بایگانی دسته: روانشناسی فروش و مدیریت فروش

روانشناسی فروش و مدیریت فروش

مدیر سئو، شغلی پردرآمد برای سال 2024: وظایف + درآمد

مدیر سئو، شغلی پردرآمد برای سال 2024: وظایف + درآمد

الان بهترین زمان برای تبدیل شدن به یک مدیر سئو است! جالب است بدانید که در این زمان، میزان خرید آنلاین و استفاده از اینترنت نسبت به سال‌های قبل حدود 40% افزایش پیدا کرده است؛ کسب و کارها و سازمان‌ها هر روز بیشتر به سئو روی می‌آورند؛ که معنی‌ همه این‌ها این است که درخواست برای استخدام مدیر و متخصص سئو روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

اگر رؤیایتان داشتن یک شغل پرتقاضا، پر درآمد و پر از تنوع است، شاید شما به دنیا آمده باشید که یک «مدیر و متخصص سئو» شوید. به خصوص اگر دستی در دیجیتال مارکتینگ یا طراحی سایت دارید، اهل یادگیری هستید و از دست و پنجه نرم کردن با چالش‌های جدید کیف می‌کنید!

در این مطلب یک راهنمای کامل و جامع برای تبدیل شدن به یک مدیر و متخصص سئو را در اختیارتان می‌گذاریم. از چیستی این شغل و پاسخ به سوال «مدیر سئو چیست» و وظایفتان در این سِمَت گرفته تا درآمد و هر سؤالی که شاید در ذهنتان باشد.

مدیر سئو چیست؟ آشنایی با شغلی که شاید آینده شما را رقم بزند!

مدیر سئو همان شاهزاده سوار بر اسب سفید صفحه نتایج جستجوهاست؛ کسی که با مهارتش سایت شما را به اوج گوگل می‌برد؛ یعنی صفحه اول نتایج جستجو و چه بسا تیترهای اول!

البته اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، این کار را که تیم سئو انجام می‌دهد و مدیر سئو کسی است که وظیفه هدایت این تیم را دارد. همانطور که در واقع این هواپیما است که شما را به فراز آسمان ها میبرد؛ اما خلبان نقش بسیار مهم هدایت‌گر آن را دارد و آن را در مسیر درست حرکت می‌دهد و به مقصد می‌رساند.

در دنیای عظیم دیجیتال مارکتینگ نیز کسی که تکیه بر صندلی «مدیریت سئو» می‌زند، چنین نقشی را دارد. او تیم سئو را ( از متخصصان سئو گرفته تا طراحان سایت، ویراشگران و …) هدایت می‌کند، به آن‌ها استراتژی می‌دهد، بر پیشرفت کارشان نظارت دارد و آن ها را با یکدیگر هماهنگ می‌کند. البته کار او فقط تنظیم استراتژی و هدایت تیم نیست؛ بلکه خیلی اوقات نیز خودش آستین بالا می‌زند و وظایفی را در زمینه سئوی سایت‌ها به دست میگیرد. (وظایف شغل مدیر سئو چیست؟ این وظایف تک به تک با ذکر مثال و به زبان ساده در تیتر بعد توضیح میدهیم.)

سئو یک رشته چند وجهی است و شغل مدیریت سئو نیز وظایف و مسئولیت‌های متنوعی را در بر می‌گیرد. به قول قدیمی‌ها، در این شغل شما یک سر خواهید داشت و هزار سودا. از پیدا کردن هوشمندانه‌ترین کلمات کلیدی گرفته تا برنامه ریزی برای محتوای سایت و بهینه‌سازی وب‌سایت از نظر فنی.

البته اشتباه برداشت نکنید! منظور این نیست که این شغل زیادی سخت یا پیچیده و پردردسر خواهد بود؛ بلکه شغلی است پر از تنوع و چالش‌های جدید روزانه که بسیاری از افراد از همین ویژگی‌اش لذت می‌برند و مجذوب تنوع آن می‌شوند.

پس بیایید وارد ریز ماجرا شویم و ببینیم که اگر قدم در این میدان بگذارید، روزانه با چه مسئولیت‌هایی سروکار خواهید داشت.

یک روز از زندگی یک مدیر سئو: وظایف روزانه در این شغل!

قبل از این که واقعاً قدم به دنیای مدیران سئو بگذارید، بیایید یک روز را مهمان این دنیا باشیم و ببینیم که چه چیزی در انتظار شماست. اگر با خواندن وظایف این شغل به آن علاقه‌مند شدید، در ادامه مطلب نیز همراه ما باشید تا نحوه قدم گذاشتن در مسیر این شغل را بخوانید.

حالا تصور کنیم که یک روز صبح است، شما که الان در این داستان مدیر سئو هستید از خواب برمی‌خیزید، قهوه خوش طعمیتان را بر بدن می‌زنید و وارد دفتر می‌شوید. بیایید ببینیم یک روز کاری برای شما در این نقش چگونه خواهد بود:

تجزیه و تحلیل بازار: یک کاوش ماجراجویانه!

واضح است که شما به عنوان مدیر سئو که مسئول تدوین استراتژی برای سایت است، استراتژی‌تان را بر روی هیچ و پوچ نمی‌چینید. بلکه با تحلیل کردن موارد زیر اطلاعاتی را به دست می‌آورید که به شما برای تدوین یک استراتژی حساب‌شده کمک می‌کنند:

الف) تجزیه و تحلیل رقبا

یکی از مواردی که در تجزیه و تحلیل بازار باید بررسی کنید، رقبا و رتبه‌بندی آنها است. در این مرحله باید بفهمید که رقبای شما چه کسانی هستند و چگونه در موتورهای جستجو رتبه می‌گیرند.

برای مثال، فرض کنید تیم شما سئوی یک فروشگاه آنلاین لباس را به دست گرفته است. در این حالت، در این مرحله شما بازار را کاوش می‌کنید تا ببینید که کدام رقبا در بازار فروش اینترنتی لباس رتبه بالاتری در موتور جستجو دارند و چه کلمات کلیدی را استفاده می‌کنند تا به رتبه بالاتر برسند. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا استراتژی سئو خود را بهبود ببخشید و بازار را شناسایی کنید.

ب) تجزیه و تحلیل مشتریان هدف

سپس به سراغ تجزیه و تحلیل مشتریان هدفتان میروید. باید بررسی کنید که چه گروه از افرادی به دنبال محصولات و خدماتی که شما ارائه می‌دهید هستند؛ نیازهای آن‌ها چیست و وقتی به دنبال محصول مورد نظرشان هستند چه نوع کلمات کلیدی را بیشتر استفاده می‌کنند.

 

ج) تجزیه و تحلیل ترافیک و رفتار کاربران

شما رفتار کاربران و ترافیک وب‌سایتتان را تجزیه و تحلیل می‌کنید و بررسی می‌کنید که کاربران بیشتر از چه صفحاتی وارد می‌شوند و از چه صفحاتی خارج می‌شوند؛ چه محتواهایی برای کاربرانتان جذاب‌تر است؛ چطور می‌توانید تجربه کاربری بهتری را برای آن‌ها رقم بزنید و تغییرات و بهبودی‌های لازم را ایجاد کنید.

برای مثال، ممکن است بعد از این تجزیه و تحلیل متوجه شوید که ترافیک صفحه اصلیتان بالاست؛ اما کاربران به محض ورود به صفحه اصلی، از همان جا دمشان را روی کولشان می‌گذارند و خارج می‌شوند. در نتیجه متوجه می‌شوید که یک جای کار می‌لنگد.

بعد از بررسی متوجه می‌شوید که برای حل این مشکل بهتر است محتوای صفحه اصلی و طراحی آن را جذاب‌تر کنید. یک مثال جالب و ملموس از یک تجزیه و تحلیل عملی، کاربردی و ثمربخش!

د) تحلیل رتبه‌بندی سایتتان

در نهایت، به عنوان مدیر سئو نباید از تجزیه و تحلیل رتبه بندی وب‌سایتتان در موتورهای جستجو غافل بمانید. بررسی کنید که وب‌سایتتان برای کلمات کلیدی مرتبط چه رتبه‌ای را کسب کرده است و چطور می‌توانید به رتبه بالاتری دست پیدا کنید. ابزارهای تجریه و تحلیل سئو عصای دست مدیران سئو برای بررسی مداوم سایت هستند.

برای مثال ابزارهای ساده‌ای مثل «کنسول سرچ گول» کمکتان می‌کنند تا متوجه شوید که چه صفحاتی از سایتتان بیشترین ترافیک را دارد و کدام کلمات کلیدی برایتان مؤثرتر هستند.

تدوین استراتژی: نقشه راه را بکشید!

مسئولیت اصلی شما در نقش یک مدیر سئو چیست؟ این است که با توجه به تحلیل و بررسی که انجام دادید، استراتژی‌های خلاقانه و قدرتمندی را برای دستیابی به اهداف بازاریابی تنظیم کنید؛ و سپس آن استراتژی‌ها را با کمک تیم به اجرا درآورید.

اجازه دهید یک مثال عملی بزنیم و ماجرا را برایتان روشن کنیم:

تصور کنید که یک مدیر تیم سئو به نام «سئو مَن» به دنبال راهی برای بهبود رتبه‌بندی وب‌سایتش است. او با تحلیل دقیق بازار، متوجه می‌شود که یکی از رقبای قدرتمندش در کلمات کلیدی مورد نظرش بهترین رتبه را دارد. اما سئو من به جای ناامید شدن و تسلیم شدن، تصمیم می‌گیرد به صورت استراتژیک عمل کند.

او با استفاده از تفکر استراتژیک، تصمیم می‌گیرد به جای رقابت مستقیم با رقبا، بر روی کلمات کلیدی دیگری تمرکز کند که رقبا به آنها توجه کمتری دارند. این استراتژی به سئو من اجازه می‌دهد که رقیبش را در حوزه خاصی شکست دهد و رتبه بالاتری را در موتورهای جستجو از آنِ خود کند.

این فقط یک مثال ساده از تدوین استراتژی بود؛ شما در سمت مدیر سئو با توجه به شرایط باید استراتژی‌های هوشمندانه انتخاب کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.

تحقیق در مورد کلمات کلیدی: هدف‌هایتان را نشانه بگیرید!

وقتی به دفتر مدیریتتان وارد می‌شوید، یکی از وظایف شما پیدا کردن کلمات کلیدی است. شما باید به دقت بازار و صنعت مربوطه را مطالعه کنید و کلمات کلیدی که مردم در جستجوی آن هستند را پیدا کنید. سپس آن کلمات را به مدیر محتوا تحویل می‌دهید تا آن‌ها را در محتواهایی که برای سایت می‌نویسند، هدف بگیرند.

هدایت تیم سئو: گروه را در مسیر نگه دارید

وظیفه مدیر سئو چیست؟ واضح است که وظیفه مدیران، مدیریت است. (امیدواریم که نگویید چشم بسته غیب می‌گویی!) به‌عنوان مدیر سئو، تیمی از متخصصان سئو تحت هدایت شما کار می‌کنند که وظیفه نظارت بر کار آن‌ها به عهده شماست.

اگر شرکت شما مدیر تولید محتوا نداشته باشد، ممکن است نظارت بر تیم محتوانویسان نیز به عهده شما باشد؛ اگر تغییرات فنی برای سایت مورد نیاز باشد، ممکن است چند برنامه نویس نیز در این تیم وجود داشته باشند.

وظیفه شما این است که وظایف و پروژه‌ها را بین آن‌ها تقسیم کنید و پیوسته بر کارشان نظارت داشته باشید تا مطمئن شوید که همه چیز به اصطلاح روی غلتک است.

 

سئوی داخلی: قلمرو خودتان را آباد کنید!

حالا بعد از این که چای عصرانه‌تان را میل کردید، نوبت این است که کمی هم به سئوی داخلی سایتتان بپردازید. برای مثال، URL‌ها را چک می‌کنید تا مطمئن شوید که مشکلی ندارند؛ عکس‌ها را بهینه‌سازی می‌کنید تا باکیفیت اما کم حجم باشند و سرعت سایت را پایین نیاورند؛ کلمات کلیدی هر صفحه را چک می‌کنید تا خاطرجمع شوید که هر صفحه کلمات کلیدی دقیق خودش را دارد؛ عناوین هر صفحه را به درستی قالب بندی می‌کنید و…

البته مدیر سئو کارش نظارت بر سئو است و بیشتر کارهای سئو را اعضای تیم انجام می‌دهد ولی همچنان بررسی و درست بودن کار از وظایف شما محسوب می‌شود.

سئوی آف پیج: فراتر از مرزهای سایتتان مانور دهید!

اگر می‌خواهید سایتتان با سرعت بیشتری در صفحه نتایج گوگل بالا برود، به عنوان مدیر سئو باید سئوی آف پیج را نیز در استراتژی سئوتان بگنجانید. «سئوی آف پیج» یعنی پا را از وب‌سایت خودتان فراتر بگذارید و برای بهبود رتبه بندی‌تان، به قلمروی سایت‌های دیگر وارد شوید تا از اعتبارشان برای پیشرفت سایتتان استفاده کنید.

برای مثال، محبوب‌ترین استراتژی سئوی آف پیج «گرفتن بک لینک» از سایت‌های دیگر است که اعتبار سایت شما را بالا می‌برد. شما به عنوان یک مدیر سئوی خوب، باید زمان صرف کنید و یک استراتژی عالی برای لینک سازی و گرفتن بک لینک در سایت‌های مرتبط را تنظیم کنید.

یک مثال عملی بزنیم: یک راه برای گرفتن بک لینک و کار کردن بر روی سئوی آف‌پیج، این است که بک‌لینک‌های رقبایتان را بررسی کنید؛ سپس در میان آن‌ها به دنبال فرصت‌های خوب برای لینک‌سازی باشید و آن‌ها را شکار کنید! یک راه دیگر هم این است که به صورت دستی جستجو کنید و سایت‌هایی در زمینه کاری خودتان که ممکن است مایل به بک لینک دادن به شما و تبادل لینک باشند را شناسایی کنید.

سئوی تکنیکال: اهل فن شوید!

امیدواریم تا اینجای روزتان از پرداختن به سئوی داخلی و سئوی خارجی لذت برده باشید؛ چون حالا باید دستی به روی سئوی تکنیکال سایتتان بکشید؛ یعنی جنبه‌های تکنیکی و فنی سایتتان را برای کاربران و موتور جستجو بهینه‌سازی کنید. برای مثال، سرعت سایتتان را بالا می‌برید، لینک‌های شکسته را اشکال زدایی می‌کنید و سایتتان را با گوشی‌های موبایل سازگار می‌کنید.

شرکت در جلسات: ارتباط را حفظ کنید!

علاوه بر انجام کارهای روزمره‌ای که در بالا ذکر کردیم، شرکت کردن در جلسات و ارتباط گرفتن با کارفرمایان و سهام‌داران هم در برنامه کاری شما وجود دارد

شما در این نقش باید از طریق ایمیل، پیام و جلسات حضوری دائماً با کارفرمایان در ارتباط باشید و استراتژی‌هایتان و گزارش عملکرد را برای آن‌ها توضیح دهید.

بعلاوه، هرازگاهی هم با اعضای تیم خودتان جلساتی را برگزار می‌کنید تا خاطر جمع شوید که همه کارها روی روال هستند و در مسیر درست به سمت هدفتان در حال پیشرفت هستید.

آماده سازی گزارشات: پیشرفتتان را ثبت کنید

اجازه دهید یک خسته نباشید به شما بگوییم و روزمان را با آماده‌سازی گزارشات به پایان برسانیم. شما در نقش میر سئو باید به طور مستمر گزارشاتی در مورد جزئیات پیشرفت سایت از نظر سئو را بنویسید و به مدیر شرکت، کارفرما یا سهام‌داران ارائه دهید.

برای مثال در این گزارشات باید به نکاتی مثل افزایش ترافیک، تغییراتی که در رتبه‌بندی سایت برای کلمات کلیدی مختلف به وجود آمده‌اند، و میزان افزایش تبدیل بازدیدکننده به مشتری اشاره کنید و پیشرفتی که در هر کدام از این جنبه‌ها وجود داشته است را با ذکر کامل اطلاعات ارائه دهید.

معمولاً زمان‌بندی خاصی برای نوشتن این گزارشات وجود ندارد؛ اما به طور کلی بهتر است ماهانه یک گزارش از پیشرفتتان را بنویسید. و تمام!

روز شما به عنوان یک مدیر سئوی مسئولیت‌پذیر و توانا به پایان رسیده است! حالا می‌توانید به خانه بروید و خستگی‌تان را با یک لیوان شکلات داغ خوشمزه از تن به در کنید.

نکته مهم در مورد وظایف مدیران سئو:

امیدواریم که پاسخی کامل و جامع به سوال « وظیفه مدیر سئو چیست » را گرفته باشید؛ البته این نکته را هم بگوییم که طبیعتاً شما در هر روز با تمام این وظایف سروکار نخواهید داشت. شما می‌توانید این وظایف را در روزهای مختلف پخش کنید و یا حتی بنا به شرایط، شاید بخواهید بعضی از آن‌ها (مثل رسیدگی به سئوی داخلی، سئوی خارجی و سئوی تکنیکی) را به اعضای تیمتان بسپارید. اما واضح است که خودتان نیز باید بر کار آن‌ها نظارت دقیق و نزدیک داشته باشید.

 

چطور مدیر سئو شویم؟ نقشه راه برای تبدیل شدن به یک مدیر سئو

خب قطعاً شما نمی‌توانید یک شبه مدیر سئو شوید یا انتظار داشته باشید با آشنایی کلیاتی از سئو، مدیریت بهینه کردن یک سایت را به ما بسپارند. اما می‌توانید با کمی وقت گذاشتن و گذشتن از چند مرحله به مدیر سئو تبدیل شوید. اینجا قدم‌های رسیدن به این شغل را برایتان توضیح می‌دهیم.

قدم اول: در یک دوره معتبر شرکت کنید.

خب واضح است که متخصص شدن در هر کاری با آموزش شروع می‌شود. شما باید از کسی که خبره این کار است یک آموزش کامل و تخصصی ببینید. دوره‌ای که تمام وظایفی که از مدیر سئو نام بردیم را کامل به شما آموزش دهد.

قطعاً دوره آموزشی شما را تا سطح خوبی می‌رساند اما باید به دنبال دوره‌ای باشید که…

  • سئو را به نحوی تجربی و کاربردی به شما آموزش دهد
  • از تئوری بافی زیاد به دور باشد
  • شما را آماده ورود به بازار کار کند

ما دوره جامع سئوی نوین را به شما معرفی می‌کنیم که ریز و بم سئو از مقدماتی تا پیشرفته را به شما آموزش می‌دهد؛ در این دوره تمام استراتژی‌ها و تکنیک‌های لازم برای برتری وب‌سایتتان را به شما آموزش می‌دهیم و سپس شما را در پلتفرم کاریابی نوین معرفی می‌کنیم تا هر چه سریع‌تر مشغول به کار شوید.

قدم دوم: کمی تجربه کسب کنید

طبیعتاً هیچ‌کس نمی‌تواند یک شبه از صفر به صد برسد و بدون هیچ تجربه‌ای یک دفعه تبدیل به یک مدیر سئو شود. پس از این که در دوره سئوی نوین شرکت کردید، پیشنهاد می‌کنیم یک سایت بزنید و آموخته‌هایتان را بر روی آن تمرین کنید. یا می‌توانید اول به عنوان کارآموز یا سئوکار پایه در یکس رکت استخدام شوید تا کمی تجربه کسب کنید و زیر و بم کار را به دست بگیرید.

قدم سوم: به عنوان یک مدیر سئو مشغول به کار شوید!

پس از این که کمی تجربه کسب کردید و احساس کردید برای تبدیل شدن به یک مدیر و هدایت یک تیم سئو آماده هستید، این گوی و این میدان! همان‌طور که گفتیم ما نیز از ابتدا تا انتها همراه شما هستیم و در این مرحله شما را در سمت مدیریت سئو در پلتفرم کاریابی پیشنهاد می‌دهیم.

در ادامه مهارت‌هایی که یک مدیر سئو نیاز دارد را باهم می‌خوانیم.

10 مهارت واجب برای مدیران سئو!

ما در دنیایی هستیم که مهارت حرف اول را می‌زند. فرق یک سئوکار که ماهی 7-8 میلیون حقوق می‌گیرد با یک سئوکار که ماهی 50 میلیون درآمد دارد، در همین مهارت هاست.

در دوره آنلاین سئوی آکادمی نوین علاوه بر یادگیری تکنیک‌های قدرتمند سئو از صفر تا صد، این 10 مهارت را نیز قدم به قدم کسب خواهید کرد:

تفکر استراتژیک: هنر رسیدن از تهدید به فرصت‌ها!

مدیران سئو باید بتوانند استراتژیک و هدف‌مند فکر کنند و بنا به شرایط هوشمندانه‌ترین استراتژی‌ها برای رسیدن به اهداف کسب و کار را در نظر بگیرند. در تیتر «وظایف مدیر سئو چیست» مثالی جالب از نحوه تدوین استراتژی زدیم که شاید مفید باشد که برگردید و یک بار دیگر آن را بخوانید.

مدیریت پروژه: کلید سازماندهی و هماهنگی

اگر در این نقش قرار بگیرید، باید چندین پروژه را در یک زمان برنامه‌ریزی و نظارت کنید. این امر مستلزم مهارت‌های مدیریت پروژه قوی و استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت پروژه مناسب است تا اطمینان حاصل شود که همه چیز سازماندهی شده و طبق برنامه تحویل داده می‌شود.

تفکر تحلیلی: کلید گرفتن بهترین تصمیم‌ها در دنیایی پیچیده

برای تبدیل شدن به یک مدیر سئو خوب باید یاد بگیرید که نگاه ریزبین به مسائل داشته باشید و اهل تجزیه و تحلیل باشید. اگر تا اینجا مطلب همراه ما بوده باشید، حتماً متوجه شده‌اید که مدیریت سئوی یک کسب‌وکار چقدر نیاز به تجزیه و تحلیل بازار، تجزیه و تحلیل پیشرفت کار، آنالیز عملکرد سایت و… دارد.

مهارت‌های ارتباطی: پلی برای برقراری ارتباط

مدیران سئو به طور دائم با اعضای تیمشان و همچنین کارفرمایان و مشتریان در ارتباط هستند. شما باید روزانه با ده‌ها نفر سر و کار داشته باشید، آن‌ها را راهنمایی کنید، به صحبت‌هایشان گوش دهید و… پس سعی کنید مهارت‌های ارتباطی‌تان را بالا ببرید؛ از جمله مهارت شروع ارتباط و گفتگو، مهارت گوش کردن، قدرت کلام، و…

تخصص فنی: ب بسم الله برای تبدیل شدن به مدیر سئو!

نرم افزارها و ابزارهای فنی، بخشی جداناشدنی از زندگی کاری یک مدیر سئو هستند. شما باید درک اولیه‌ای از CSS و HTML داشته باشید؛ بعلاوه، باید به ابزارهایی مثل  Moz، SEMrush، Ahrefs ،Google Search Console، Google Analytics Screaming Frog و … مسلط باشید. (تمام این پیش نیازها در دوره سئوی نوین به صورت کاربردی با شما کار خواهد شد.)

 

بهینه‌سازی نرخ تبدیل: مهارت افزایش فروش

یکی از مهم‌ترین مهارت‌های مدیر سئو چیست؟ یک مدیر بازاریابی سئو باید بداند که چگونه صفحات وب را برای بالا بردن نرخ تبدیل بهینه کند؛ یعنی چطور بازدیدکنندگان وب خود را به مشتری تبدیل کند. اجازه دهید یک مثال ساده از افزایش نرخ تبدیل بازدیدکننده به مشتری بزنیم:

ممکن است شما یک راهنمای خرید را در وب‌سایتتان قرار دهید که توصیه‌هایی برای خرید وسایل ورزشی مناسب برای هر فرد، تمرینات مؤثر و راهکارهایی برای بهبود عملکرد ارائه دهد. با دیدن این راهنما، مشتریانتان شما را به عنوان یک منبع قابل اعتماد می‌بینند و احتمال خریدشان بالاتر می‌رود.

یک مثال دیگر: شاید هم بخواهید برای بالا بردن نرخ تبدیل بازدیدکننده به مشتری، از استراتژی‌های تحریک کننده مثل تخفیف یا جایزه در ازای خرید بالاتر از یک مبلغ خاص را ارائه دهید.

بدیهی است که این موارد فقط دو مثال ساده (اما کاربردی) هستند؛ اما قابلیت پیدا کردن راه‌های خلاقانه برای بالا بردن نرخ تبدیل یک مهارت مهم و بسیار جذاب است که باید در خودتان ایجاد کنید.

سئوی داخلی: مهارت آباد کردن سایت‌ها!

به عنوان یک مدیر سئو، باید بدانید که چگونه عناصر مختلف درون صفحه صفحات وب را بهینه‌سازی کنید تا به بهبود سئوی سایتتان کمک کند. از بهینه‌سازی عکس‌ها گرفته تا محتوا، برچسب‌ها، تیترها و عناوین و…

سئوی فنی: شناختن سلیقه گوگل!

مدیران سئو باید بدانند که گوگل چه فاکتورهای فنی را برای رتبه‌بندی در نظر می‌گیرد و سایت را بر اساس آن فاکتورها پیکربندی کند. از سرعت بارگذاری سایت گرفته تا سلامت لینک‌ها و… .

آشنایی با کپی‌رایتینگ: آهنربایی برای جذب مخاطب

به طور کلی، کپی رایتینگ مهارت نوشتن محتواهای جذاب، اصیل و منحصر به فرد برای وب‌سایت یا محصولات و خدمات وب‌سایت است. شما به عنوان مدیر سئو نیازی نیست خودتان محتواها را بنویسید. (این کار را به تیم محتوا می‌سپارید.) اما باید خودتان هم دستی در نوشتن محتوا داشته باشید و به اصول آن آگاه باشید تا بتوانید بر ایجاد محتوای باکیفیت برای سایت نظارت داشته باشید.

انطباق پذیری: مهارت راکد نبودن در دنیایی پویا!

آخرین اما سرنوشت‌سازترین مهارت مدیر سئو چیست؟ پویایی! سئو دائماً در حال تغییر است. گوگل به طور مرتب الگوریتم‌های خود را تغییر می‌دهد و در نتیجه، شما نیز باید خودتان را با آن الگوریتم‌ها سازگار کنید. بعلاوه، فناوری نیز هر روز در حال پیشرفت است و به طور مستمر نرم‌افزارهای جدیدتر و پیشرفته‌تری برای سئو ساخته می‌شوند. پس اگر می‌خواهید وارد این شغل شوید، با یک روحیه انطباق پذیر و اهل یادگیری وارد شوید!

درآمد مدیر سئو چقدر است؟ بررسی آینده شغلی شما در این سِمَت!

وقتی مهارت مدیریت سئو را کسب کنید، در هر جای جهان که باشید به مهارت شما نیاز خواهند داشت. بیایید بررسی کنیم و ببینیم که یک مدیر بخش سئو در ایران و کشورهای دیگر به طور متوسط چقدر درآمد دارد.

البته توجه کنید که همان‌طور که از قدیم گفته‌اند «هر که بامش بیش، برفش بیشتر» درآمد شما هم در سمت مدیر سئو بستگی به تخصص، تجربه و شرکتی که در آن استخدام می‌شوید دارد.

در ابتدا به عنوان یک سئوکار، زمانی که بعد از شرکت در دوره ما شما را به بازار کار معرفی کنیم، می‌توانید بر روی درآمدی حدود 10 تا 30 میلیون تومان حساب کنید. اما هر چه در این مسیر تجربه کسب کنید و به یک مدیر تبدیل شوید، به طور میانگین درآمدی بین 20 تا 50 میلیون خواهید داشت.

کشور میانگین حقوق مدیر سئو
ایران 20  تا 50 میلیون ماهانه
ایالات متحده آمریکا 72،000 دلار سالانه
استرالیا 84256 دلار سالانه
آلمان 53709 دلار سالانه
فرانسه 46654 دلار سالانه
ایتالیا 42689 دلار سالانه
ژاپن 5684251 ین سالانه
روسیه 673378 روبل سالانه

سؤالات متداول در مورد شغل مدیریت سئو

  1. اگر با سئو آشنایی چندانی ندارم از کجا شروع کنم؟

ما پیشنهاد می‌کنیم به جای هزینه کردن، ابتدا آموزش‌های رایگان سئو ما را بخوانید. این مقالات به دست متخصصان نوشته شده‌اند و واقعاً شما را یک قدم در مسیر سئو فراتر می‌برند. بعد اگر احساس کردید که مایلید به صورت حرفه‌ای در این مسیر قدم بگذارید، دوره سئوی جامع (از مقدماتی تا پیشرفته) را با تخفیف ویژه تهیه کنید. این دوره شامل 32 ساعت آموزش (سئو داخلی و تکنیکال، خارجی، سرچ کنسول و تحقیق کلمات کلیدی) است و صفر تا 100 سئو را به شما اموزش می‌دهیمو

  1. آیا سن 30 سالگی برای شروع مسیر در شغل مدیریت گروه سئو دیر است؟

خیر؛ مدیریت سئو از آن شغل‌هایی است که سن شما در آن مطرح نیست و بیشتر تخصص و تلاشتان اهمیت دارد.

3. آیا این شغل آینده خوبی دارد؟

 

قطعاً. الان همه کسب و کارها تقریباً در حال انلاین شدن هستند و خریدشان از طریق سایت صورت می‌گیرد. با توجه به اینکه همه سایت‌ها می‌خواهند دیده شوند و در نتایج گوگل قرار بگیرند، دیگر لازم نیست بگوییم که چقدر تقاضای کار برای شغل سئو زیاد خواهد بود. هر روز هم این رقابت بیشتر می‌شود و همه به یک متخصص نیاز پیدا خواهند کرد، پس خیالتان از آینده شغلی سئو راحت باشد.

4. آیا برای شغل سئو باید برنامه‌نویسی بلد باشم؟

برنامه‌نویسی که نه! شما لازم نیست کدهای یک سایت را بنویسید ولی باید تا حد کمی با کدهای html و css آشنا باشید چون گاهی نیاز است تغییرات ریزی در آن‌ها ایجاد کنید. در دوره سئو نوین با تا حدی که لازم است آشنا خواهید شد و نیازی نیست پیش زمینه داشته باشید.

اگر هنوز ابهامی دارید می‌توانید در بخش کامنت‌ها سوالتان را بپرسید.

منبع : www.novin.com

نقش مهندسی فروش در نظام بازاریابی شرکت

فروش یکی از عوامل زیرمجموعهٔ بازاریابی است، به عبارتی فروش انتهائی ترین عملیات بازاریابی در یک معامله است ولی در عین حال شروع یک رابطهٔ بلندمدت با مشتریان است.

در شکل گیری این رابطهٔ بلندمدت، به نحوی که منجر به پیوند دائمی با مشتریان بشود مهندسی تمامی عملیات (اعم از موفق و ناموفق) ضروری است. انسان های موفق پیروزی ها و شکست های خویش و سازمانشان را مورد ارزیابی و تجزیه تحلیل قرار داده تا در مسیر یادگیری برای آینده گام بردارند. یکی از بهترین معلم ها برای انسان یادگیرنده و سازمان یادگیرنده، یادگیری از تجربه است و فرق تجربه و سابقهٔ کار در این است که سابقهٔ کار، گذران عمر است اما تجربه، سابقهٔ همراه با رشد است.
در تجزیه و تحلیل شکست ها و توفیقات فروش شرکت، نقش مهندس فروش که وظیفهٔ مهندسی فروش را به عهده دارد حائز اهمیت است.

مهندس فروش کیست؟
مهندس فروش کسی است که علاوه بر دارا بودن اطلاعات فنی فراوان در مورد آن محصول، فروشنده و بازاریاب حرفه ای نیز بوده و توانائی تجزیه و تحلیل عملیات مربوطه به صورت دقیق و با عدد و رقم را داشته باشد و با حرکت های صحیح متناسب با شرایط و اقتضای موقعیت و در نظر داشتن آرمان شرکت، در کسب رضایت بلندمدت مشتریان اقدام کند.

ـ مهندس فروش در درجهٔ اول باید واجد شرایط برون گرائی و شم بازاریابی و فروش باشد. اگر شخصی ذاتاً فاقد این ویژگی ها باشد نباید روی وی سرمایه گذاری شود. چه بسا این فرد مناسب بسیاری از شغل های دیگر که ماهیت و ذات آنها نیاز به انسان های درون گراست، بوده و در آن جایگاه موفق باشد. پس اولین شرط برای پرورش مهندس فروش، دارا بودن شم و ذات این حرفه است. خوشبختانه امروزه با بهره گیری از علوم روانشناسی و بازاریابی متخصصان مربوطه این افراد را مورد شناسائی قرار می دهند.

ـ ویژگی دیگر مهندس فروش پس از شم، دارا بودن مهارت فنی لازم برای شناخت محصولاتی است که می خواهد مهندسی فروش آنها را به عهده بگیرند. بهتر است که فرد دارای تحصیلات آکادمیک در آن رشتهٔ خاص باشد، برای مثال مهندس فروش دارو بهتر است، دکتر داروساز، پزشک و یا مهندس شیمی باشد. مهندس فروش اتومبیل دارای تحصیلات فنی مرتبط با اتومبیل باشد و …
ـ البته چه بسا انسان های باهوش و مجربی که در اثر تجربه و ممارست بدون داشتن تحصیلات دانشگاهی محصولاتی را به خوبی بشناسند، پس به صورت عمومی اینها هم قابلیت فنی دارند، ولی در دنیای علمی که ارتقای سطح دانش فروشندگان و مهندسان فروش ضرورتی انکارناپذیر است، بهتر است تحصیلات آکادمیک مدنظر باشد.

ـ ویژگی دیگر مهندس فروش تسلط به علم بازاریابی و فروش، و طی دوره های آموزشی مرتبط است که این موضوع می بایست به صورت پیوسته صورت گیرد. در دنیای جدید هر روز لازم است که افراد خودشان را با مهارت ها و فنون مرتبط در حرفه آشنا سازند و آنها را به کار گیرند.
ـ چون مهندسان فروش با عدد و رقم و شکل و نمودار سروکار دارند تا داده های خام را به صورت اطلاعات پردازش شده تبدیل کنند که بر مبنای آن تصمیم گیری بهتری انجام گیرد پس مسلط بودن به آمار و کامپیوتر نیز برای آنان ضروری است.

●وظایف مهندس فروش چیست؟
ـ مهندس فروش با تجزیه و تحلیل روندهای فروش در گذشته (برای مثال هفتهٔ قبل ـ ماه قبل ـ فصل قبل ـ نیمسال گذشته و سال گذشته)، تجزیه و تحلیل عملیات رقبا و اقدامات ایشان، بررسی عملکرد و رفتار فروشندگان متناسب با فروشندگان مجرب و حرفه ای عصر رقابتی، و ارتباط مستمر با واحد تحقیقات بازاریابی برای مطلع شدن از ارزیابی رضایت مشتریان (CSM) از محصولات شرکت و عملکرد فروشندگان و سایر عوامل دست اندر کار و همچنین تماس با مشتریان و مشاهدهٔ رفتار ایشان در ارتباط با شرکت، به تجزیه و تحلیل روندهای فروش آیندهٔ شرکت پرداخته و پیشنهادات سازندهٔ خویش را همراه با دلیل و مدرک و بهره گیری از نمودارها و اشکال منظم به مقامات مافوق جهت تصمیم گیری ارائه می کند.

چگونه محصول یا خدمتی را بفروشیم؟

بر خلاف آنچه که بسیاری می اندیشند بازاریابی و تبلیغات اصولی را صرفا با تکیه بر حس و غریزه نمی توان انجام داد و کسانی که اعتقاد دارند بازاریابی و فروش به اصطلاح در خونشان است و از تحقیق، تجربه و اصول علمی در تبلیغات خود استفاده نمی کنند ممکن است به موفقیت‌هایی نسبی و کوتاه مدت دست یابند اما عموماً این موفقیت‌ها دامنه دار و ادامه دار نیستند.

چند اصلی که در ادامه به آن‌‌ها می پردازیم اصولی کلی هستند که در امر تبلیغات، بازاریابی و فروش هر نوع کالا یا خدمات، بسیار مفید و کاربردی خواهند بود.

۱)کالا یا خدمتی که می‌خواهید برایش تبلیغات و بازاریابی کنید را بشناسید

شما نمی‌توانید چیزی که در مورد آن اطلاعاتی ندارید را به کسی بفروشید، به عبارت دیگر وقتی کالا یا خدمتی که می‌خواهید کسی را به خریدش ترغیب کنید نشناسید، نخواهید توانست او را برای خرید قانع کنید.

لازم است که همیشه علم و اطلاع کافی از آن چه که می خواهید به فروش برسانید را کسب کرده  در مورد آن تحقیق کنید تا بتوانید محصول یا سرویس مورد نظر خود را به خوبی معرفی کرده و مزایای استفاده از آن برای مصرف کننده را تشریح کنید. در صورتی که بدون دادن توضیحات مکفی به مصرف کننده سعی کنید چیزی را به مشتری بفروشید قطعا او فکر خواهد کرد که شما فقط به منفعت خود یا شرکتی که می خواید محصول یا خدماتش را بفروشید هستید و با به وجود آوردن چنین طرز فکری در مشتری قطعا در امر فروش موفق نخواهید بود.

۲) تجربیات تبلیغاتی و بازاریابی رقبایتان را بررسی کنید و میزان موفقیت آن ها را بسنجید.

لازم نیست تمام راه هایی که دیگران رفته‌اند را شما هم بروید و تک‌تک تجربیات آن‌ها را تکرار کنید. رقبای شما قبلاً کمپین‌های تبلیغاتی مختلفی را به راه انداخته‌اند که نتایج آن‌ها قابل مشاهده است، لازم نیست که شما هم همه آن‌ها را انجام دهید، از تجربیات آن‌ها استفاده کنید، اثر‌گذاری و میزان موفقیت برنامه های تبلیغاتی آن‌ها را بررسی کنید. از نکات مثبت برنامه‌های تبلیغاتی آن‌ها استفاده کنید و از اشتباهات آن‌ها پند بگیرید. کمپین تبلیغاتی موفق خود را بر روی ویرانه‌های کمپین‌های تبلیغاتی ناموفق رقبایتان بسازید!!!

۳) از مصرف‌کنندگان محصولات یا خدمات خود نظرسنجی کنید و از نتایج این نظرسنجی استفاده کنید!

از نظرات مشتری‌های خود استفاده کنید، مطمئن باشید به نتایج جالبی خواهید رسید. هیچ کس بهتر از مشتریانتان به نقاط ضعف و قوت کار شما آشنا نیست و هیچ کس نمی تواند بهتر از آن‌ها شما را در بهتر‌کردن کیفیت محصولات و خدماتتان یاری دهد. با نظرسنجی از مشتریانتان نیازهای آن‌ها را بهتر خواهید شناخت و به کمک بازخوردی که به دست می آورید می‌توانید در راستای تطابق بیشتر کالا یا خدماتی که ارائه می کنید با نیازهای مشتریان گام بردارید.

ببینید که چه قول‌ها و تضمین‌هایی در رابطه با محصول یا سرویس شما باعث می‌شود که مشتری‌ها از شما خرید کنند، این تعهدها (تا جایی که درخواست‌های معقولی باشند) را به آن‌ها بدهید و همیشه به تعهدات خود عمل کنید.

۴) محصول یا خدمات خود را به درستی موقعیت دهی کنید

منظور ما از موقعیت‌دهی، تعریفی است که از کالا یا خدمت خود ارائه می دهید، این که کالا یا خدمت شما چیست و برای چه کسانی تولید می شود. نوع تعریفی که شما ارائه می کنید بسیار مهم است.

یک اسپری ضد عرق مردانه را به جای این که محصولی مناسب افرادی که زیر آفتاب فعالیت سخت بدنی انجام می دهند معرفی کنید، به عنوان محصولی مناسب ورزشکاران و شیک پوش‌ها معرفی کنید. ارزشی که مردم برای محصولات و خدمات شما قائل می شوند مناسب با تعریفی است که شما از آن ارائه می دهید.

۵) تصویر مناسبی برای محصول خود بسازید (شخصیت سازی برای محصول)

شخصیت یک محصول مجموعه‌ای است از بسیاری از فاکتورهای محصول مانند نام، قیمت، بسته بندی، نحوه‌ی تبلیغ و معرفی کالا و از همه مهمتر ذات محصول است. اشتباه است اگر فکر کنید که کسانی از محصولی با برندی خاص استفاده می کنند پیش از انتخاب آن برند تمام محصولات مشابه در بازار را امتحان کرده اند، آنچه باعث می شود گروهی محصولی با این برند و گروهی محصولی با برند دیگر را انتخاب کنند، شخصیت دهی و تصویری که از محصولات توسط سازنده‌ها ارائه می‌شود است. تبلیغات یک محصول جزیی از شخصیت محصول است و باید به صورت مستمر و در طی سالیان همان تصویر را از محصول به نمایش بگذارد. ب

رای دادن تصویری ممتاز به محصول باید برای تبلیغات هزینه کرد، به ویژه برای محصولاتی که نام تجاریشان در معرض دید دیگران است. تبلیغات پیش پا افتاده و بی کیفیت بر شخصیت و در نتیجه فروش محصول شما تاثیر منفی خواهد داشت، هیچکس نمی خواهد با محصولات کم ارزش و سطح پایین در برابر دیگران ظاهر شود.

۶) برای دست یافتن به موفقیت بسیار زیاد در تبلیغات یک محصول یا خدمات یک شرکت، باید ایده بزرگی در پس این تبلیغات باشد.

اگر ایده بزرگی در پس این تبلیغات نباشد موفقیتی چشمگیر وجود نخواهد داشت، باید چیزی وجود داشته باشد که توجه مصرف کنندگان را به خود جلب کند و باعث شود کالای شما را بخرند. پیدا کردن ایده خوب کار ساده ای نیست. گاهی هم ایده‌هایی که در نظر اول پیش افتاده یا حتی احمقانه به نظر می‌آیند می‌توانند در عمل ایده‌های موفقی باشند. برای آن که در زمان مناسب بتوانید ایده بزرگی را به وجود آورید ذهن خود را از اطلاعات درست و مرتبط انباشته کنید تا در زمان نیاز برای ایجاد تبلیغات موفق از آن استفاده کنید.

۷) محصول خود را به محور اصلی تبلیغاتتان تبدیل کنید.

برای این که بتوانید برای یک محصول تبلیغات و بازاریابی کنید و آن را بفروش برسانید باید به آن علاقمند باشید، هیچگاه تبلیغات و فروش محصولات و خدمات خود را به کسی که به آن علاقه ندارد یا محصول را کسل کننده می پندارد نسپارید زیرا کسی که به محصول شما علاقه‌ای ندارد نمی تواند برای مصرف کنندگان جذابیتی ایجاد کند. در هنگامی که محصول مشابه محصول شما در بازار به وفور یافت می‌شود تنها امید شما باید این باشد که بتوانید نقات قوت محصول خود را برجسته‌تر و جذاب‌تر از رقبایتان معرفی کنید و تبلیغات متمایزتری برای محصولتان ارائه کنید.

۸) لازم نیست که مصرف کننده را قانع کنید که محصول یا خدمت شما از تمام رقبایتان برتر است!

اگر هم شما و هم رقبایتان محصولات یا خدمات عالی و با کیفیتی را ارائه می کنید، تلاش خود را بر این قرار ندهید که به مصرف کننده ثابت کنید که محصول یا خدمت شما از تمام رقبایتان بهتر است، به جای این کار کافیست که مصرف کننده را قانع کنید که کالا یا سرویس ارائه شده توسط شما به اندازه کافی خوب است و اعتماد او را به دست آورید. روش روشن‌تر و صادقانه‌تر را برای معرفی محصول خود انتخاب کنید و اعتمادسازی کنید و هرگز سعی نکنید که ذکاوت و هوشمندی مصرف‌کنندگان را تحقیر کنید. این اعتماد به کیفیت محصول شما و عدم اطمینان به کیفیت محصول رقبا سبب می شود که مصرف کننده کالا یا سرویس مورد نظر خود را از شما تهیه کند.

۹) در صورتی که یک آگهی یا تبلیغ موفقیت آمیز است آن را تکرار کنید

در صورتی که تبلیغاتی دارید که باعث فروش شما می شوند آن‌ها را ادامه دهید، افرادی که تبلیغات شما را می بینند دائما در حال تغییرند، در صورتی که تبلیغ شما قبلاً سال گذشته باعث فروش محصولات یا خدماتتان به افرادی که آن را دیده‌اند شده است دلیلی ندارد که امسال نتواند این کار را انجام دهد، فقط در صورت نیاز این تبلبغ یا آگهی خود را بروز کنید. گاهی اوقات تغییر یک تبلیغ یا آگهی خوب نتیجه معکوس می‌دهد و باعث کاهش تعداد مشتری‌ها می شود.

۱۰) ملاک موفق بودن یک آگهی تبلیغاتی زیبایی آن نیست بلکه میزان فروشش است!

این جمله به این معنی نیست که آگهی‌ها و تبلیغات زیبا، جالب ، با‌مزه و صمیمانه باعث فروش نمی‌شوند اما هزاران برنامه تبلیغاتی جالب و بامزه هم بوده‌اند که فروش نکرده اند. زمانی یک آگهی تبلیغاتی را می توان خوب و موفق به شمار آورد که باعث صعودی شدن منحنی فروش شود.

 

چگونه بیشتر از رقبایتان بفروشید؟ (فصل اول)

فروش تمایز:

همان‌قدر که شما خواستار این معامله هستید، دیگران نیز مشتاق آن هستند.

شما چگونه سازمان، محصولات و خدماتتان را در این بازار رقابتی فزاینده متمایز می‌کنید؟

چگونه می توانید اطمینان حاصل کنید که مشتریان به جای رقبایتان از شما خرید کنند؟

در صورتی که یک مشتری از شما بپرسد که چرا باید از شما خرید کند، اکثر فروشنده‌ها با عبارات مشابهی پاسخ می‌دهند که ما بهترین محصول، بهترین خدمات  و بهترین اقلام را داریم، از ما خرید کنید. این همان عباراتی است که رقبایتان نیز دقیقاً آن را به کار می‌برند!

مشتریان می‌دانند مه معتقدیم محصول یا خدمت ما بهترین است، اما آنچه که آنها می‌خواهند بدانند آن است که چرا؟

فروش در شرایط رقابتی، همان مسئله فروش تمایز است.

آیا می‌توانید مشخصه ویژه شرکت، محصول و خدماتتان را ذکر کنید؟ سازمان شما چه کاری انجام می‌دهد که موجب فخر و مباهات شما برای کار در آنجا می‌شود؟ چه چیزهایی به مشتری ارائه می‌دهید که رقبایتان از آن عاجزند؟

• روابط شما “نکات منحصر به فرد فروش” (Unique Selling Points) است.

فروشنده‌ها به صورت سنتی روی مسئله یو اس پی (نکات منحصر به فرد فروش) تاکید دارند، زیرا که بازتابی از تمایز یا ویژگی شاخص آنچه که عرضه می‌کنید است. این ویژگی‌ها سه قسم‌اند: محصولات، بنگاه‌تان و خودتان.

یو اس پی به سوالات زیر پاسخ می‌دهد؟

چرا مردم از ما خرید می‌کنند؟

چرا مردم از رقبای ما خرید می‌کنند؟

تجزیه و تحلیل پاسخ به سوالات ، به شما کمک خواهد کرد تا تفاوت‌های موجود را تشخیص دهید و بنابراین مزایایی را که نکات منحصر به فرد فروش شما به مصرف‌کنندگان ارائه می‌دهند، بشناسید.

نکات منحصر به فرد فروش (یو اس پی) در مورد محصول، که اغلب به “متمایزکنندهای قوی” معروفند، یکی از موضوعاتی هستند که ما به طور مفصل در مورد آنها صحبت می‌کنیم.

این متمایز کننده‌ها قابل اندازه‌گیری‌اند: قیمت، سرعت، سازگاری، نگهداری، ویژگی‌های فنی و کیفیت.

فروش بر اساس متمایز کننده‌های محصول نسبتاً آسان است. مثلاً در صورتی‌که سبکترین تبلت را در فروشگاهتان دارید، این موضوع را نادیده نگیرید و سبکی را نیز به ارزش آن بیافزایید، زیرا این خصوصیت زمانی که بازار داغ می‌شود، افراد فرصت طلب را به سوی خود جذب می‌کند در غیر اینصورت، رقبا از راه می‌رسند و همان مشخصات یا مشابه آن را ارائه می‌دهند که در این صورت مزیت کالای شما از بین می‌رود.

پیدایش ارتباطات جهانی درست به این معناست که هر چیزی در هر مکانی می‌تواند تولید شود یعنی اینکه محصولات و خدمات را می‌توان تقلید و کپی‌برداری کرد. آنچه که دیروز به عنوان مزیت رقابتی برای ما محسوب می‌شد، امروز به عنوان کالایی است که همگان به ارایه آن می‌پردازند.

بنابراین چگونه می‌توانید آنچه را که ارایه می‌دهید از دیگرام متمایز کنید؟ برای برنده شدن به چه چیزی می‌توانید متکی باشید؟

یک عامل ضروری حتی برای فروش‌های اندک و مذاکرات، تمرین است که فروشندگان اندکی وقت خود را صرف این کار کنند و در مورد سوالاتی که قرار است بپرسید بیندیشید. مشتری چه ملیتی دارد؟ سپس در مورد شیوه‌ای که قصد نتیجه گیری را داریدخود را آماده سازید و فکر کنید مه یک توافق مذاکره شده چگونه باید قابل قبول باشد؟ چگونه می‌توانید موضع خود را تحکیم ببخشید یا از آن عقب‌نشینی کنید؟

به طور قطع در مورد فروش‌های عمده از شما انتظار می‌رود که پیشنهادات خود را به صورت رسمی به تیم خریداران ارایه دهید. در این جا معمولاً مهم‌ترین عامل، تمرکز روی مشتری است، اگر چه فروشنده، بدون آمادگی کامل هم می‌تواند روی واژه‌هایی تمرکز کند که هر گونه واکنش را از مشتری سلب نماید.

تیم‌های فروش موفق، تمرینات معرفی را به طور کامل انجام می‌دهند. هرجا و هرموقع که امکان دارد، پس از کار روزانه، آخر هفته‌ها، در نیمه شب یا صبحگاهان به تمرین بپردازید. تمرین رکن اصلی برای برنده شدن است.

“من هرگز بدون داشتن تصویری متمرکز و کاملاً واضح در ذهنم، حتی در تمرین هم اقدام به پرتاب نمی‌کنم. جک نیکلاس – بازیکن گلف

 

 

انتشار مطلب مطبوعاتی برای افزایش فروش

امروزه بودجه بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک محدود است و آنان نمی توانند از رسانه هایی مانند تلویزیون ، مجلات پرفروش و رادیو برای تبلیغات استفاده کنند. حتی ارسال نامه مستقیم نیز هزینه قابل توجهی دارد. راه حل چیست؟ راهی بی نظیر وجود دارد که کاملا رایگان است و می تواند باعث شود تا پیام تبلیغاتی شما به عده کثیری از مخاطبان برسد. علاوه بر آن شما و کسب و کارتان معروف خواهید شد و در نهایت بر درآمد شما افزوده خواهد شد.

مطالب مطبوعاتی وقتی در مجلات و روزنامه ها چاپ می شوند یا در وب سایتهای خبری منتشر می شوند ، باعث سرازیر شدن درآمد به کسب و کار می شوند. حتی می توان با تهیه مطلبی جالب برای شبکه های تلویزیونی خبری، به معروفیتی دست یافت که انجام اینکار با استفاده از تبلیغات تقریبا غیرممکن است. حتی اگر هیچ بودجه ای برای بازاریابی ندارید، باز هم می توانید از این روش بخوبی استفاده کنید.

کتابها و مقالات فراوانی در زمینه روشهای موثر تهیه مطلب مطبوعاتی منتشر شده اند. با این وجود ترفندهایی وجود دارند که باعث جذاب تر شدن مطالب شما برای اهل رسانه خواهد شد و احتمال انتشار آنرا افزایش خواهد داد. استفاده از مطالب مطبوعاتی یکی از ابزار ضروری بازاریابی برای افزایش سریع فروش است.

برای موفقیت در انتشار مطالب برای رسانه ها به این سه نکته توجه نمایید.

۱- ابتدا اطلاعات واقعی و مهمی را تهیه کنید.
خبر یا مطلب خود را به حادثه یا خبری مهم که اخیرا مورد توجه گرفته است، مرتبط سازید.  سپس توجه را به خبری مهم از شرکت خود مرتبط سازید. مانند ارائه محصولی جدید که مشکل مهمی را حل می کند، فروش فوق العاده و موارد مشابه.

۲- پیام را کوتاه نگاه دارید.
متن را تا جای ممکن کوتاه و موثر نگاه دارید. همواره بیاد داشته باشید که این متن تبلیغات شما یا بروشور فروش محصول شما نیست، پس مطلب اصلی را با حداقل واژه ها به مخاطب منتقل کنید. از ذکر مقدمه هایی که مخاطب با آن آشنا است و اطلاعات جدیدی را به مخاطب نمی دهد، خودداری کنید. مثلا در ابتدای مطلب خود ننویسید که همه می دانند که مصرف دخانیات بسیار مضر و خطرناک است. همه این موضوع را می دانند، بنابرین حجم مطلب خود را با ذکر این موضوعات زیاد نکنید.

۳- مطالب مطبوعاتی را بطور مکرر منتشر کنید.
اگر می خواهید در رسانه ها مطرح شوید، برنامه ثابت و منظمی برای ارائه مطالب داشته باشید. بسیاری از متخصصان این زمینه توصیه می کنند که در ماه حداقل یک مطلب برای رسانه ها تهیه کرده و آنرا به رسانه های زیادی ارسال نمایید.

پیام خود را به گروه بزرگی برسانید، حتی اگر کسب و کار شما بسیار کوچک است.

دست اندرکاران رسانه بدنبال مطالب و خبرهایی هستند که برای غالب مخاطبان جذاب باشد. هرچه مخاطبان شما گروه بزرگتری باشند، احتمال انتشار مطلب افزایش می یابد. البته اگر محصولات شما طوری است که تنها برای عده خاصی قابل استفاده است، بهتر است مجلات و روزنامه های تخصصی در زمینه محصول خود را بیابید و مطلب خود را فقط به آنان ارائه دهید. بدین ترتیب غالب مخاطبان آن رسانه به مطلب شما علاقه خواهند داشت.

با دعوت خوانندگان به  اقدام، فروش را افزایش دهید.
صرفنظر از اینکه محصولات یا خدمات شما چگونه هستند، مطالب مطبوعاتی شما باید طوری تهیه شوند تا مخاطب را به کسب اطلاعات بیشتر ترغیب کنند. از این روش استفاده نموده و اطلاعات تماس مانند شماره تلفن ، آدرس وب سایت را در مطلب خود جای دهید.

قبل از تهیه خبر به این موضوع فکر کنید که پس از انتشار خبر، با تماس گیرندگان چگونه برخورد خواهید کرد. اگر در مطلب خود از خوانندگان می خواهید که برای دریافت اطلاعات بیشتر با شما تماس بگیرند، آیا آن اطلاعات را تهیه نموده اید؟ مثلا می توانید یک گزارش بصورت فایل پی دی اف ساخته و از خوانندگان بخواهید که با شما تماس بگیرند تا آنرا برایشان از طریق ایمیل بفرستید. در تهیه گزارش ، علاوه بر فراهم نمودن اطلاعات باارزش ، به معرفی محصولات خود بپردازید و آنان را ترغیب به خرید نمایید. اینکار می تواند با اضافه کردن صفحات تبلیغاتی مجزا به گزارش انجام شود. البته روش دیگر آن است که در متن گزارش بطور غیر مستقیم محصولات خود را تبلیغ کنید.

منبع: مدیر سبز

تبدیل امکانات پنهان به درآمد

هر کسب و کاری دارایی هایی دارد که شامل ماشین آلات، تجهیزات و لوازم و طلب هایش از مشتریان است. علاوه بر این دارایی های سنتی، اغلب دارایی های پنهان فراوانی دارید که احتمال دارد تاکنون هرگز به بهره برداری از آنها فکر نکرده باشید. دارایی هایی نظیر دانش موجود در کسب و کار، مهارت کارکنان، زمان بیکاری در بخش خدمات، محصولات خارج از رده، حتی کارتن های حمل و نقل محصولات، از جمله این موارد می‌باشد.

تمام اینها، دارایی های باارزشی هستند که می توانند به آسانی به پول نقد تبدیل شوند. این فصل به شما کمک می کند آنها را بشناسید و شرکت خود را برای کسب سود از آنها آماده کنید.

شناسایی دارایی های پنهان

برای شناسایی دارائی های پنهان، باید از دید یک بازاریاب یا فروشنده ، به این امکانات نگاه کنید، نه با دید حسابدار. در اینصورت یافتن دارایی های غیر معمول در کسب و کارتان بسیار راحت تر خواهد شد. چراکه سرانجام ، بدنبال دارایی هایی هستید که دیگران با رضایت برای آنها پول بپردازند. قدم اول این نیست که از خود بپرسید “چه چیزهای با ارزشی دارید؟”، بلکه از خود بپرسید “صاحبان سایر کسب و کارها به چه چیزی نیاز دارند؟ آنها به دنبال چه می گردند؟” در حالیکه فهرست طولانی از جوابهای ممکن برای این سئوال وجود دارد، فکر کنید که بقیه کسب و کارها در صنعت یا شهرتان برای چه چیزی پول خرج می کنند، به بررسی چند مورد بپردازیم.

  • دسترسی به مشتریان ؟ اگر کسب و کارهای دیگر بدنبال دسترسی به مشتریان شما هستند، بنابراین دارایی های پنهان شما،  می تواند شامل این موارد باشد: فضای تبلیغاتی موجود روی کارتن های حمل و نقل، چیزهایی که شما در کیسه های خریدارانتان میگذارید ، پاکتهای فاکتورها، اتیکت های چسبان و کیفهای دستی برای کالایتان ، فهرست آدرسها، و واگذاری اختیارجهت برگزاری کارگاه‌های آموزشی عصرانه در محل کارتان.
  • فروش ارزان کالاها یا حراج خدمات دارید؟ در این صورت به لیست دارایی‌های پنهان خود، موجودی محصولات خارج از رده در انبار، زمان بیکاری/خواب تسهیلات تولید (زمانی‌که شما می توانید کالاهای ارزان تری با استفاده از مواد باقیمانده تولید کنید)، محصولات عمده ای که می خواهید سفارش دهید، اما به کسی دیگر نیاز دارید تا مجموع سفارش به تعداد حداقل موردنیاز برسد، و زمان بیکاری در بخش های مختلف که به شما اجازه می دهد کارمندان را برای ارائه خدمات به کسب و کارهای دیگر اختصاص دهید.
  • از تخصص خوبی در حرفه خود برخوردار هستید؟ در این صورت می توانید مهارت خود (و نیز کارکنان)  را از طریق خدمات مشورتی، مشاوره ای ، سمینارهای تلفنی ، کارگاه‌های آموزشی و مواردی مشابه، به درآمد تبدیل کنید.

آیا توجه می کنید که چگونه می توان با اندیشیدن درباره نیازهای صاحبان کسب و کار، دارایی های با ارزش را مشخص کرد؟ شرکتهای دیگر همچنین ممکن است به موارد زیر نیاز داشته باشند.

– امکان تبلیغات کم هزینه

– چیزی که خودشان نمیتوانند بخرند یا تولید کنند

– محصولات و خدمات اضافی که می توانند به مشتریان خود بفروشند

– کمک برای مذاکره در معاملات

– کمک برای یافتن کارمندان مناسب

– استفاده ازکارگران پاره وقت در مناسبتهای خاص

– تهیه تبلیغات مطمئن برای روزنامه های محلی

– آموزش روش‌های فروش موثر

– دانش اینترنت

– استفاده پاره وقت از امکانات ارسال کالا ، آشپزخانه، ماشین آلات کارخانه ، اتاق کنفرانس یا دفتر کار، ارسال مکرر آگهی ها و غیره

 

البته تمامی این موارد، چیزهایی هستند که صاحبان دیگر شرکت ها به آن نیازمندند. اما مصرف کنندگان و مشتریان چه چیزهایی میخواهند که شما میتوانید در میان دارایی های پنهان خود بیابید؟

  • شخصی که کارها را مدیریت کند. آیا می توانید پرسنل خدماتی را برای فعالیت‌های خانگی مصرف کنندگان در صبح یا روزهای تعطیل که کارشان کمتر است به کار گیرید؟ آیا می توانید از روی فهرست تأمین کنندگان دریابید که سایر کسب و کارها چه نوع خدماتی ارائه می‌کنند که شما نمی توانید انجام دهید؟ آیا میتوانید گوشه ای خالی از ساختمانتان را به یک مرکز واگذاری تبدیل کنید که آنرا به شرکتهای دیگر اجاره میدهید تا درتعطیلات به سازمان دادن امور مالی مردم ،وضع ظاهری یا شغل آنها بپردازند؟
  • امکانات بیشتر با هزینه کمتر. آیا می توانید برای محصول مازاد در انبار، خدمات در زمان های رکود، یا اشتراک سالانه مشتریان در صورت پرداخت کامل هزینه اشتراک، تخفیف قائل شوید؟
  • وقت آزاد بیشتر، فرصت بیشتر با خانواده بودن، زمان تفریح بیشتر. آیا می توانید بخشی از امکانات خود را به یک آموزشگاه تبدیل کرده و برنامه تفریحی منحصر بفردی را به فروش برسانید؟ آیا می توانید برخی از کارمندان خود را برای ارائه خدمات به گروه های خان

    وادگی بکار گیرید؟ آیا می توانید با استفاده از خط محصول فعلی خود، کالاها یا خدمات دیگری برای تولید کیت سرگرمی بسازید؟

  • شغلی رضایت بخش. آیا برخی از مشتریان آرزو دارند آنچه شما انجام می دهید را انجام دهند؟ اگر چنین است، می توانید تجربیات شخصی تان را عرضه کنید و به این مشتریان کمک کنید کسب و کار خود را به کمک الگوی کاری شما راه اندازی کنند.

منبع: مدیر سبز

چرا مشتری از شما خرید می‌کند؟

هنگامیکه مشتری تصمیم به خرید چیزی دارد، به عنوان یک فروشنده حتما دوست دارید اولین فردی باشید که به شما مراجعه می‌کند.

ولیکن رقبای شما نیز آماده پاسخگویی به نیازهای مشتریان هستند. چه عاملی موجب می‌شود که مشتری مکان خاصی یا بهتر است بگوییم از بین رقبای مختلف یکی را برای خرید انتخاب می‌کند. این همان چیزی است که ذهن شرکت‌های مختلف را به خود مشغول ساخته است. بهتر است بدانید که حتی مشتریان نیز اغلب مواقع پاسخی برای این سوال پیدا نمی‌کنند.

در نظر آنان، خرید نوعی حمایت در جهت افزایش بازدهی و بهبود سرویس‌دهی تجاری است، ولیکن در واقع چیزی که بیشتر نظر مشتریان را به خود جلب می‌کند و آن را دقیقا زیر نظر می‌گیرند لباس، کفش، مارک تجاری هنرپیشه‌ای است که برای تبلیغات شرکت خاصی صحبت می‌کند و بر طبق آن بازارهای خرید را شکل می‌دهند، البته عوامل زیادی در این موضوع که چطور از رقبای خود پیشی بگیرید، نقش دارند که چند مورد مهم عبارتند از:

۱) آگاهی
آگاهی یعنی شناخت کامل مشتری از شما درباره زمانی زیاد، اگر به خوبی شناخته نشوید هرگز از شما خرید نمی‌کنند، پس بر روی بازاریابی خود کار کنید تا جایی که اطمینان داشته باشید برای مشتریان خود شناخته شده هستید و نگران هزینه بازاریابی نباشید که بازده آن در آینده‌ای نزدیک به طور کامل هزینه را پوشش خواهد داد.

دو شیوه موثر در افزایش آگاهی عبارتند از:
الف) تبلیغات:
تبلیغات و راه‌های دیگر بازاریابی نام شما را در مقابل کالا به مشتری معرفی می‌کند حتی اگر خریدی از شما نشود تبلیغات نام و سابقه شما را در یاد مشتری زنده نگه می‌دارد.

ب) موقعیت
اگر به کاری مشغول هستید که مشتریان به شما مراجعه می‌کنند برای مثال رستوران یا مغازه خرده فروشی دارید، سعی کنید مکانی را برای کسب و کار پیدا کنید که محل عبور افراد باشد یا اگر با ماشین از آنجا عبور می‌کنند بتوانند لحظه‌ای توقف کنند، مکانی را پیدا کنید که دید خوبی داشته باشد.

۲) مزایا و شکل ظاهری کالا
شکل ظاهری کالا همان خصیصه مهمی است که آن را از رقبای شما متمایز می‌کند، مزایای کالا نیز چیزی است که منجر به بهبود زندگی مشتری و کسب و کار شما می‌شود. برای مثال چیزی که در یک سبزی فروشی نظر مشتری را به خود جلب می‌کند، کاهویی است که ظاهری آراسته و بدون آفت کش را داشته باشد برای اینکه هدف مشتری سلامت خود و خانواده و مصونیت از زیان مواد شیمیایی است.

۳) کلید موفقیت
بر روی کیفیت بیش از ظاهر کالا توجه داشته باشید مشتریان می‌خواهند بدانند کالای خریداری شده چه مزایایی را در آینده برای آنان در بر خواهد داشت و مورد مذکور با توان زیاد آنان را به سوی خرید کالا سوق می‌دهند.

۴) قیمت
انتخاب قیمت مناسب کالا نسبت به رقبا همان چیزی است که ذهن مشتری را به سمت خرید کالای شما هدایت می‌کند، اغلب اوقات تعدادی از مشتریان به قیمت بالا واکنش زیادی نشان می‌دهند. در حقیقت قیمت، یک محرک قوی به حساب می‌آید در این صورت باید تلاش کنید قیمت را تا حد امکان پایین نگه دارید. تعدادی دیگر از مشتریان بدنبال کالای لوکس با قیمت بالا هستند در این صورت قیمت بالا حتی برای آنان جذاب نیز هست، به طور مثال کیف‌های دستی کوچک و گران‌قیمت را در نظر بگیرید. تعدادی از مردم در جستجوی کیفیت مطلوب هستند و کمیت برای آنان اهمیتی ندارد.

۵) مارک تجاری و ماندگاری کالا
مارک‌های تجاری نیز یکی دیگر از محرک‌های قوی در جهت جلب نظر مشتری به حساب می‌آیند، مارک‌های تجاری در گسترش ارتباط میان مشتری و کالا و آشنایی بیشتر با سطح آرامش و راحتی کالای مذکور بسیار موثر است، همچنین در شرکت‌های کوچک یا افرادی که به تنهایی تجارت می‌کنند زمان ماندگاری کالای آنان برتر از مارک‌های تجاری در نظر مشتریان است.

۶) انعام
به مشتریان خود تخفیف یا هدیه‌ای یادبود دهید و آن دسته که از کالای شما راضی هستند را تشویق کنید تا آن را در بین افراد دیگر رواج دهند و به مشتریان قدیمی از طریق فرستادن ایمیل یا کارت‌های زیبا و جدید کمک کنید تا کالای شما را بیاد آورند.

موارد مذکور را روهاندا آبرامس مدیر برنامه‌ریزی خرید یکی از شرکت‌های آمریکایی و مسوول چاپ چندین کتاب در این زمینه مطرح کرده‌ است که امیدوار است در افزایش کارایی شما به عنوان یک فروشنده در یک شرکت یا مکان دیگری موثر واقع شود

منبع: مدیر سبز

اگر با قیمت مخالفت شد، تکلیف من چیست؟

برگرفته از کتاب کیمیای فروش – نویسنده: جفری گیتومر

نکته‌ی مثبت در مخالفت با قیمت پیشنهادی شما این است که نشان می‌دهد مشتری راغب است خرید کند. این پرسش که قیمت چند است؟ بهترین نشانه محسوب می‌شود. حتی وقتی به من می‌گویند قیمت شما خیلی بالاست هم خوشحال می‌شوم. فقط در چنین مواقعی نباید کنترل خود را از دست داد و برای جوش دادن معامله هر قیمتی را پذیرفت.

بسیار اتفاق افتاده است که فروشنده‌ای پیش از این که از او بخواهند ،قیمت محصولش را اعلام کرده است. این کار یکی از بدترین اشتباه‌هایی است که فروشندگان مرتکب می شوند.

چرا زود قیمت را رو کنیم و خود را در موضع ضعف قرار بدهیم؟

من راهکاری دارم که در بیشتر موردها کمک می‌کند تا محصولتان را با هر قیمتی که در نظر دارید، بفروشید.

کاری کنید که خریدار نتواند بگوید قیمت شما خیلی بالاست.

وقتی مشتری از شما پرسید: قیمت شما چند است؟ در جواب بگویید: اجازه بدهید من چند پرسش از شما بپرسم. آن‌وقت پرسش‌هایی را که از قبل برای شناخت بهتر مشتری آماده کرده‌اید، بپرسید. به این ترتیب می‌توانید تخمین بزنید که با چه حدود قیمت موافق است.

توجه داشته باشید که درک درستی از نیاز، تمایلات و شرایط مشتری پیدا کنید و سپس مطمئن شوید که از ارزش محصول شما آگاهی کامل دارد. هرگز پیش از آن‌که از میزان علاقه‌مندی خریدار نسبت به محصول‌تان آگاهی داشته باشید، قیمت ارائه ندهید.

قیمت‌گذاری شما باید منطقی باشد. آن‌وقت می‌توانید بگویید که قیمت‌های ما منصفانه و مقطوع هستند. می‌توانستم فقط واژه‌ی مقطوع را بکار ببرم ولی استفاده از کلمه منصفانه شرایط پذیرش را آسان‌تر می‌کند.

وقتی پای تعیین قیمت در میان است، هر آنچه به زبان می‌آوریم، تاثیر‌گذار خواهد بود. در این جنگ روانی فروشنده باید روانشناس خوبی باشد تا بتواند معامله را به مسیر درستی سوق دهد.

نکته:اگر مشتری از شما خرید نکرد، تقصیر او نیست!

روش کار: از خریدار احتمالی پرسش‌هایی بپرسید که نشان‌دهنده نیازها و تمایل‌های او باشند. آن‌وقت بطور خلاصه ارزش‌های محصولتان را برشمارید و در پایان قیمت رااعلام کنید، سپس بدون مکث بگویید: خب، مطلب دیگری نیست؟

به‌خاطر داشته باشیدکه نقش فروشنده‌ها فقط این نیست که قیمت اعلام کنند، بلکه پلی هستند برای انتقال ارزش‌های محصول به خریدار؛ آن هم در جهتی که به انجام معامله ختم شود و نقطه‌ی آغاز این تلاش لحظه‌ای است که مشتری قیمت محصول را می‌پرسد.

پاسخ نهایی: به قیمتی که ارائه می‌دهید، ایمان داشته باشید. در جواب خریداری که ادعا می‌کند قیمت شما خیلی بالاست‌، بگویید: لازم شد نظر مشتری‌های قدیمی ما را بشنوید. ارائه چنین شواهدی موفقیت شما را تضمین می کند.

منبع: مدیر سبز

نکات مهم در مورد طراحی کارت ویزیت خوب

پرشین جی.اف.ایکس
هر کس باید این نکته را در به خاطر بسپارد که طراح یک کارت ویزیت خوب یعنی به تصویر کشیدن حس کار و نوع تجارت مشتری. یک کارت ویزیت خوب باید به گونه ای طراحی شده باشد که بتواند بلافاصله توجه بیننده را به خود جلب کند و او را ترغیب به خرید محصول نماید. یک کارت ویزیت خوب نباید به عنوان آیتمی برای معرفی در نظر گرفته شود که برای برقراری ارتباط با مشتریان مورد استفاده قرار می گیرد. کارت ویزیت یکی از روش های تبلیغ و به نوعی ایستگاه اطلاعاتی در مورد شما و کاری که انجام می دهید می باشد. اگر کارت ویزیت نتوانست به مقاصد و اهداف شما در زمینه بالا بردن میزان فروش محصول و معرفی و شناساندن شما جامه عمل بپوشاند، این ثابت می کند که کارت ویزیت شما در سطح مناسبی برای تاثیر گذاری نبوده است.

اکثر افراد فکر می کنند کارت ویزیت روش موثر تبلیغات فروش است؛ این نوع تفکر در میان افرادی رایج است که به تازگی وارد عرصه تجارت شده اند. ایده کلی در مورد فلسفه کارت ویزیت این است که یک کارت ویزیت به قدری از یک طراحی خوب برخوردار باشد که با قرار گرفتن روی میز نظر هر بیننده را به خود جلب کرده و حرفه ای بودن طرح آن نیز باعث شود تا این حس در بیننده ایجاد شود که با یک مجموعه کاملا حرفه ای طرف است، بنابراین سعی می کند خرید خود را از این کمپانی خاص انجام دهد.

کارت های ویزیت از ابزارهای موثر و مفید هستند که تاثیر آنها اثبات شده است. داشتن یک کارت ویزیت خوب با طراحی منحصر به فرد و چشم گیر این امکان را برای مشتریان و مصرف کنندگان فراهم می کند تا خرید خود را به آسانی و با طیب خاطر انجام دهید.
در اینجا ۲۳ نکته اساسی و مفید را به شما خواهیم گفت که به شما کمک می کند که یک کارت ویزیت خوب طراحی کنید:

۱. از تصویری استفاده کنید که نمایانگر کار، محصول و کمپانی شماست.
۲. مطمئن شوید کارت ویزیت شما دارای جذابیت های لازم برای جذب و جلب توجه و ترغیب مشتری است.
۳. از رنگ های متنوعی استفاده کنید.
۴. از عکس هایی استفاده کنید که احساسات افراد را تحریک کند، البته با توجه به این که برخی از تصاویر ممکن است برای محیط تجاری مناسب نباشد.
۵. از کارت هایی که مواد پلاستیکی در آنها بکار رفته استفاده نکنید. از کارت های رنگی و کارت هایی استفاده کنید که دارای طرح های غیر معمول و غیر عادی است، به این طریق طرح کارت در ذهن بیننده باقی مانده و دیرتر فراموش می شود.
۶. کارت خود را در سایزهای مختلف تجسم کنید. شما می توانید کارت خود را به گونه ای طراحی کنید که فقط محصولی که قصد فروش آن را دارید به نمایش بگذارد.
۷. کارت را به صورت عمودی طراحی کنید تا مطمئن شوید بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
۸. کارت ها ویزیت دو لت و سه لت می تواند نقش یک کاتالوگ را ایفا کند.
۹. کارت های ویزیتی با طرح های مختلف طراحی کنید. با این روش افراد در کلکسیون کارت های ویزیت شان تعداد بیشتری کارت از شما خواهند داشت.
۱۰. به اضافه کردن یک فایل آهنگ یا موزیک به کارت خود فکر کنید. این گونه می توانید مطمئن باشید هر کس با هر سلیقه ای از داشتن کارت شما امتناع نمی کند.
۱۱. شما باید مطمئن باشید کارت شما از روش ها و راه های لازم برای ارتباط برقرار کردن با افراد برخوردار است، مثلا نام کمپانی، آدرس، شماره تماس، فاکس، آدرس وب سایت و همچنین آدرس ایمیل. فراموش نکنید بودن نام خود شما به اندازه نام کمپانی در کارت ویزیت اهمیت دارد.
۱۲. نگران هزینه ای که باید برای کارت ویزیت بپردازید نباشید. با کمی بیشتر هزینه کردن برای چات کارت ویزیت بعدا می توانید درآمد بیشتری داشته باشید. با داشتن یک کارت ویزیت خوب با تعداد بالا تعداد افرادی که با شما تماس می گیرند نیز بیشتر شده، در نتیجه میزان فروش محصول شما نیز افزایش پیدا می کند.
۱۳. داشتن دو کارت متفاوت می تواند میزان فروش محصول شما را تا حد باور نکردنی بالا می برد.
۱۴. مطمئن شوید کارت ویزیتی که طراحی می کنید به خوبی برند یا نام تجاری شما را تصریح و توصیف می کند.
۱۵. سعی کنید مشخصات کلی خلاصه و در یک خط قابل خواندن و فهمیدن باشد از نوشتن متن های طولانی اجتناب کنبد فراموش نکنید کارت ویزیت با برشور یا تراکت تبلیغاتی فرق دارد پس هرچه مختصر تر و کوتاهتر باشد برای مخاطب قابل لمس تر است
۱۶. نوشته ای انتخاب نکنید که مردم قادر به فهم آن نباشند چون باعث می شود برخی از مشتریان خود را از دست بدهید.
۱۷. از کارت ویزیت هایی استفاده نکنید که حاوی اطلاعات ارتباطی قدیمی، آدرس پستی و … است چون باعث می شود یک فرد غیر حرفه ای و اماتور به نظر برسید.
۱۸. سعی کنید به جای نوشته های طولانی از نوشته ها و عبارات کوتاه و مختصر استفاده کنید. نوشته های بلند و طولانی باعث کمم شدن علاقه فرد به خواندن مطالب می شود.
۱۹. پشت کارت شما باید حاوی نکات مهم و ضروری در مورد نوع فعالیت و سرویس دهی شما باشد. این باعث می شود مردم شما را بهتر و زودتر به یاد آورند.
۲۰. اگر می دانید در یک سال بیشتر از ۱۰۰۰ کارت استفاده نمی کنید مطمئن باشید در کار و تجارت خود شکست خواهید خورد. بنابراین روش خود را تغییر داده و کاری کنید که کارت ویزیت بیشترین نفع را به شما برساند.
۲۱. بهترین روش برای اینکه ببینید آیا کارت ویزیت شما یک کارت ویزیت به یادماندنی هست
یا نه این است که کارت ویزیت خود را بین تعداد زیادی کارت دیگر قرار دهید و آن ها را از یک تابلو آویزان کنید، سپس به آن ها نگاه کنید. اگر کارت شما در نگاه اول نظرتان را به خود جلب کرد مطمئن باشید کارت ویزیت خوبی است. اما اگر این اتفاق نیفتاد بدانید در یک قسمت از کار اشتباه کرده اید.
۲۲. اگر کارت خود را به مشتری ارائه کردید و او با دیدن آن چیزی در مورد اینکه چقدر کارت خوبی دارید صحبت نکرد و یا اصلا چیزی در مورد کارت نگفت، این ها نشانه هایی است که نشان می دهد کارت شما از فاکتور WOW برخوردار نیست بنابراین چیزی هم برای گفتن در مورد آن وجود ندارد.
۲۳. وقتی کارت ویزیت تان را به مشتریان خود می دهید از آنها نیز بخواهید کارت شان را در اختیار شما قرار دهند. با این روش می توانید با آنها در ارتباط باشید بنابراین مطمئن باشید کار و شغل خود را در سطح وسیعی گسترش داده اید.

منبع: مدیر سبز

آیا فروشنده خوبی هستید؟

چگونه فروشندگان موفق مانند پزشکان حرفه‌ای عمل می‌کنند؟

کتاب ساخت کسب‌و‌کار فوق العاده! – برایان تریسی – ترجمه ژان بقوسیان، بنفشه عطرسائی

فروشندگان در هر سطحی باید خود را پزشکان فروش به‌حساب بیاورند. این مدلی مفید برای آموزش و یادگیری است.

اگر در هر جای دنیا به پزشک مراجعه کنید، آن‌ها همیشه رویه‌ای مشخص را دنبال می‌کنند که شامل سه مرحله است: معاینه، تشخیص و پیشنهاد درمان یا تجویز نسخه. فروشندگان نیز باید از همین سه گام در عملیات فروش خود استفاده کنند.

معاینه
همانطور که پزشک قبل از اتخاذ تصمیم نهایی یا ارائه هر پیشنهادی بر معاینه کامل بیمار تاکید می‌کند، شما نیز باید همین‌کار را در مورد هریک از مشتریان احتمالی خود انجام دهید.

هرگز فکر نکنید یک نسخه برای همه مناسب است. هیچگاه فکر نکنید که دلیل یک فرد برای خرید محصولات و خدمات شما با دلیل دیگران یکسان است. یک فروشنده فوق‌العاده قبل از ارائه فروش خود، بادقت به سخنان مشتری گوش می‌دهد.

در طی فرایند جمع‌آوری اطلاعات، خود را موظف کنید که درباره محصول و خدمت‌ صحبت نکرده و پیشنهادی ارائه نکنید. هیچ پزشکی قبل از معاینه شما، با شور‌و‌شوق درباره قرص‌های متنوعی که می‌تواند برای یک بیماری خاص تجویز کند، صحبت نمی‌کند. بنابراین، صبور باشید. سوالات زیادی بپرسید. نیازها، خواسته‌ها، امیدها و آرزوهای مشتری را کاملا بررسی کنید.

تشخیص
در این مرحله، همه اطلاعاتی که مشتری در اختیار شما گذاشته است را بادقت مرور می‌کنید و با پرسیدن سوالات بیشتر از درک دقیق و درست خود مطمئن می‌شوید.
سپس آنچه را که فکر می‌کنید نیاز یا خواسته واقعی مشتری باشد بیان کرده و روش برآوردن آن‌را توضیح می‌دهید.

اغلب بیماران درک شفافی از مشکلات یا نیازهای واقعی خود ندارند. به همین دلیل است که یک پزشک مجرب و خوب همیشه یافته‌های خود را برایتان تشریح می‌کند، کلیه روش‌های درمانی ممکن را توضیح می‌دهد و سپس بهترین درمان ممکن برای شما را توصیه می‌کند.

این وظیفه پزشک است که مانند فروشنده، تمامی گزینه‌های ممکن را برای بیمار تشریح کند. این‌کار باعث افزایش اعتبار شما به‌عنوان یک منبع موثق اطلاعات شده و همدلی شما در حل مشکلات آن‌ها را نشان می‌دهد. این کار باعث می‌شود مشتری با کمال میل راه‌حل‌های متنوع شما را بررسی کند.

تجویز
بعد از انجام معاینه کامل، در‌میان گذاشتن تشخیص خود با مشتری احتمالی و توافق او، به مرحله سوم یعنی تجویز یا روش درمان قدم می‌گذارید. در این مرحله محصول یا خدمت مناسب مشتری را به او پیشنهاد می‌دهید و با در‌نظر گرفتن همه جوانب، مشتری را به اقدام ترغیب می‌کنید.

کار یک فروشنده خوب عایق‌بندی فقط فروش محصولات باکیفیت و ارائه قیمت‌های عالی نیست. او ابتدا خانه را وارسی می‌کند تا دریابد چگونه ساخته شده است و هزینه‌های کنونی انرژی آن چقدر است. سپس به شما نشان می‌دهد که به‌دلیل داشتن عایق‌بندی قدیمی، دو برابر همسایگان خود، هزینه انرژی پرداخت می‌کنید و ازآنجا‌که همسایه‌ها مشکل آلودگی حاصل از عایق‌بندی قدیمی در اتاق زیر شیروانی را ندارند، نشانه‌های آلرژی در آن‌ها بسیار کمتر دیده می‌شود. او توضیح می‌دهد که چرا خانه همسایگان شما بوی تمیزی و تازگی می‌دهد. سپس اقدامات لازم برای داشتن عایق‌بندی بهتر و داشتن مزایای مورد درخواست شما را پیشنهاد می‌دهد.

فروشندگان باید خود را پزشکان فروش بدانند، یعنی افراد متخصصی که کارشان تلفیقی از هنر، اخلاقیات، ارائه رویه‌های نتیجه‌بخش و وقف کامل خود برای رفاه مشتری (بیمار) است. ۲۰ درصد فروشندگان برتر در هر حوزه‌، این رفتار حرفه‌ای را ارائه می‌دهند.

منبع: مدیر سبز