سایت حرفهای زمانی حاصل میشود که دو تیم و یا دو شخص در ساختن آن دخیل باشند. بدین منظور، حضور یک شخص حرفهای در زمینه فرانت اند (Front-End) و شخص دیگری با عنوان متخصص بک-اند (Back-End)، در تیم طراحی لازم است.
وظایف یک فرانت اند کار چیست؟
فرانت اند سایت شامل تمامی کدهایی از سایت است که در معرض دید مخاطب قرار میگیرد. تمامی ویژگیهای مربوط به ظاهر سایت که پس از ورود به هر سایتی آن را مشاهده میکنید، شامل این موضوع میشود. برای طراحی و توسعه فرانت اند یک سایت، نیاز به تسلط به زبان های برنامه نویسی نظیر: HTML ،CSS و جاوا اسکریپت دارید.
لازم به ذکر است که به منظور طراحی پروژههای بزرگ و حرفهای، نیاز به همکاری یک گرافیست نیز وجود دارد تا ابتدا به وسیله نرم افزارهای گرافیکی بخشهای مختلف سایت طراحی شود و سپس متخصص فرانت اند آنها را به کدهای قابل فهم برای سیستم تبدیل کند.
وظایف یک بک اند کار چیست؟
بک اند سایت در واقع همان کدهای سمت سرور و کدهایی است که کاربران سایت آنها را مشاهده نمیکنند. متخصص بک اند که در قالب یک تیم یا به صورت فردی فعالیت میکند، مسئولیت کدنویسی ساختار و ستونهای اصلی سایت را بر عهده دارد. به بیانی دیگر تمامی امکانات و عملکردهای سایت در این بخش کدنویسی میشوند و معمولا بدین منظور از زبانهای برنامه نویسی Python، ASP و PHP استفاده میشود.
چگونه میتوان یک طراح سایت موفق شد؟
حتما میدانید که هر علمی مانند اقیانوسی است که هیچ پایانی ندارد و شما هر چیزی که در مورد آن بدانید کم است. طراحی سایت نیز از این قانون مستثنی نیست و هیچ نقطه پایانی برای این مهارت وجود ندارد. به ویژه آن که روز به روز زبانهای برنامه نویسی و منابع و مراجع آن آپدیت میشوند و نیاز است تا به صورت مداوم علم خود را به روزرسانی کنید. در این بخش، چند نکته مهم برای حرفهای شدن در این حوزه را با شما در میان میگذاریم.
انجمن CodePen
پس از آن که زبانهای برنامه نویسی را آموختید، زمان آن رسیده که برای تکمیل و به روزرسانی دانش خود به انجمن CodePen بپیوندید. در این انجمن آنلاین میتوانید کدهایی که نوشتهاید را در شبکههای مختلف به اشتراک بگذارید و با استفاده از نقطه نظرات سایر متخصصان این حوزه، آنها را ویرایش کنید. CodePen محیط بسیار مفیدی برای برنامه نویسان و به ویژه طراحان سایت تازهکار است.
دوست شما، گوگل!
اگر شما طراحی سایت را در بهترین آموزشگاهها هم یاد بگیرید، باز هم سوالاتی است که در حین کار با آنها روبرو میشوید. در چنین مواقعی، یکی از گزینههایی که در حرفهای شدن شما بسیار موثر است، گوگل میباشد. برای استفاده از این امکان، باید دقیقا همان چیزی را که میخواهید در گوگل جستجو کنید و به دنبال یک منبع معتبر بگردید. لازم به ذکر است، از آنجایی که علم تکنولوژی همواره در حال به روز شدن است، از قدیمی نبودن مطلب یا ویدئویی که از آن استفاده میکنید، اطمینان حاصل کنید.
تجربه کاربری (UX)
یکی از مواردی که شما را به یک طراح سایت حرفهای تبدیل میکند، آشنایی کامل با مباحث UX است. در واقع هیچ چیز به اندازه یک تجربه کاربری حرفهای سبب رضایت و یا نارضایتی مخاطب نمیشود. بنابراین شما به عنوان یک طراح سایت باید به خوبی با این موضوع آشنایی داشته باشید و نکات مربوط به آن را در طراحی خود پیاده کنید. طراحانی که از روند شکلگیری تجربه مطلع هستند، بهتر میتوانند به دنبال ایجاد عوامل موثر در روند کار باشند.
روندهای طراحی مدرن
برای آن که بتوانید یک سایت مدرن طراحی کنید، در مرحله اول باید از نیاز کاربران و چگونگی تعامل آنها با وبسایتتان مطلع شوید. استفاده از تکنیکهای طراحیهای مدرن، پروژه شما را برجستهتر میکند و باعث میشود تا اثر بهتر بر کاربر داشته باشد. علاوه بر آنچه که ذکر شد، موارد زیر نیز در حرفهای شدن شما در طراحی سایت تاثیرگذار هستند:
به دنبال چالش در پروژههای خود باشید.
از بازخورد و انتقادات اطرافیانتان استفاده کنید.
از یادگیری مداوم دست برندارید.
چگونه میتوانیم یک سایت طراحی کنیم؟
در ادامه این مقاله به شما خواهیم گفت که مراحل طراحی سایت چیست و برای ساخت یک سایت حرفهای باید به چه نکاتی توجه کنید.
مرحله اول: طراحی وایرفریم
در اولین گام از طراحی سایت باید بتوانید با توجه به موضوع وبسایت و نیازهای کارفرما، یک نمای کلی از سایت را طراحی کنید. طراحی وایرفریم به منزله در دست داشتن نقشه راه و ایجاد پیش زمینهای از آنچه که در ذهنتان دارید، است. در وایرفریم چیدمان المانها و آیکونهای مختلف مشخص میشود.
مرحله دوم: طراحی گرافیک سایت
بعد از اینکه مشخص کردید هرکدام از عناصر کجا باید قرار بگیرند، نوبت به طراحی گرافیکی سایت میرسد. برای اینکه یک سایت حرفهای داشته باشید، در مرحله اول باید زیبایی ظاهری آن را که باعث جلب توجه مشتری میشود، تامین کنید. منظور از طراحی گرافیک سایت همان طراحی رابط کاربری است که با استفاده از نرم افزارهای مخصوص گرافیک به وایرفریم رنگ و لعاب میدهد.
مرحله سوم: کدنویسی و برنامه نویسی
بعد از درست کردن ظاهر سایت، نوبت به طراحی باطن سایت میرسد! در این مرحله با توجه به نوع سایت، روشهای مختلفی برای مدیریت محتوا وجود دارد. بدین منظور میتوانید از سیستمهای مدیریت سایت که از پیش طراحی شدهاند، مانند وردپرس استفاده کنید و یا به وسیله زبانهای برنامه نویسی یک فریم ورک اختصاصی را از صفر تا صد، طراحی نمایید. تصمیم گیری در مورداستفاده از هر کدام از روشهای مدیریتی، بستگی به بودجهای دارد که مشتری قصد دارد صرف طراحی سایت خود کند.
مرحله چهارم: راه اندازی سایت
بعد از انجام این سه مرحله نوبت به راه اندازی سایت تکمیل شده و قرار دادن آن در بستر اینترنت میرسد. در این مرحله بعد از تهیه هاست و دامنه، وبسایت طراحی شده را در دسترس عموم و در اینترنت قرار میدهید.
چه مشاغلی با طراحی سایت مرتبط هستند؟
علاوه بر تیم توسعه دهنده و طراح سایت، مشاغل زیادی برای پدید آمدن یک سایت حرفهای فعالیت میکنند تا سایت مورد نظر در کسب وکار خود به بهترین شکل ممکن ظاهر شود. زمانی که میخواهید یک کسب و کار اینترنتی را راه اندازی کنید، باید بتوانید برای رسیدن به نتیجه بهتر با مشاغل زیادی ارتباط داشته باشید. در ادامه چند مورد از این مشاغل را معرفی خواهیم کرد:
گرافیست یا طراح گرافیک
گرافیست، طراح ظاهر سایت و مسایل مربوط به زیبایی شناختی آن است. برای طراحی لوگو، دکمهها و بنرهای وبسایت و هویت بصری برند به یک گرافیست ماهر نیازمند خواهید بود. یک گرافیست به دلیل اینکه با اصول اولیه طراحی آشنا است و می داند Designچیست می تواند در این قسمت کمک زیادی به شما بکند.
متخصص دیجیتال مارکتینگ
برای اینکه بتوانید سایت مورد نظر را با بهترین استراتژی برای جذب مشتری اداره کنید، باید به استخدام یک دیجیتال مارکتر حرفهای بپردازید و از او مشاوره بگیرید تا مخاطب بیشتری به سایتی که طراحی کردهاید، جذب نمایید.
کارشناس تولید محتوا
برای حضوری پررنگ در بازاررقابت، حتما از یک تولید کننده محتوا برای سایتتان کمک بگیرید تا با استفاده از محتوای ارزشمند، اعتماد موتورهای جستجو و در نهایت اعتماد و توجه کاربر را به خود جلب نمایید.
علاوه بر آنچه که گفته شد، از سایر مشاغلی که معمولا با طراحان سایت همکاری میکنند میتوان به متخصص سایت و طراح رابط کاربری نیز اشاره کرد.
و اما پایان
در این مقاله به طور کامل بیان کردیم که طراحی سایت چیست و انواع سایت و شغلهای مرتبط با آن را نیز شناختید. همچنین آموختید که برای یادگیری چه مسیری را طی کنید و به عنوان یک طراح سایت حرفه ای چه مهارت هایی را کسب کنید. اگر میخواهید کسب و کار اینترنتی خود را راه اندازی نمایید و یا در این زمینه برای سایر مشاغل اینترنتی فعالیت کنید، یادگیری طراحی سایت یکی از بهترین مواردی است که میتوانید به عنوان شغل آینده به آن بپردازید و از این طریق به کسب درآمد برسید.
یادگیری اصول اولیه طراحی سایت، کار آن چنان دشواری نیست. تنها لازم است تا با استفاده از منابع مناسب، با مفاهیم اولیه آن آشنا شوید؛ در حین آموزش دیدن، پروژه های کوچکی انجام دهید و تجربه کسب کنید.